یکتنه خمیر میکنند و نان به تنور میزنند، گلهداری میکنند و شیر میدوشند و ماست میزنند. میپزند و عمل میآورند و صرفهجویی میکنند و زندگی را در پی لقمه نانی، آسایشی، بخت سفیدی، شیار میکنند و شخم میزنند و آنچه در نهایت برای آنها به دست میآید، لقمه نانی است و ماستی که قاتق کنند.
گله اگر برکت کند، گوشت هم هست وگرنه برهها را باید فروخت و به جای آن، چیزهای ضروری دیگر گرفت.خیلی که شانس بیاورند، شوهرشان آنها را تحت پوشش بیمه عشایری درمیآورد.
زنان و فقر آموزش
بعضی جاها وقتی زنان عشایر را میبینی، فرقی نمیکند زن باشی یا مرد، خود را کنار میکشند و از همان دور، اگر مردشان نباشد، میگویند، مرد نداریم. بعضیها اما گرمتر و صمیمیترند.
سبلان سرد و عسلهایش وسوسهام کرد تا سراغ زنان عشایر بروم. مدتی بود سیاه چادرهایشان را از دور میپاییدم و نگاه میکردم که چه میکنند. جلوتر رفتم و پرسیدم: سلام، خسته نباشید، کشکتان فروشی است؟ شما عسل هم دارید؟ اما آنها فرار میکردند. جالب این که زنان ترکمن هم همینطور برخورد میکردند.
کسی به آنها از همان بچگی گفته است با غریبهها حرف نزنید و آنها چقدر حرف گوشکن هستند. یکی میگوید ما چیزی نمیدانیم. سواد نداریم. در خطهای دیگر در ترکمن صحرا، زنی که در سایه سیاهچادر نشسته است و اصلا فارسی بلد نیست، میگوید: مدرسه نرفتهام. آنجا فارسی یاد میدهند. آن را به همان یکی دو کلمهای که از این و آن شنیده، میگوید و رخ میپوشاند و میرود. آن سو در کنار سیاهچادرها دختران تاب میخورند و تا آسمان میروند و پسران، اسبها را تیمار میکنند و زندگی به راه خود میرود؛ راهی که رفته رفته دشوارتر میشود.
عدالت برای همه
دکتر زهرا محمدی، جامعهشناس میگوید: جامعه وقتی به بالندگی میرسد که شاخصهای توسعهیافتگی به طور عادلانه توزیع شود و این لازمه توسعه متوازن در یک کشور است، اما متاسفانه تا رسیدن به توسعه متوازن، فاصله زیادی داریم.
این جامعهشناس میگوید: تحقیقات مبین این است که هنوز جامعه روستایی نسبت به شهری و جامعه عشایری نسبت به جامعه روستایی محرومتر است و در این میان، همچنان زنان نسبت به مردان، شرایط اجتماعی و اقتصادی نامناسبتری، اما کار آمدی و درآمدزایی زنان در جامعه عشایری در سطح بالایی قرار دارد.
این جامعهشناس معتقد است، زنان در جوامع عشایری نقش اقتصادی بسیار مهمی ایفا میکنند و گاه از مردان نیز مسئولیت بیشتری بر عهده دارند.
دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز بر این نبود توازن صحه میگذارد و اعلام میکند: با وجود این که میانگین کشوری فقر چند بعدی شهری 5/3 و میانگین فقر چند بعدی روستایی 4 است، اما این آمار توزیع نامتوازنی در مناطق مختلف کشور دارد. از بعد فقر سلامت، استانهایی چون کردستان و لرستان در بعد شهری و استانهای البرز و هرمزگان بیشترین آسیبپذیری را در بعد فقر سلامت روستایی دارند. استان سیستان و بلوچستان، هم در بعد شهری و هم روستایی از فقر آموزشی رنج میبرد.
اغلب این استانها دارای جمعیت عشایری و روستایی زیادی هستند.
سهم زنان عشایر
پیشتر گفتیم زنان سهم زیادی از کار و بهره اندکی از تسهیلات زندگی میبرند.
زنان عشایر با دسترسی به منابع تولید طبیعی و دامی، صنعت تبدیلی کوچکی در ایل خود دایر میکنند. از تولیدات صنایعدستی تا مواد غذایی؛ زنان طبیعت را به کالایی ارزشمند بدل میکنند، بالاپوش یا زیراندازی که میتوان بر آن آسود هم ارزش مبادله دارد. محصولات و منسوجات دستساخت زنان عشایری همه همین ارزش را دارد. زنان کارآمدتر، آنان که نقشبندی بهتری بر فرش دارند و توانایی بالاتری در امور روزمره، ایل خود را در رقابت سر بلند میکنند.
براساس تحقیقات به دست آمده در مورد عشایر استان کرمان، سهم زنان عشایر در مواردی چون کاشت، داشت و برداشت در فعالیتهای کشاورزی به ترتیب 14، 17 و 21 درصد و در اموری چون مراقبت از دام، چرا، علف دادن به دامها و شیردوشی به ترتیب 74، 13، 44 و 96 درصد برآورد شده است. این درصدها درباره عشایر استانهای مختلف میتواند متفاوت باشد، اما بیانگر سهم مهم بانوان در امور اقتصادی خانواده است.
بیسوادی در زنان عشایر
متین تقوایی، کارشناس ارشد جامعهشناسی روستایی است که در باره اهمیت سواد در میان زنان عشایر مطالعه میکند.
او میگوید: سواد یک زن و یک مادر در جامعه روستایی و عشایری میتواند سطح زندگی را دگرگون کند. توجه به بهداشت و تغذیه از مواردی است که با بالا رفتن سطح فکر مادر در خانواده در اولویت قرار میگیرد. به همین دلیل برای توسعهیافتگی ارتقای سطح سواد جوامع روستایی و عشایری از اولویتها به حساب میآید.
تقوایی معتقد است، حضور زنان عشایر در مناطق صعبالعبور، کوچنشین بودن و تعصبات قومی و سختی تهیه ملزومات مدرسه برای فرزندان سبب میشود، والدین عشایری از تحصیل برخی دختران خود صرفنظر کنند.
وی با اشاره به 83 درصد بیسوادی در میان زنان پیش از انقلاب میگوید: این درصد اکنون کمی بیش از 20 درصد است که پیشرفت خوبی است.
این کارشناس امور عشایر میگوید: بازدارندگی تحصیل دختران از کار روزمره، حمله گرگ و حیوانات وحشی، مزاحمت بیگانگان در مسیر طولانی مدرسه و ناکارآمدی تحصیل دختران از دید والدین از دلایل بازماندگی بیشتر دختران عشایر از تحصیل است.
وی کسب و کار عشایر را در صورت آشنایی با شبکههای ارتباطی و تحصیل مناسب برای به خدمت گرفتن امکانات در جامعه عشایری، قابل عرضه به بازارهای محلی و منطقهای میداند و میافزاید: جامعه عشایر نیاز به توانمندسازی بیشتری است و زنان در این میان نقش مهمی دارند که نباید فراموش شوند و بیمه زنان عشایر نیز باید از طرف دولت پیگیری شود و به همسران آنها واگذار نشود.
مطالباتی برای زنان یکهسوار
معرفی زن عشایر به عنوان یک عضو تولیدکننده واختصاص بیمهای که برای ایشان مقرری بازنشستگی فراهم کند، میتواند جلوی نیازمندی آنان را در سالهای پیری بگیرد.
ارائه ابزار مناسب تولید وآموزش یافتن بازار فروش و فراهم کردن زمینه آن برای زنان عشایر میتواند به این زنان و خانوادهشان کمک کند. ایجاد تعاونیهای مناسب تولیدی و دسترسی به امکانات تحصیلی، حقوقی و بهداشتی و رفاهی زنان از نیازهای اولیه است که در بسیاری مناطق کوچ به آن دسترسی ندارند.
توانمندسازی زنان عشایر و فرهنگسازی برای ارتقای جایگاه آنان نزد خانواده با آموزش پسران عشایر در مدارس و کارگاههای آموزشی خانواده برای مردان عشایر میتواند به بهبود شرایط زندگی این زنان کمک کند.
ماندانا ملاعلی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد