گفت‌وگو با ساغر شکوری، بازیگر مجموعه پریا

به «بهار» حق می‌دهم

مجموعه پریا که مدتی است از شبکه سه سیما روی آنتن رفته و این شب‌ها به میانه راه خود رسیده، در طول مسیر پخش خود و تا اینجای کار کوشیده بخشی از مشکلات جامعه بخصوص بیماران ایدزی و خانواده‌هایشان را به تصویر بکشد و ماجرا را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهد؛ نگاهی همه‌جانبه که بویژه از زاویه دید چهار شخصیت اصلی درگیر ایدز این مجموعه روایت می‌شود. «بهار» هم نام یکی از این شخصیت‌هاست که ناخواسته و به واسطه همسر معتادش، درگیر بیماری شده و حالا با چالشی برای مواجهه با این بیماری روبه‌روست. ساغر شکوری، بازیگر نقش بهار از ویژگی‌های این شخصیت برایمان توضیح می‌دهد.
کد خبر: ۹۳۲۳۹۸
به «بهار» حق می‌دهم

مجموعه «پریا» دومین تجربه بازیگری شما محسوب می‌شود؛ درست است؟

بله این دومین باری است که جلوی دوربین آقای سهیلی‌زاده می‌روم و برای ایشان نقشی را بازی می‌کنم. اولین تجربه بازیگری‌ام در سال 90 و مربوط به مجموعه‌ای با نام «دختران حوا» بود که سریالی با داستان و فضایی اجتماعی محسوب می‌شد و بعد از چهار سال ایشان دوباره با من تماس گرفتند و بازی در نقش بهار به من پیشنهاد شد.

آشنایی و ورود شما به عالم بازیگری چگونه بود؟ برای بازی در مجموعه دختران حوا چطور انتخاب شده بودید؟

برای بازی در آن مجموعه تست دادم و قبول شدم. البته پیش از آن به کلاس‌های بازیگری مرحوم استاد سمندریان هم می‌رفتم و در حال آموختن بازیگری بودم. روزی به طور اتفاقی متوجه شدم که برای انتخاب بازیگران و چهره‌های تازه این کار فراخوانی داده شده است و در آن شرکت‌کردم.

به نظر می‌رسد شانس و اقبال خوبی هم داشتید؛ چرا که کار حرفه‌ای‌تان را با کارگردانی آغاز کردید که معمولا پرمخاطب‌ترین آثار را در تلویزیون می‌سازد.

بله،‌ همین‌طور است. برای خودم هم آرزوی بزرگی بود و حتی وقتی با من تماس گرفتند و اطلاع دادند که برای بازی پذیرفته شده‌ام، باور نمی‌کردم و برایم بسیار عجیب بود. کارکردن با سهیلی‌زاده برایم لذتبخش است و مدیون ایشان هستم، چرا که همواره در پشت صحنه کار کمکم می‌کند و از مشورت‌ و توصیه‌ دریغی ندارد. لذا در کارهای بعدی‌شان هم اگر نقشی برایم در نظر بگیرند با کمال افتخار قبول می‌کنم.

در مورد فضای مجموعه پریا و بخصوص ویژگی‌های شخصیت بهار برایمان بیشتر توضیح بدهید.

خب فیلمنامه پریا کار بسیار متفاوت و در عین حال جذابی است و نسبت به چند اثر پیشین سهیلی‌زاده، تفاوت‌های زیادی دارد. اول دلم می‌خواهد کمی بیشتر در مورد پریا توضیح بدهم و بعد به نقشم بپردازم. اتفاق بسیار خوبی که در این مجموعه رخ داده، ساخته شدن سریالی بعد از مدت‌ها با موضوع ایدز، آسیب‌ها و پیامدهای آن است، چرا که به گفته کارشناسان و نیز آمارهای اعلام شده، متاسفانه در سطح جامعه عده زیادی این بیماری را دارند و در عین حال برخوردهایی که با این بیماران صورت می‌گیرد، خیلی صحیح نیست. لذا سازندگان مجموعه کوشیده‌اند تمام راه‌های مختلف انتقال این بیماری به بینندگان آموزش داده شود و آگاهی‌های بیشتری صورت بگیرد.

در مورد نقش خودتان و نیز شرایط بیماران ایدزی، تحقیقی هم کردید؟ آیا سراغ نمونه‌های عینی و بیماران رفتید؟

بله من مستندی را در این زمینه دیدم که گواه رفتارهای بسیار بد افراد با این بیماران است. به‌عنوان مثال، حتی با این افراد دست هم نمی‌دهند یا سلام نمی‌کنند! انگار این انسانی که به بیماری مبتلا شده، دیگر برای ادامه زندگی‌اش باید در یک غار زندگی کند و از تمام فعالیت‌های اجتماعی‌اش باز بماند. در صورتی که اصلا این‌طور نیست و راه‌های درمان و پیشگیری از این بیماری به نسبت سال‌های قبل بسیار افزایش پیدا کرده است. ضمنا باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که رفتارهای بد و منفی باعث ترس این بیماران شده یا موجب می‌شود دیگر بیماریشان را به کسی ابراز نکنند که خب این هم اتفاق خوبی نیست و می‌تواند موجب پیشامدهای جبران ناپذیری شود.

در مورد شخصیت بهار و نقش او در داستان می‌گفتید...

ما در طول داستان می‌بینیم که با هر کدام از این شخصیت‌ها برخورد متفاوتی می‌شود و به موازات همین برخورد شخصیت‌ها هم مسیر متفاوتی را طی می‌کنند. فکر می‌کنم از این لحاظ بهار شرایطی سخت‌تر از دیگران دارد و فشاری که روی دوش اوست خیلی بیشتر است، چرا که هم به لحاظ مالی واقعا تحت فشار است و هم زندگی‌ با همسرش دچار مشکل شده و در ادامه هم که مساله اعتیاد و این بیماری بر سر راهش ظاهر می‌شود.

به نظرم خیلی خوب است این هشدار به خانواده‌ها داده شود که تحت هر شرایطی حامی جوانانشان باشند و پشتشان را خالی نکنند، چرا که این طرد و رها کردن جوانان بعدها آسیب‌های زیادی را از خود به جا می‌گذارد. همچنین مشکل دومی که بر سر راه زندگی بهار ظاهر می‌شود، خیانت شهرام و ایدز گرفتن اوست که خب به این دلیل رخ می‌دهد که بهار شش ماه تمام زندگی‌اش را رها کرده بود و این هم خود نکته مهم دیگری است که به زوج‌ها بگوییم به هر قیمتی زندگیشان را نگه دارند.

با وجود این،خود شما چقدر به بهار و تصمیماتش حق می‌دهید؟ اگر به جای او بودید، ممکن بود همین واکنش‌ها را از خود نشان بدهید؟

بله، خیلی درکش می‌کنم و به او حق می‌دهم. چون شخصیتی است که زندگی آرام و بدون مشکلی نداشته و از بی‌پولی و فشارهای اقتصادی گرفته تا سردی رابطه، خیانت، اعتیاد همسرش و سرانجام هم که بیماری ایدز بر سرش آوار می‌شود و او را به واکنش‌ها و تصمیماتی وادار می‌کند. نمی‌دانم اگر جای بهار بودم، می‌توانستم شهرام را ببخشم و به او فرصت دوباره‌ای بدهم یا نه. بنابراین در مورد این شخصیت حتی قضاوتی هم نمی‌کنم و به نظرم هر تصمیمی در طول قصه بگیرد، باز به نوعی می‌شود به او حق داد و تصمیمش را قابل بررسی دانست.

گریم کار هم به نظر می‌رسد که به کمک‌تان آمده و ما انعکاس این سرسختی و رنج کشیدگی را در چهره‌تان به وضوح می‌بینیم.

بله، خیلی. به هر حال این اتفاقات یک شبه برای این آدم رخ نداده و او از اول زندگی مشترکش مدام با مشکلاتی مواجه بوده است. واقعا دعا می‌کنم که خانواده‌ها بچه‌هایشان را تحت هیچ شرایطی رها نکنند و آنها را با تصمیمات و مشکلاتشان تنها نگذارند. این پیامی است که سعی شده در قالب این مجموعه بیان شود و امیدوارم که مفید باشد.

داستانی از آدم‌های مختلف

پریا، داستان دو زندگی مختلف است که آدم‌هایش در نقطه‌ای بر اثر یک اتفاق و بیماری به هم گره می‌خورند و با توجه به تفاوت‌های شخصیتی‌شان، برخوردهای متفاوتی را هم از خود نشان می‌دهند. به همین دلیل شخصیت بهار برای خود من از جذابیت خاصی برخوردار بود و در عین حال به دلیل مشکلات و سختی‌های زندگی‌اش جای کار زیادی هم داشت. شاید بتوان نکته اصلی زندگی بهار و شهرام را در تنها بودن این دو نفر و طرد شدن‌شان از خانواده دانست که این نبودحمایت در ابتدای جوانی و زندگی مشترکشان، باعث شده فشار مضاعفی روی دوش این دو نفر قرار بگیرد و به این ترتیب موجب ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر بشود.

زهرا غفاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها