چاردیواری‌های امروز

زندگی مینی مالیستی و کپسولی آدم‌های تنها، آدم‌های در حرکت و آدم‌های بی‌ریشه در خانه‌هایی کوچک و مختصر شکل می‌گیرد.
کد خبر: ۹۳۱۱۳۲
چاردیواری‌های امروز

این اقامتگاه‌ها از یک تخت محقر در یک خوابگاه اشتراکی شروع می‌شود و با یک خانه مجردی 14 متری توسعه می‌یابد. برای اولی درپایتخت آرزوها ماهی 180 هزار تومان و برای دومی با ده میلیون ودیعه ماهی 200 هزار تومان باید بپردازی.

وقتی به خانه دومی نقل‌مکان کنی احتمالا اواخر دوران دانشجویی‌ات را سپری می‌کنی و کاری نیم‌بند پیدا کرده‌ای و تصمیم گرفته‌ای هرگز به شهر کوچک خود و خانه 400 متری پدری برنگردی، زیرا فکر می‌کنی آنجا دستت به همین کار نیم‌بند هم بند نمی‌شود.

بعد جیب‌هایت که کمی سنگین شد لابد با یکی از خانم‌ها یا آقایان همکار وصلت می‌کنی و باز توسعه می‌یابی. حالا می‌توانی به یک خانه 40 متری نقلی نقل‌مکان کنی.

بابت آن هم باید ماهی 200 هزار تومان بدهی. البته با 30 میلیون پول پیش. بعد متوجه می‌شوی دارید سه نفر می‌شوید. خیلی زود است. هنوز نتوانسته‌ای 20 میلیون دیگر جور کنی که یک خانه دو خوابه مناسب تهیه کنی. پس وام می‌گیری.

حالا کودکت سه ساله شده و هنوز در یک خانه دو خوابه اجاره‌ای زندگی می‌کنی و همسرت دوباره باردار است.

و تو که حالا دهه سوم زندگی را پشت سر گذاشته‌ای دچار حس نوستالژیک می‌شوی و غم غربت می‌زند توی ذوقت و باز یاد خانه پدری می‌کنی.

جایی که حیاط داشت و همیشه زنده بود و یک‌تنه خاطره قد کشیدن سه چهار نسل را ثبت می‌کرد.

خانواده با خانه رفت

خانه‌های قدیمی ما یکباره همراه با خانواده رفتند. مثل این که دفتر خاطرات ما را آب برده باشد. مرجان فقیری، کارشناس ارشد برنامه‌ریزی شهری می‌گوید این خاصیت جامعه در حال گذار و روبه نو‌گرایی است.

خانواده‌های گسترده کوچک می‌شوند، تحرک اجتماعی زیاد می‌شود و خیل مهاجران به دنبال مشاغل خدماتی و صنعتی از خانه و خانواده خود می‌برند و به شهرهای بزرگ می‌آیند و به این ترتیب شهر خودش را با ساختاری غریب تکثیر می‌کند. ساختاری که مثل خانواده امروز از یک‌سو به پدران خود یعنی خانه‌های سنتی با بیرونی‌ها، اندرونی‌ها، هشتی‌ها، طاقی‌ها و مقرنس‌ها پشت کرده و از سوی دیگر مثل جوان نسل امروز سر درگم است. چیزی است وامانده میان سنتی، مدرن و پسا مدرن و چون از روی بی‌برنامگی و نیاز روز پیش می‌رود چهره اش هویتی ندارد. از بیرون یک هویت شهری درهم و ناموزون مثل تهران از درون یک شاکله گرته‌برداری شده از فرهنگ غرب با آشپزخانه‌های حداقلی و حریم‌های بلاتکلیف و تعریف نشده و مخفیگاه‌های برون افتاده‌ای چون سرویس‌های بهداشتی که روبه سالن‌های پذیرایی باز می‌شوند و فضا را می‌آلایند. چیزی که قبل‌تر جایش در دورترین نقطه حیاط بود امروز به جایی رسیده که نه میزبان راحت است و نه مهمان.

چاردیواری بی‌اختیاری

یک روز می‌گفتند چار دیواری، اختیاری، اما آن مال روزهایی بود که چار دیوارمان نیم متر عرض داشت و گوش به گوش خبر نمی‌برد.

این را علی رضایی، روان‌شناس و مشاور تربیتی می‌گوید. او که خود با ساختار خانه‌های امروزی مشکل دارد بازنشسته آموزش و پرورش است و با فرزندش در خانه‌ای قدیمی متعلق به هفت دهه قبل زندگی می‌کند، خانه‌ای ویلایی و دو طبقه.

رضایی می‌گوید: تربیت بچه‌ها هم این روزها عوض شده است. بچه‌هایی که جلوی ما پای خود را دراز نمی‌کردند امروز تنها فضای خصوصی خانه را برای خود می‌خواهند. نوه‌های من وقتی به خانه ما می‌آیند در حیاط برای خودشان بازی و شادی می‌کنند و این محله قدیمی که هنوز خانه‌های آن دو طبقه و ویلایی است از خانه‌هایش صدای شادی بچه‌ها مثل قدیم‌ها به آسمان می‌رود، اما در آپارتمان‌ها وضع فرق می‌کند. شما باید مراقب حرف‌هایتان باشید که از تیغه نازک دیوار به آن سو درز نکند. باید مراقب قدم‌هایتان باشید که صدای گروپ گروپ، خاطر همسایه را نیازارد و مواظب بچه‌هایتان باشید که بازی‌های فکری و نشستنی انجام دهند و مراقب نوجوان‌ها باشید که صدای ضبطشان از مرز دیوارها عبور نکند. زیرا شما در کندویی از انسان‌ها زندگی می‌کنید که دیگر چاردیواری‌هایش اختیاری نیست. حریم‌های شخصی مخدوش و ارتباطات اجتماعی محدود می‌شود و کم کم از هویت سنتی خود تهی می‌شوید و میان نوگرایی ساختاری و تفکر و تربیت سنتی سردرگم می‌مانید. دلتان با خانه‌های ویلایی و باغ‌های روستاست و خودتان، شغل‌تان و خانواده‌تان در شهری با خانه‌های کندویی.

خروج از خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای باوجود کوچک شدن خانواده هنوز فضای کافی برای خانواده هسته‌ای فراهم نمی‌کند.

امکان بقای دو نسل کنار هم در یک خانواده دیگر میسر نیست. درک یکدیگر نیز بسختی میسر است، زیرا زمینه‌های فکری تربیتی و ارزشی فرق کرده است.

والدین فرزندان و مادربزرگ و پدربزرگ‌ها در اصول ارزش‌ها و فرهنگ از هم فاصله زیادی گرفته‌اند.

راحتی در خانه‌های کوچک

خیلی‌ها معتقدند سبک زندگی جمع‌و‌جور آپارتمانی برای خانواده‌های کوچک‌تر مناسب است، اما مناسب‌تر آن است که همین فضای کوچک نیز مناسب‌سازی شود.

در کوچک‌ترین سوئیت‌های دنیا از ارتفاع و دیوارها برای گسترش و تفکیک فضاها با کاربردهای گوناگون استفاده می‌شود. به نحوی که در یک اتاق 8 تا 12 متری شما می‌توانید همه چیز را با هم اما منظم و مرتب داشته باشید. این فضا سازی مناسب در ایران کمتر به چشم می‌خورد؛ اما در کشورهای پر جمعیت صنعتی، شهرهایی با جمعیت گذرا و انبوه مثل توکیو و جاهایی که قیمت املاک بسیار گران است و شهروندان ناگزیر از اقامت موقت هستند، ‌ کاربردی کردن فضاها بسیار زندگی را راحت کرده است.

بازگشت مدرن

مرجان فقیری، کارشناس شهری اعتقاد دارد در ایران بازده اقتصادی ساخت و ساز نیاز محیطی خانواده را تحت تاثیر قرار داده و ساختار زندگی مناسب برای زندگی امروز هنوز همان معماری اسلامی با سبک جدید است که بتوانیم زندگی راحتی برای خانواده فراهم کنیم.

وی پیشنهاد می‌کند این نوع ساختار در انبوه‌سازی‌های دولتی که با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار می‌گیرد لحاظ شود، در حالی که فضاهایی مثل طرح نواب یا پرند هنوز نتوانسته‌اند نیازهای اولیه شهروندان را پاسخ دهند.

وی سبک معماری پلکانی را برای ایجاد فضاهای اختصاصی و آپارتمان‌های حیاط‌دار پیشنهاد می‌کند و به این ترتیب خانواده می‌تواند فضای سبز اختصاصی و بچه‌ها نیز فضای بازی مناسبی داشته باشند.

فقیری رعایت حرمت‌ها را برای فرهنگ ما مهم می‌داند و می‌افزاید: دید نداشتن خانه‌ها نسبت به حیاط و خانه‌های یکدیگر در معماری شهری ما به عنوان یک کشور اسلامی باید رعایت شود.

نیازهای قدیم و جدید در تلفیق با هم به سبک پست مدرنی‌ می‌رسند و توجه به نیازهای روحی و حریم‌ها می‌تواند فضای آرام‌تری برای خانواده فراهم کند.

ماندانا ملاعلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها