کودکان بیدفاع را میبینند و مظلومترینشان را شناسایی میکنند. میدانند که آنها معصوم و ضعیف هستند و توانایی دفاع از خود را ندارند. میدانند که بسیاری از آنها حتی میترسند به والدین خود یا دیگران بگویند که چه اتفاقی برایشان افتاده است. میدانند که در صورت خطر، خیلی راحتتر میتوانند یک کودک را بکشند و با مقاومت روبهرو نشوند تا یک بزرگسال. پس طعمه خود را براحتی انتخاب میکنند.
در بسیاری از پروندههای متجاوزان سریالی آمده است که خود این افراد نیز در گذشته مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند. به عنوان مثال محمد بیجه، معروف به بیجه، یکی از همین قربانیانی بود که در بزرگسالی برای انتقام از جامعه خود به تجاوز و قتل کودکان روی آورد.او که در خانوادهای پرجمعیت با شش خواهر و برادر ناتنی به دنیا آمده بود، در کودکی مادر خود را از دست داد. به گفته این متهم، پدرش هم فرد بسیار مستبدی بود تا جایی که در زمان کودکی دست و پای او را میبست و با چوب به بدنش ضربه میزد. بیجه که به درس و مدرسه علاقه داشت، در 11 سالگی با فشارهایی که از طرف پدر به او وارد شده بود، ناچار مدرسه را رها کرد و از شهرستان محل تولدش به حوالی پاکدشت آمد و همراه پدرش در کوره آجرپزی مشغول کار شد. همان زمان توسط فردی ناشناس مورد آزار و اذیت قرار گرفت و نسبت به مردم جامعه و اطرافش بیاعتماد شد. او به تحریک آتش انتقامی که درونش شعله ور بود، 17 کودک و سه بزرگسال را آزار داد و کشت. وی در 22 سالگی مجرم شناخته و اعدام شد.
اصغر قاتل
در پروندهای دیگر میتوان از اصغر قاتل نام برد که حتی میشود از او به عنوان اولین قاتل زنجیرهای ایران نام برد.این جنایتکار که در خانوادهای بدنام به دنیا آمده بود، در کودکی طعمه متجاوزانی مثل خودش بوده است. وی در خردسالی به دلیل تحت تعقیببودن پدرش، همراه خانواده به بغداد سفر کرد و تا سنین جوانی در آنجا ماندگار شد. در بغداد، حدود 25 پسر بچه قربانی نیات شیطانی او شدند که بسیاری از آنها را حتی به قتل رسانده بود. او که فروشنده تنقلات برای کودکان بود، ابتدا با طرح دوستی، وعدههای جذابی به آنها میداد و کودکان نیز به امید خوردن تنقلات بیشتر در دام این شیطان میافتادند. بعد از مدتی که پلیس او را شناسایی کرد، از بغداد به تهران آمد. او که آتش انتقامش خاموش نشده بود، در تهران بیکار نماند و هشت پسر دیگر قربانیان او در ایران شدند. وی توسط پلیس شناسایی و در 41 سالگی مجرم شناخته و به دار آویخته شد.
انتقام از زنان
خفاش شب های تهران دیگر مجرمی بود که با نیت شیطانی زنان و دختران را در تهران می ربود و پس از تجاوز به عنف آنها را به قتل می رساند. این قاتل پس از جنایت جسد قربانیان خود را به آتش می کشید.
قاتل سریالی زنان در کرج نیز از دیگر مجرمان سریالی است که پس از دستگیری ادعا کرد برای انتقام از زنان، آنها را ربوده و پس از رابطه به قتل می رساند.
دکتر امانالله قراییمقدم، مجرمانی را که خود قربانیان گذشته بودند، دردکشیدگانی دانست که به دنبال انتقام دست به اعمال ناشایست میزنند. وی معتقد است، این افراد به جامعه خود بیاعتماد هستند. فکر میکنند هر آن، دیگران ممکن است به آنها ظلم کنند و بیدلیل غیرتشان را زیرسوال ببرند .به همین دلیل میخواهند قبل از این که قربانی باشند، دیگران را قربانی کنند. این جامعهشناس ادامه داد:این که به کودکان تجاوز شود و مورد آزار قرار بگیرند، یک اتفاق است که نه فقط در جامعه ما که در هر جامعه دیگری ممکن است حادث شود. ما نباید کودکان را طرد و با آنها جوری برخورد کنیم که انگار عمل ناشایستی انجام دادهاند. آنها باید مورد لطف دو برابر خانواده قرار بگیرند تا بدانند همه افراد جامعه بد نیستند تا به دنبال انتقام نباشند. باید بدانند که این اتفاق هر چند بد و ناشایست بوده ولی گذشته است. باید مواظب باشند، اما بیاعتماد، نه. قرایی مقدم درباره عواقب بیاعتنایی به کودکان مورد ظلم قرار گرفته، گفت: اگر به این کودکان رسیدگی نشود ممکن است همانطور که گفته شد، خود این کودکان، متجاوزان بیرحمی شوند که به دنبال انتقام خود در کوچه و خیابان باشند و دیگران را بسوزانند. کودک مظلوم اگر دختر باشد ممکن است در صورت بیتوجهی خانواده به بیبند و باری روی آورد چراکه دیگر آب از سرش گذشته و شرم و حیا برایش بیمعنی میشود و اگر پسر باشد اختلالات روانی در انتظارش خواهد بود.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد