دلسوزانی که کارشناس مجرب مسائل بینالملل به شمار میرفتند، اشاره کردند که گرچه زحمات زیادی برای مذاکرات برجام کشیده شده که نباید از نظر دور داشته شود، اما آنچه به عنوان رهآورد این مذاکرات عنوان میشود نقایص زیادی دارد.
براساس باور آنها ریشه این نقایص در تفسیرپذیری و ابهام برخی از بندهای آن بویژه در بخشهای اقتصادی است که محور این بخشهای اقتصادی هم موضوع تحریم است.
دلیل این ابهامات هم این بود که موضوع تحریم برخلاف موضوعات هستهای و سیاسی که جزو فصول دیگر توافقنامه برجام بود، ریشه در گذشته داشت.
یعنی تحریمهای ایران با مسائل هستهای آغاز نشد بلکه از زمان کوتاهی پس از انقلاب و بویژه پس از تسخیر لانه جاسوسی شروع و در برهههای مختلف به بهانههای گوناگون ازجمله جنگ ایران و عراق،جنگ نفتکشها و مباحث نفتی و مسائل ما در خلیج فارس تشدید شد.
لوایح و فرامین اجرایی رئیسجمهوری آمریکا در مقاطع مختلف از 1981 تا 2008 که آغاز تحریمهای هستهای بود، سبب شد این محدودیتها علیه ایران اعمال شود.
در مذاکرات برجام تمرکز روی محور هستهای بود و توجه مذاکرهکنندگان معطوف به مسائلی ازجمله فعالیتهای هستهای و محدودیتهایی که به لحاظ فعالیتهای هستهای از سوی غرب یا سازمانهای بینالمللی علیه ایران تحمیل شد، بود و مذاکرهکنندگان ما عمدا یا سهوا از موضوع تحریمهای قبلی غفلت کردند.
منظور از عمدا یا سهوا این است که مذاکرهکنندگان در گفتوگوهایی که داشتند صرفا به مسائل هستهای پرداختند و فرصت زیادی برای بحثهای تحریمهای غیرهستهای نداشتند یا به خاطر این بود که تصور میکردند اگر تحریمهای هستهای به عنوان سختترین محدودیتها برداشته شود، بقیه تحریمها چه برداشته شود و چه نشود خود به خود فضای سیاسی جهان به سمتی خواهد رفت که ما مشکلی در ادامه فعالیتهای اقتصادی خود نخواهیم داشت.
ابهامات اقتصادی مذاکرات
دلیل این تصور این بود که تیم اقتصادی مذاکرهکنندگان ما به اندازه کافی قوی نبودند و به واقع ما در پرسنل وزارت خارجه و دیپلمات هایمان کسی که تجربه اقتصادی داشته باشد، نداشتیم و یکی دو نفری که از ارگانهای دیگر بودند چندان در این نوع مذاکرات و مباحث تحریمی صاحب تجربه نبودند بنابراین از موضوع تحریمهای هستهای غفلت شد در حالی که این موضوع به همان اندازه تحریمهای هستهای تاثیر داشت.
ممکن است که این بهانه مطرح شود که این مذاکرات، بر محور موضوعات هستهای بوده نه غیرهستهای، ولی باید توجه داشت وقتی ما باب مذاکره مهمی چون تحریم را باز میکنیم، تحریمی که تاثیر بسیار زیادی بر اقتصاد کشور داشته و برای نخستین بار با آمریکاییها با مجوز مقامات بالای نظام این مذاکره میکنیم، باید از این فرصت استفاده و مسائل ریشهای را هم حل میکردیم.
دوستان مذاکرهکننده عجله زیادی داشتند که این مذاکره یک دستاورد و نتیجهای داشته باشد تا بتوانند این دستاورد را به مردم عرضه کنند.
برخی از این افراد حسن نیت داشتند و در پی شادی مردم بودند و برخی دیگر که مقاصد سیاسی را دنبال میکردند برای بهرهبرداری سیاسی از افکار عمومی به نفع جناح خود رفتار میکردند، زمان برایشان مهمتر از محتوا و دستاورهای ریشهای بود و بنابراین از موضوع تحریمهای جامع غفلت کردند.
همان زمان کارشناسان این ایراد را به صورت سوال مطرح کردند که تحریمهای دیگر چه خواهد شد. ازجمله مهمترین این تحریمها، تحریمهای ایسا یا همان تمدید طرح داماتو به قانون بود.
پاسخی که وزیر محترم امور خارجه داد مستند به مذاکراتی شفاهی بود که با جان کری داشت. در مذاکرات، وزیر خارجه کشورمان با جان کری این موضوع را مطرح کرد که این امر با روح توافق برجام در تعارض است و گرچه اعضای تیم جان کری به ایشان پاسخ دادند که چنین نیست، اما جان کری به صورت شفاهی این تعارض را پذیرفته بود. ای کاش وقتی تا این حد کار جلو رفته بود از همان موقع این مساله به صورت توافق کتبی در میآمد تا امروز ما با این مساله مواجه نمیشدیم.
درسهای برجام
به هر صورت برای همگان روشن است که آمریکاییها با ایران حسن نیت ندارند و دلیل دشمنی آمریکا با ایران اساسا موضوع هستهای نیست بلکه آنها با فلسفه وجودی جمهوری اسلامی و نظامی که مبتنی بر آموزههای امام است و شیوه رهبر معظم رهبری و حکومت دینی و روش غیرسکولار مشکل بنیادی و ریشهای دارند زیرا هراس اساسی آنها این است که این روش در دنیا الهام بخش و فراگیر شود بنابراین مسائل هستهای بهانهای بیش نیست و مسائل دیگری در این دشمنیها پیش رو است بنابراین وقتی آنها مساله تحریم را آزمایش کردند، تحریم را به عنوان ابزاری برای بهانههای دیگر به کار خواهند گرفت.
پس وقتی مذاکراتی درباره تحریم مطرح میشود، آن هم مذاکراتی که بخش مهمی از آن به تحریم مربوط میشود، مناسب بود که این مذاکرات به صورت اساسی و با حاشیه امن قابل توجه پیگیری شود و نباید صرفا موضوعات هستهای را دنبال میکردند.
دوستانی که در دولت بودند به جای اینکه به این ایرادها و انتقادها توجه داشته باشند، عنوان میکردند دلواپسان کاری نکنند که تیم مذاکرهکننده تضعیف شود و موقعیتش در مذاکره سقوط کند و نتواند در برابر خارجیها پاسخ لازم را بدهد. مذاکرهکنندگان باید احساس قدرت کنند و حتی میگفتند که این مذاکرات به مثابه جنگ است و در جنگ هم ملت باید از سربازان و افسران خود حمایت کند.
این حرف در جای خود صددرصد درست است، اما آن سربازان و افسران هم باید در جنگ از تمام توان و هوش و استعداد استفاده میکردند و تاکتیکها و روشهای درست را بکار میبرند تا به پیروزی برسند بنابراین مذاکرات ابهام داشت.
ابهامات به خاطر عجله بود و عجله به خاطر این بود که زودتر حاصل و دستاوری به دست آورند و بنابراین از دشمنی ریشهای آمریکا غفلت شد.
دشمنی مثل آمریکا فرصتطلب است و همواره از موقعیتها و فرصتها به بهانههایی مثل تغییر دولت یا تفاوت در تفسیرها و برداشتهایی از مفاد برجام درصدد اعمال دشمنی خود است. امیدوارم تجربه برجام درسی برای ما باشد تا در تعامل و مذاکره سیاسی با دشمن بیش از گذشته دقت کنیم.
دکتر علیرضا شیخ عطار - سفیر پیشین ایران در آلمان
ضمیمه جام سیاست روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد