در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در تقابل امنیتی هم با قدرت یافتن دستگاههای اطلاعاتی کشور عملا موج ترورهای دهه 60 متوقف و خانههای تیمی منافقین یکی پس از دیگری کشف شد و ماشین ترور منافقین هم به این شکل از کار افتاد. با این وضعیت بود که سازمان منافقین پشت دیوارهای پادگان اشرف دچار سردرگمی شد.
با شکست راهبرد عملیات تروریستی و نظامی، نقشآفرینیهای سیاسی سازمان در مقابله با جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت. سازمان سعی میکرد نیروهای خود را با نقاب عناصر دلسوز و انقلابی به مراکز قدرت، تصمیمگیر و تصمیمساز نزدیک کند تا بتواند علاوه بر اطلاع از اسرار جمهوری اسلامی، بر تصمیمات مسئولان آن نیز اثرگذار باشد. یکی از مصادیق جدی نفوذ و اثرگذاری را باید مدیریت فکری و ذهنی مرحوم منتظری دانست؛ به شکلی که منتظری به اراده خود به دفاع از منافقین اعدامی سال67 پرداخت و این در حالی بود که اعدامیها آن دسته از منافقینی بودند که همچنان از مجاهدین حمایت میکردند و در آشوبهای زندانهای کشور دست داشتند. در سالهای اخیر پوسته ظاهری سازمان منافقین رنگ رسانهای و سیاسی گرفته و سعی میکند با ارتباطگیری با سازمانهای بینالمللی و دولتهای مختلف موج ایران هراسی و نقض حقوق بشر علیه ایران راه بیندازد. با کنار هم قراردادن تکههای پازل اتفاقات اخیر حول و حوش سازمان منافقین میتوان پنجرههایی جدید رو به آخرین اقدامات ضدانقلاب باز کرد. منافقین چند سالی است در پاریس اجلاسی برپا کرده و از سیاستمداران بازنشسته جهت سخنرانی در آن دعوت میکنند. شاخصه اصلی این سیاستمداران دشمنی با جمهوری اسلامی است. اصلیترین وظیفه این اجلاس در وهله اول زدن نقاب صلح و دوستی بر چهره جنایتکار و خبیث منافقین است و در وهله دوم متقاعد کردن کشورهای مختلف و سازمانهای جاسوسی آنها جهت دریافت کمک مالی برای سرپا نگه داشتن سازمان فرسوده منافقین و سوم راه انداختن پروپاگاندای رسانهای علیه جمهوری اسلامی.
سخنرانی ترکی الفیصل، رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان سعودی در اجلاس اخیر منافقین در پاریس یکی از جنجالیترین سخنرانیها بوده است. فیصل رسما در این اجلاس از آرزوی خود سخن گفته: «من هم خواهان سرنگونی رژیم ایران هستم». این رویای بچهگانه از این جهت قابل تامل است که دقت شود هیچگاه یک مسئول ارشد دستگاه اطلاعاتی هر چند بازنشسته، ارتباطاتش با دستگاههای امنیتی قطع نمیشود و آرزوی فیصل قطعا دارای عقبه عملیاتی است که کمکم زوایای آن آشکار خواهد شد. افزایش اقدامات ضدایرانی سعودیها در یک سال گذشته را باید در کنار پیروزیها و موفقیتهای جبهه مقاومت در مقابله با داعش تحلیل کرد. سعودیها میلیاردها دلار نفتی خود را صرف جنگ در سوریه، عراق و یمن کردهاند ولی خود اذعان دارند که ایران دست پیش را در این کشورها دارند. سعودیها که بزرگترین حامی داعشیها هستند، پس از شکستهای پیاپی آنها، در تلاشی مذبوحانه سعی میکنند بر تحولات داخلی کشور اثر بگذارند. نزدیک شدن سعودی به سازمان منافقین در همین راستاست. به عبارتی از این پس باید شاهد سرریز شدن دلارهای نفتی سعودیها پس از داعش به جیب فرقه رجوی باشیم. یکی از مهمترین اقدامات سازمان منافقین پس از اجلاس پاریس دیدار مریم رجوی با محمود عباس معروف به ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین است. این امر مشخص است که ابومازن هیچ گاه با ایران رابطه خوبی نداشته است، ولی برگزاری این دیدار که بر طبق شواهد با هدایت عربستان شکل گرفته است بیشتر با هدف بازکردن پای سیاستمداران فعلی جهان به نقشه عربستان برای محدود سازی ایران است. یک نفر باید قربانی این تابو شکنی یعنی دیدار و حمایت از قاتل 17هزار ایرانی میشد و البته کسی بهتر از ابومازن نیز پیدا نمیکردند که اینقدر وابسته نباشد.
آخرین تکههای این پازل با انتشار فایل صوتی منتسب به حسینعلی منتظری در اعتراض به اعدامهای منافقین در سال 67 است. در همان سال 67 یک مرتبه بیبیسی فارسی، نامه محرمانه و گستاخانه منتظری را خطاب به حضرت امام(ره) منتشر کرد تا نشان دهد ارتباطی پنهان بین بیبیسی، منافقین و منتظری وجود دارد، اما پس از 29 سال از آن اتفاق و در حالی که نزدیک به هفت سال است که منتظری فوت کرده است؛ انتشار فایل صوتی منتظری و انعکاس خبری گسترده بیبیسی برای آن نشاندهنده برقرار بودن کانال ارتباطی منافقین و بیت منتظری است.
محمد حسینزاده/ پژوهشگر موسسه سراج
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم