او سال 64 ملودارم دوستداشتنی «پدربزرگ» را با محوریت جمشید مشایخی در همین سبک و سیاق رفقای خوب ساخت، گرچه طی سالهای بعد کوشید تا به موازات تغییر و تحولات اجتماعی پا به پای رویدادهای جامعه و سینما گام بردارد، ولی توفیق چندانی نیافت، به گونهای که فیلم ماقبل آخر او «پسران آجری» تولید سال 85 با استقبال زیاد روبهرو نشد و قاریزاده را برای مدتی از نظر فیلمسازی خانهنشین کرد.
قاریزاده در این فیلم با یاری جمعی از هنرمندان پیشکسوت از جمله جمشید مشایخی، داریوش اسدزاده، محمد کاسبی، عنایت بخشی، احمدرضا اسعدی، رضا رویگری و... با پردهبرداری از روی مناسبات غلط حاکم بر سینما که باعث شده هنرمندان پیشکسوت و توانا از سینما فاصله بگیرند، توانسته یکی از ملودرامهای خانوادگی ـ اجتماعی و سینمایی کشور را کارگردانی کند و یک بار دیگر قابلیتهای خود را در درامسازی به نمایش گذارد. رفقای خوب، داستان زندگی یک بازیگر پیشکسوت را روایت میکند که سالهاست جلوی دوربین نرفته و حالا که بناست مراسم تجلیلی برایش برگزار شود هم هیچکس از محل زندگیاش خبر ندارد.
اینجاست که رفقای قدیمی این بازیگر که آنها نیز مدتهاست به دنبالش هستند درصدد برمیآیند با کمک نوهاش، او را پیدا کنند و...». در مجموع صمیمیت، سادگی و بیغل و غشی داستان رفقای خوب، از آن یک اثر شیرین سینمایی ساخته است؛ اثری که در این روزگار هم قطعا مخاطبان خودش را دارد.
ساناز قنبری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
دکتر فواد ایزدی درگفت و گو با «جام جم»:
حسین حبیبی در گفتوگو با «جامجم» از سرچشمههای نگارگری گفت