به گزارش جام جم، ماموران طی بررسیهای خود، سرنخهایی از دختر جوان پیدا کردند. وسایل و مدارک سوخته دختر جوان در پشتبام یکی از خانههای محلی که دختر جوان در آن زندگی میکرد، پیدا شد.
کارگر ساختمانی که موضوع را به پلیس خبر داده بود، به بازپرس گفت: در ساختمان سرگرم کار بودیم که ناگهان با شعلههای آتش روی پشتبام خانه همسایه روبهرو شدیم و بلافاصله موضوع را به صاحبخانه و پلیس خبر دادیم. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان دریافتند وسایل مربوط به دختری به نام شهین است. تجسسها ادامه داشت که تیم پلیسی از کشف جسد سوخته دختر جوانی باخبر شد که شباهت زیادی به شهین داشت.
در حالی که تحقیق برای کشف معمای جنایت آغاز شده بود، کارآگاهان با بررسی تماسهای تلفنی مقتول دریافتند، وی با پسر جوانی به نام بهنام که در همسایگیشان زندگی میکند، ارتباط داشته است.
سپس بهنام برای تحقیق و بازجویی به اداره آگاهی احضار شد و در همان ابتدای کار به جرم خود اعتراف کرد.
بهنام گفت: شهین در همسایگی ما زندگی میکرد. حدود دو ماه پیش با او دوست شدم. در این مدت چند بار بیرون رفتیم. یکی دو بار هم برای دیدن سگ خواهرم به خانه ما آمد. روز حادثه وقتی از باشگاه برگشت، به من تلفن کرد و گفت میخواهد مرا ببیند. آن روز مادرم برای مراقبت از خواهر باردارم به خانه آنها رفته و پدرم هم سر کار بود. به شهین پیشنهاد دادم به خانه ما بیاید.
وقتی آمد، سر موضوعی با هم درگیر شدیم و او را هل دادم که از پلهها پایین افتاد. وقتی وحشتزده بالای سرش رفتم، متوجه شدم نفس نمیکشد. در حالی که خیلی ترسیده بودم، بلافاصله جسدش را درون یک گلیم پیچیدم و با وانت پدرم آن را به بیابانهای اطراف تهران بردم و جسد را با بنزین آتش زدم. لباسها و وسایلش را هم برداشتم و برگشتم. سپس به پشتبام خانه همسایه رفتم و آنها را آتش زدم تا اثری از شهین باقی نماند. دلم نمیخواست اینطور شود اما فکر این که شهین مال من نباشد، اجازه نداد با موضوع جدایی راحت برخورد کنم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد