تحولات سوریه با آزادسازی حلب، وارد فاز تازه‌ای شده است و توازن قوا را در سوریه به نفع دولت این کشور و محور مقاومت تغییر داده است.
کد خبر: ۹۸۲۳۶۹
محرمانه‌های اتاق‌ آقای سفیر

در این شرایط در گفت‌وگویی با محمدرضا رئوف‌شیبانی، سفیر پیشین کشورمان در دمشق به بررسی تحولات سوریه پرداخته‌ایم.

رئوف‌شیبانی در همان اوایل بحران سوریه به‌عنوان سفیر، عازم این کشور شد و تا چندی قبل این مسئولیت را به‌عهده داشت. وی که در این پنج سال از نزدیک، رویدادهای سوریه را لمس کرده در این مصاحبه علاوه بر تحلیل شرایط سوریه پس از آزادسازی حلب، دیدگاه خود را درخصوص آینده عملکرد بازیگرانی چون آمریکا، روسیه و ترکیه در سوریه بیان کرده است. وی همچنین از دیدارهای محرمانه‌ای گفته که با مقامات عالیرتبه سوریه و گاهی در اتاق سفیر جمهوری اسلامی ایران تشکیل می‌شده است:

درباره اهمیت آزادسازی حلب با توجه به موقعیت این شهر توضیح می‌دهید؟

قبل از این‌که به اهمیت آزادسازی حلب اشاره کنیم لازم است جایگاه این شهر را در دوره‌ای که تروریست‌ها بر آن سیطره داشتند، مورد توجه قرار دهیم. همان‌طور که می‌دانید حلب بزرگ‌ترین شهر سوریه محسوب می‌شود. در بیان اهمیت حلب در دوره سیطره تروریست‌ها بر بخش شرقی این شهر، می‌توان گفت که این موقعیت در واقع ظرفیت‌های مناسبی را برای مسلحین فراهم کرده بود. در این رابطه سقوط بیش از 60 درصد این شهر بزرگ در سال 2013، نمایشی از توان بالای معارضه مسلح قلمداد می‌شد.

همچنین بنا به تاکید بسیاری از کارشناسان تحولات سوریه، این شهر ظرفیت پایتخت شدن برای دولت موقت معارضه را دارا بود که با سقوط ادلب، معارضه مصمم شد در جهت تصرف کامل حلب و اعلام این شهر به‌عنوان پایتخت خود گام مهمی بردارد. حلب همواره به‌عنوان برگه مذاکراتی قوی برای معارضه در گفت‌وگوها مورد استفاده قرار می‌گرفت.

شهر حلب و این استان با توجه به داشتن مرز مشترک با ترکیه، به‌عنوان حامی اصلی تروریست‌ها از یک‌سو و محل تلاقی این استان با استان‌های ادلب، رقه و حمص؛ به مهم‌ترین کریدور لجستیک نیرو و سلاح برای مسلحین در جبهه‌های مختلف تبدیل شده بود. همچنین استان حلب با توجه به تراکم جمعیتی بالا در آن به مناسب‌ترین مکان برای جذب نیرو برای گروه‌های مسلح تروریستی تبدیل شده بود.

حال این شهر با این موقعیت ویژه، طی عملیات گسترده‌ای که حدودا 9 ماه به‌طول انجامید، آزاد شده و مسلحین در این منطقه شکست سنگینی را متحمل شدند. شاید بتوان از جمله علل شکست معارضه این موارد را عنوان کرد: طولانی شدن عمر بحران و خستگی مسلحین در محاصره؛ بروز اختلافات داخلی بین گروه‌های مسلح ؛ تبعیت بخش عمده‌ای از جریان‌های مسلح از خارج بویژه ترکیه‌؛ تغییر اولویت میدانی ترکیه‌؛ سر درگمی و بی‌برنامه بودن دولت آمریکا در سوریه بویژه در مقطع انتخابات؛ عزم دولت سوریه و همپیمانان وی در پایان دادن به وضعیت حلب قبل از شروع دور جدید مذاکرات و دست برتر نظامی سوریه و همپیمانان آن.

آزادی حلب چقدر در ادامه تحولات سوریه، تاثیرگذار است؟

در بیان اهمیت آزادسازی حلب باید مواردی را عرض کنم. اول: آزادسازی حلب از نظر نظامی، توازن نسبی نظامی بین معارضه و دولت سوریه را که چهار سال پایدار مانده بود، به نفع دولت سوریه تغییر داد.دوم: معارضه از لحاظ سیاسی، فشار قابل ملاحظه‌ای را متحمل می‌شود که بدون شک این وضعیت در شرایط و وضعیت مذاکراتی معارضه و کشورهای حامی آنها تاثیر منفی به‌جای خواهد گذاشت.سوم: معارضه علاوه بر فشارهای سیاسی و نظامی؛ متحمل فشار روانی در حلب و دیگر جبهه‌ها خواهد شد که برخی پیش‌بینی می‌کنند سوریه بزودی شاهد دومینوی سقوط معارضه در دیگر جبهه‌ها باشد و معتقدند که تغییرات مهمی در جغرافیای نظامی از ریف حلب تا عمق سوریه و استان ادلب و دیگر مناطق تحت سیطره مسلحین ایجاد شود.

آیا آزادسازی حلب را می‌توان نقطه عطفی در بحران سوریه دانست؟ عملکرد طرف‌های مختلف را در مراحل بعدی چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

بدون شک آزادسازی حلب، نقطه تحول مهمی در بحران جاری در سوریه خواهد بود. با آزادسازی حلب و بسته شدن راه امداد گروه‌های مسلح از ترکیه، تضعیف هرچه بیشتر گروه‌های تروریستی بویژه گروه‌های مورد حمایت ترکیه قابل پیش‌بینی است. حوادث حلب می‌تواند موجب نوعی بازنگری در مواضع کشورهای اروپایی شود؛ احتمالا این کشورها از موضع اتخاذ سیاست نهایی (سیاه و سفید) دست خواهند کشید و به موضع سیاست واقعگرایی و گفت‌وگوی جدی‌تر با بازیگران منطقه‌ای منتقل خواهند شد.

این احتمال که کشورهای عربی حامی تروریست‌ها و معارضه، سیاست تشدید در میدان را دنبال کنند نیز وارد است.

البته ترکیه با توجه به افزایش خطر کردی و ناامنی داخلی در این کشور و ضربات مهلک وارد شده به آن در نتیجه آزادسازی حلب؛ اتخاذ سیاست مدیریت آثار سلبی ناشی از سقوط حلب را در دستور کار قرار خواهد داد. در رابطه با آمریکا هم با توجه به اظهارات اخیر اوباما و تصمیم ترامپ مبنی بر ایجاد مناطق امن در سوریه به نظر می‌رسد این کشور با طراحی جدیدی به صحنه وارد خواهد شد که رویکرد اطمینان‌بخشی نخواهد بود و باید این سیاست با دقت زیر نظر قرار گیرد.

به‌نظر می‌رسد شرایط گفت‌وگوهای سیاسی بیش از هر زمان دیگری فراهم شده است. نظر شما چیست؟

قطعا شرایط میدانی به نفع دولت سوریه است و طبیعی است که دولت سوریه در مذاکرات آتی، دست بالا را داشته باشد. دیمستورا، نماینده دبیر کل سازمان ملل هم تاریخ جدیدی را برای شروع دور جدید مذاکرات اعلام کرده و پوتین، رئیس‌جمهور روسیه نیز طرح مذاکرات قزاقستان را مطرح کرده است. ریاض حجاب، دبیر کل معارضین خارج سوریه نیز آمادگی خود برای مشارکت در گفت‌وگوها را اعلام کرده است. به هر حال بعد از هر تحول میدانی، طرف‌های مختلف تلاش خواهند کرد روند گفت‌وگوها را احیا کنند. این‌که بزودی شاهد شروع مذاکرات باشیم امری محتمل است لیکن خروجی مذاکرات، مهم است که به‌نظر بنده مذاکره‌کننده معارضه و کشورهای حامی آن همچنان آمادگی دادن امتیاز و دستیابی به حل سیاسی را نخواهند داشت.

بحران سوریه در بدبینانه‌ترین حالت چقدر می‌تواند طول بکشد؟

به نظر من، آزادسازی حلب هر چند تحول مهمی در صحنه نظامی و سیاسی خواهد بود اما پایانی برای روند نزاع طولانی سوریه نیست. هنوز بخش‌های قابل ملاحظه‌ای از خاک سوریه در اشغال تروریست‌هاست. مهم‌ترین شاخه تروریستی یعنی داعش همچنان بر دو استان مهم سوریه سیطره دارد و مناطق کوچک اما بااهمیتی از استان‌های دمشق، حمص، قنیطره، درعا، لاذقیه و کل استان ادلب همچنان در اختیار گروه‌های مسلح قرار دارد. چنانچه مقاومت و ایستادگی عناصر مسلح تروریستی همانند درگیری‌ها در حلب باشد و همچنین اگر کشورهای حامی مسلحین همچنان بر مواضع گذشته خود اصرار ورزند و تیم جدید آمریکایی نیز با برنامه جدید وارد مدیریت تحولات در سوریه شود، نمی‌توان انتظار داشت که افق حل این بحران در دسترس باشد. نباید فراموش کنیم که این تحولات در واقع فرصت طلایی برای نظام سلطه و حامیان منطقه‌ای آن فراهم کرده تا سرنگونی نظام سوریه را به‌عنوان یکی از حلقه‌های مهم محور مقاومت، همچنان در دستور کار خود داشته باشند. آنچه که آمریکا و حامیان منطقه‌ای آن‌را در قبال تحولات سوریه در حال حاضر به انفعال کشانده، دو مسأله است: واقعیات میدانی و عدم وجود جایگزین مناسب برای حاکمیت فعلی سوریه.

نقش محوری ایران در آزادسازی حلب چه تاثیری بر جایگاه کشورمان در عرصه بین‌الملل خواهد داشت؟

بدون تردید ورود جمهوری اسلامی ایران به بحران سوریه و نقش‌آفرینی ما در این تحولات در کنار هزینه‌هایی که به‌طور اجتناب‌ناپذیری بر ما تحمیل شد، مولفه‌های قدرتی مثبتی را برای جمهوری اسلامی ایران در صحنه منطقه و بین‌الملل شکل داد که از جمله آن می‌توان به اینها اشاره کرد:اولاـ پررنگ شدن نقش ایران در صحنه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به‌عنوان یک بازیگر فعال و تاثیر‌گذار در تحولات منقطه‌ای ثانیا ـ مطرح شدن ایران به‌عنوان محوری باثبات و هم‌پیمانی قابل اعتماد و قابل اتکا ثالثا ـ اثبات این نکته که بدون در نظر گرفتن منافع ایران، تحقق تحولی استراتژیک در منطقه غیرممکن یا بسیار سخت است رابعا ـ ایجاد فضای اعتماد به نفس در محور مقاومت خامسا ـ شکل‌گیری یک هم‌پیمانی فعال با روسیه سادسا ـ حرکت پیش‌دستانه ایران در مقابله با تروریسم در سوریه موجب دور شدن خطر تروریسم از محیط پیرامونی ایران و داخل ایران شده است سابعا ـ روشن شدن چهره اسلام آمریکایی .

همکاری ایران و روسیه در سوریه تا چه زمانی و تا چه حدی ادامه می‌یابد؟ آیا در مورد آینده سیاسی سوریه نیز دو کشور اشتراک نظر دارند؟

همکاری ایران و روسیه در سوریه بر پایه و اساس اصل مبارزه واقعی با تروریسم بنا شده است. تروریسمی که امنیت و صلح منطقه و جهان را مورد تهدید قرار می‌دهد. تجربه سه‌ساله این همکاری که تا حد تشکیل اتاق مشترک عملیاتی نیز پیش رفته است، نشان از جدیت دو کشور در عملکرد میدانی دارد لذا می‌توان پیش‌بینی کرد در این خصوص که امنیت و منافع ملی دو کشور از سوی تروریست‌ها مورد تهدید واقع می‌‌شود و مورد اهتمام مشترک مقامات عالیه دو کشور است، این همکاری‌ها ادامه یابد.

البته طبیعی است که نگاه راهبردی دو کشور در برخی قضایای منطقه‌ای و بین‌المللی بر هم انطباق کامل نداشته و همسو با یکدیگر نیست. این همکاری بدون شک به‌دور از تاثیر عوامل منفی و مثبت منطقه‌ای و بین‌المللی نیز نخواهد بود.

در رابطه با تطابق نظر دو کشور درخصوص آینده سوریه نیز این نکته همواره از سوی مسئولان جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید است که آینده سیاسی سوریه را مردم سوریه تعیین خواهند کرد. ما به‌عنوان بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی حق ورود برای ترسیم آینده سیاسی کشور ثالثی را نداریم و نباید اجازه دهیم که عده‌ای در مکانی بنشینند و آینده یک ملت را طراحی و در مورد آن تصمیم‌گیری کنند. متاسفانه رویه‌ای که در حال حاضر جامعه جهانی نسبت به آن بی‌تفاوت شده است، همین موضوع است.

با توجه به نشست سه‌جانبه ایران، روسیه و ترکیه، به نظرتان چقدر می‌توان روی همکاری ترکیه برای حل بحران سوریه حساب کرد؟

ترکیه بعد از این‌که با شرایط جدید سیاسی و امنیتی مواجه شد چرخش نامحسوسی را در سیاست‌های خود در قبال تحولات امنیتی و نظامی منطقه ایجاد کرد. بسط ناامنی و بی‌ثباتی در داخل خاک ترکیه و انفجارهای مختلف در این کشور، حدوث کودتا، تقویت برگه کردی و متوجه شدن تهدید علیه تمامیت ارضی ترکیه، هزینه‌های بالای نظامی و اقتصادی که بر دولت این کشور تحمیل شد و بسیاری از عوامل دیگر از جمله عوامل تاثیرگذار بر این چرخش است لیکن این چرخش در حد مطلوب صورت نگرفته است. ترکیه فعلا در صدد کاستن از تهدیدات ناشی از عوامل ذکر شده است بدون این‌که اراده‌ای برای ورود جدی در حل و فصل سیاسی بحران سوریه داشته باشد. آنچه می‌توان درخصوص سیاست فعلی دولت حاکم بر ترکیه در قبال بحران سوریه عنوان کرد این است که برای دولت ترکیه، پرداختن فعالانه با تشدید بحران از دستور کار خارج شده و اولویت دولت ترکیه، مدیریت سلبیات و هزینه‌های اشتباهات گذشته این کشور در سوریه است. اولویت دولت ترکیه در سوریه در شرایط فعلی مقابله با طرح انسجام و شکل‌گیری مجتمع کردی در حاشیه مرزهای مشترکش با سوریه و دور کردن خطر تروریسم از داخل سرزمین خود است.

با شکل‌گیری بحران سوریه شاهد نوعی بلوغ در محور مقاومت بودیم و عملا این محور، آبدیده‌تر از قبل شد. ارزیابی‌تان از تاثیر بحران سوریه بر آینده نقش‌آفرینی‌های محور مقاومت چیست؟

بدون شک محور مقاومت که از سال‌‌های گذشته مورد تهدید نظام سلطه و رژیم صهیونیستی واقع شده بود با خروج پیروزمندانه از جنگ 33 روزه و همچنین تجربه کسب شده در تحولات نفسگیر سوریه به‌عنوان یک محور با اعتماد به نفس در آمده است. عناصر این محور که در سال‌های گذشته تاکنون شرایط سخت میدانی را تجربه کرده‌اند، قطعا آمادگی مواجهه با تهدیدات سنگین‌تر را در خود احساس می‌کنند ضمن این‌که نوعی قدرت بازدارندگی را در محیط پیرامونی خود ایجاد کرده‌اند به‌گونه‌ای که هر رقیب یا دشمنی قصد تعرض به این محور را داشته باشد لاجرم باید بارها نسبت به اقدام خود محاسبه کند. از سوی دیگر ورود حزب‌الله به بحران سوریه و نوع بازیگری این مجموعه، آن ‌را به‌عنوان یک بازیگر منطقه‌ای قابل اعتماد، دارای مواضعی مبتنی بر منطق و استدلال درآورد؛ ضمن این‌که این آزمایش بمراتب بر تجربیات میدانی این گروه مقاومتی افزوده است.

اولویت دولت سوریه پس از آزادسازی حلب چه موضوعی باید باشد؟

به‌نظر بنده دولت سوریه می‌تواند چند محور را در دستور کار قرار دهد. قطعا مبارزه با تروریسم به‌عنوان تهدید امنیت ملی و تمامیت ارضی سوریه در اولویت نخست سوریه خواهد بود. بازسازی بخش‌های آزاد شده حلب، بازسازی بخش‌های صنعتی ویران شده این شهر به‌عنوان مرکز صنعتی سوریه و فعال‌سازی چرخه صنعت و تولید در این شهر، تقویت روند آشتی ملی در مناطقی که مجموعه‌های مسلح در آن مستقر هستند و متاثر از شرایط حلب آمادگی ورود به گفت‌وگو و مصالحه با دولت سوریه را دارند، شکل‌دهی به گفت‌وگو با معارضه‌ای که خواستار حل سیاسی بحران در این کشور است و....

درباره شهدای مدافع حرم و نقشی که در اقتدار جمهوری اسلامی ایران و حفاظت از مرزهای کشور دارند، توضیح می‌دهید؟

هر آنچه را که بتوان به‌عنوان دستاورد برای نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه و منطقه برشماریم بدون تردید تمامی این دستاوردها مدیون مجاهدت‌های رزمندگانی است که مظلومانه و گمنام، جان خود را بر کف نهاده و تسلیم حق شدند. خون پاک این عزیزان ضامن امنیت مثال زدنی جمهوری اسلامی ایران است. قهرمانان واقعی این عزیزان هستند. استحقاق مدال و نشان‌لیاقت از آن رزمندگانی است که بی‌مدعا و داوطلبانه از دورترین نقاط کشور به سوریه آمده و عاشقانه از حریم اهل بیت، دفاع و جان خود را تقدیم رفیق اعلا کرده و پیکر پاکشان، گمنام به مام وطن برگشت و در دورترین نقاط این سرزمین مدفون شد ... بدون هیچ ادعایی .. روحشان شاد.

آیا در دوران حضور در سوریه در این پنج سال، خانواده‌تان هم شما را در این کشور همراهی می‌کردند؟ آیا خطری آنها را تهدید نمی‌کرد؟

در ماه‌های اول بحران، خانواده‌ام در سوریه حضور داشتند لیکن با شدت گرفتن وضعیت امنیتی در تابستان 1391 و بمب‌گذاری مقر شورای امنیت ملی سوریه و حمله مسلحانه به وزارت دفاع این کشور، شرایط امنیتی پایتخت به‌هم ریخت به‌گونه‌ای که تصمیمی رسمی در سفارت اتخاذ شد و طی آن تمامی خانواده‌های ایرانیان مقیم، سوریه را ترک و به تهران نقل مکان کردند. در عین حال همسرم از آن تاریخ به بعد به‌طور مستمر بین تهران و دمشق در رفت و آمد بود و در نوبت‌های مختلفی با همسر رئیس‌جمهور سوریه نیز دیدار و گفت‌وگو داشتند. این در حالی است که هنگام حضور ایشان در دمشق شاهد شرایط سخت از جمله عملیات‌های انتحاری سنگین و بمب‌گذاری‌های مختلف و عملیات خمپاره‌ای مسلحین و تروریست‌ها به دمشق و منطقه زینبیه بودیم. طبیعی است که به‌دلیل نقش کشورمان در حمایت از دولت سوریه، تیم دیپلماتیک کشورمان و همچنین ساختمان سفارت و محل اقامت بنده نیز همواره مورد رصد عناصر تروریستی قرار داشت و بارها از سوی مسئولان امنیتی دوکشور هشدارهای لازم داده می‌شد.

براساس شنیده‌ها در این پنج سال با توجه به شدت بحران در سوریه، عملا برخی پروتکل‌های دیپلماتیک میان مقامات سوری و کشورهای دوست از جمله ایران کنار گذاشته شده بود. در این زمینه توضیح می‌دهید؟

به یاد دارم نشست‌هایی که با مقامات سوریه از جمله مسئولان وزارت خارجه سوریه داشتم در هر زمان و تنها با یک تلفن انجام می‌گرفت. حجم و اهمیت نشست‌ها به‌گونه‌ای بود که گاهی مسئولان عالیه سوریه، پیشنهاد اختصاص اتاقی در ساختمان خود برای سفیر ایران را می‌دادند که در زمان رفت‌و‌آمد صرفه‌جویی شود و پیگیری کارها سریع‌تر صورت گیرد. گاهی در ملاقات‌های سطح بالا ایجاب می‌کرد که در خلال گفت‌وگو برای اخذ تصمیم مقامات جمهوری اسلامی ایران همزمان با مذاکراتم با مقامات سوری، تلفنی در همان جلسه تصمیم تهران اخذ و به سوری‌ها ابلاغ می‌شد. رفت‌وآمد مسئولان سوری در سطوح عالی به ساختمان سفارت، خارج از تشریفات رسمی صورت می‌گرفت و نشست‌هایی در سطوح مختلف در اتاق بنده به‌عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران برگزار و تصمیمات مهمی اتخاذ و به مقامات عالی دو کشور گزارش می‌شد. حتی جلساتی در مقاطع مختلف با حضور برادر عزیز و بزرگوارم حاج قاسم سلیمانی در دفتر سفیر برگزار می‌شد که گاهی به‌دلایل امنیتی، مقامات عالیه سوری نیز در آن حضور داشتند.

بخش‌هایی از مصاحبه رئوف شیبانی

بدون شک آزادسازی حلب، نقطه تحول مهمی در بحران جاری در سوریه خواهد بود.

مذاکره‌کننده معارضه و کشورهای حامی آن همچنان آمادگی دادن امتیاز و دستیابی به راه حل سیاسی را نخواهند داشت.

تمام دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در سوریه و منطقه مدیون مجاهدت‌های مدافعان حرم است.

حجم و اهمیت نشست‌های مقام‌های سوریه با سفیر ایران به‌گونه‌ای بود که گاهی مسئولان عالیه سوریه پیشنهاد اختصاص اتاقی در ساختمان خود برای سفیر ایران را می‌دادند.

مریم شریف‌زاده - سیاسی جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها