در سکانس پایانی زیر درختان زیتون وقتی حسین در یک نمای لانگ شات (باز) از طاهره پاسخ مثبت می‌گیرد با پس‌زمینه موسیقی کلاسیک دوان دوان و خوشحال به سوی آینده‌اش می‌رود. این پایان ماندگار در میان زلزله‌ای بزرگ آنچنان شیرین و امید‌بخش است که بسیاری از سینماگران جهان توجهشان به سوی فیلمسازی در ایران جلب می‌شود که نوید روزهایی سرشار از زندگی را بر ویرانی‌های بر جای مانده از این حادثه می‌دهد.
کد خبر: ۹۲۱۸۱۲

14 تیر، خبری غم‌انگیز سینمای ایران و جهان را در بهت فرو برد. عباس کیارستمی برنده نخل طلای جشنواره کن برای طعم گیلاس درگذشت. بی‌شک انبوه مطالب و تحلیل‌ها درباره سینمای او نوشته و سینمای منحصر‌به‌فردش واکاوی خواهد شد.

عباس کیارستمی متولد اول تیر 1319 از همان فیلم‌های اولش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نگاه متفاوتی به سینما دارد و همواره برای این نگاهش مورد تقدیر و البته نقد‌های تند هم قرار گرفته است. به همین مناسبت در روزهای گذشته سه فیلم خانه دوست کجاست (1365)، طعم گیلاس (1376) و مشق شب (1367) از شبکه‌های نمایش و مستند سیما پخش شد که از این میان، مشق شب اثری است مستند و در زمان خود ساختار‌شکن که به آن خواهیم پرداخت.

مشق شب، فیلمی است مستند با مدت زمان 86 دقیقه که به یکی از بزرگ‌ترین مشکلات آموزشی مدارس ایران در آن روزها می‌پردازد. کیارستمی با گفت‌وگوی مستقیم با دانش‌آموزان دبستانی در میانه‌های دهه 60 به موضوع نوشتن تکالیف شبانه یا همان مشق شب می‌پردازد. البته همان‌طور که می‌توان از فیلمسازی همچون کیارستمی انتظار داشت، مشق شب بهانه‌ای است برای پرداختن به موضوعی مهم‌تر یعنی ساختار آموزشی مدارس ایران که در آن دوران و با توجه به شرایط زمانی نوعی خط قرمز محسوب می‌شده است. این تابوهای ذهنی البته در مشق شب به شیوه هوشمندانه‌ای شکسته شده و باعث می‌شود بیننده در مقابل یک سوال کلیدی قرار گیرد؛ این‌که آیا این شیوه تدریس و قرار دادن دانش‌آموزان در برابر این همه تکلیف حاصل مثبتی دارد؟

مشق شب از چند زاویه در کارنامه فیلمسازی عباس کیارستمی اثر مهمی است؛ نخست این‌که مدت زمان فیلم برای یک اثر مستند با ساختار گفت‌وگویی طولانی است، اما به دلیل تنوع شخصیتی دانش‌آموزان و داستان‌هایشان این زمان حس نمی‌شود با این توجه که اصولا فیلم‌های او دارای ریتمی کند و آرام است و از هیجانات مرسوم سینمای قصه‌گو بسیار فاصله دارد دوم این‌که کیارستمی بعد از فیلمی همچون خانه دوست کجاست؟ سراغ مشق شب می‌رود.

خانه دوست کجاست؟ در زمان خود و حتی در دوران معاصر هم از‌جمله فیلم‌های محبوب منتقدان سینمای جهان بوده و جالب اینجا که پس از این فیلم و جوایز فراوان جهانی و حتی داخلی به ناگاه مشق شب ساخته می‌شود که به نظر فضایی متفاوت دارد. سوم این‌که این فیلم در رده آخرین فیلم‌های کیارستمی در حوزه کودک و نوجوان و همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.

بعد از این فیلم کلوزآپ ساخته می‌شود که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و منتقدان سینمایی در ایران و جهان بهترین اثر کیارستمی است. چهارم این که بی‌گمان جسورانه‌ترین و مهم‌ترین فیلمی است که یک فیلمساز سرشناس درباره آموزش و پرورش و چالش‌های آن در این چهار دهه ساخته است.

مشق شب البته در زمان ساخت با نقدهای تند و تیزی روبه‌رو شد که شاید مهم‌ترین نکته این نقدها چگونگی روبه‌رو شدن فیلمساز با بچه‌ها برای گرفتن حس آنها جلوی دوربین است که در قسمت‌هایی باعث گریه بچه‌ها و ترس آنها هم شده است‌. بچه‌های فیلم در بسیاری از لحظات زندگی واقعی خود را بیان می‌کنند و البته لحن کیارستمی در اینجا به گونه‌ای است که بچه‌ها چاره‌ای جز بیان حقیقت ندارند‌. این تلخی در سطح ماجرا به دنبال اثبات یک نظریه مهم است که این روزها به شکلی آشکار به آن رسیده‌ایم؛ تکالیف بسیار برای بچه‌ها، رونویسی از روی کتاب‌های درسی و شیوه‌های خشونت‌بار نه تنها حاصلی ندارد، بلکه شخصیت و کنش‌های اجتماعی آنها را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و نکته جالب اینجاست که این روزها گویی همه چیز برعکس شده و انگار آن سختی‌ها به شکل رها کردن بچه‌ها به حال خودشان در محیط‌های آموزشی تلافی می‌شود.

کیارستمی بدون توجه به دوست داشتن یا نداشتن فیلم‌هایش مشهورترین فیلمساز ایرانی و چهره‌ای مهم در سینمای واقعگرای ایران و جهان است. کافی است برای اثبات این موضوع به اظهارنظرهایی که بسیاری از چهره‌های سینمای جهان در‌خصوص او داشته‌اند نگاهی بیندازیم.

سینمای کیارستمی مانند شخصیتش منحصر به خود اوست. آن عینک تیره و البته چهره متفکری که حالا زیر درختان زیتون به بچه‌هایی نگاه می‌کند که به نظر دیگر مشق نمی‌نویسند.

بهرنگ ملک‌محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها