مساله ای که هنوز در جامعه مذهبی ایران مساله است

با کشف حجاب یا خطاهای اخلاقی چهره های مشهور چه کنیم؟

با منصوره شایسته، دبیر کارگروه تعمیق باورهای دینی درمعاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری

عفاف که بیاید، حجاب هم می‌آید

شاهدان عینی کشتار مسجد گوهرشاد مشهد یا سال‌هاست رحل اقامت در جهانی دیگر افکنده‌اند یا به سالخوردگی رسیده‌اند. اینها شاهدان قتل عام مردمی بودند که سال 41 در اعتراض به قانون کشف حجاب مقابل حکومت ایستادند. کسانی که اهل دست برداشتن از باورهای ملی و اسلامی‌شان نبودند و نمی‌خواستند فرنگی شوند.
کد خبر: ۹۲۰۴۶۸
عفاف که بیاید، حجاب هم می‌آید

به نشان بزرگداشت یاد و خاطره این قیام و کشته‌هایش چندسالی است 21 تیر در تقویم‌ها به نام روزعفاف و حجاب نامگذاری شده است فلسفه نامگذاری این روز و وضعیت عفاف و حجاب در جامعه موضوع گفت‌وگوی ما با منصوره شایسته، دبیرکارگروه تعمیق باورهای دینی بود؛ کارگروهی کمترشناخته شده ولی خواهان جا انداختن این نکته در جامعه که لازمه ظهور حجاب، تقویت باورهای دینی و ریشه دواندن عفاف درون آدم‌هاست.

شما دبیرکارگروه تعمیق باورهای دینی هستید. این کارگروه دقیقا چه کار می‌کند؟

ما سلسله نشست‌های تخصصی برگزار و در آن، نگاه اندیشمندان مختلف در حوزه زن و معرفت دینی را بررسی می‌کنیم؛ برای مثال نشستی درباره دیدگاه‌های دکتر صادق آیینه‌وند، تاریخدان داشتیم که معتقد است یک سلسله عوامل خارج از دین موجب تضعیف جایگاه زن و نگاه به او به‌عنوان موجود دست دوم شده است. همچنین درصدد هستیم منابع فقهی دیدگاه حضرت امام(ره) را که با دیدگاه‌های سایر فقها متفاوت است، بررسی کنیم. برای نمونه وقتی ایشان می‌فرمودند زنان ما بعد از انقلاب در علوم انسانی خوب پیشرفت کردند و امیدوارم درصنعت نیزپیشرفت کنند حاکی ازآن است که درمنابع فقهی مورد نظر ایشان نگاهی به جایگاه سیاسی،اجتماعی و شغلی زن وجود دارد که لازم است مورد بررسی قرار بگیرد.

این بحث‌های تخصصی را چطور می‌خواهید به دل جامعه بکشانید و مردم کوچه و بازار را تحت تاثیر قرار دهید؟

به نظر ما با تکرار این نشست‌ها دراستان‌های مختلف و دعوت ازکسانی که به نوعی دغدغه مسائل زنان را دارند یا درگیر مسائل اجرایی دراین حوزه‌اند و البته مانور رسانه‌ای بر مسائل مطرح شده در این نشست‌ها می‌توانیم موضوعات را به مساله اجتماع و گفتمانی در جامعه تبدیل کنیم.

از سوی دیگر ما زنانی داریم که تربیت شده مکتب امیرالمومنین و رسول‌الله هستند. اینها زنان مجتهد، فقیه و رشیدی هستند که معاویه 15 نفر از آنها را به دادگاه می‌خواند و گفت‌وگوهایی که میان آنها رد و بدل می‌شود تفاوت نگاه امیرالمومنین و رسول‌الله به زن را با نگاه بنی‌امیه آشکار می‌کند؛ نگاهی که به جایگاه ابزاری زن اشاره دارد.

اگر بتوانیم داستان این زنان را به شکل‌های مختلف بخصوص درقالب‌های گوناگون هنری از داستان گرفته تا فیلم و تئاتر نشان دهیم خود به خود توانسته‌ایم تفکردینی را به تفکر پیامبر و امیرالمومنین نزدیک کنیم.

در تفکر پیامبر، بحث کرامت زن نقش پررنگی دارد. به طوری که کرامت یک جامعه در گرو میزان تکریمی است که از زنان به عمل می‌آید. این نگاه در تفکر دینی برخی مردان ما وجود ندارد. پس اگر بتوانیم این نگاه را شفاف کنیم توانسته‌ایم خدمتی به تعمیق باورهای دینی کل جامعه داشته باشیم.

یعنی شما می‌گویید اگر امروز ما با مشکلی به نام ضعف باورهای دینی مواجه‌ایم بخشی ازآن ناشی از ضعف دانش و آگاهی است؟

بله، بخشی از این آگاهی‌ها مربوط به جایگاهی است که دین برای زن ترسیم می‌کند که در عصر حاضراین جایگاه درست شکل نگرفته است، در حالی که اسلام والاترین دیدگاه را نسبت به زن و نقش او در توسعه و تعالی خانواده و جامعه دارد.

امروز روز عفاف و حجاب است. فکر می‌کنید وضعیت باورهای دینی ما در این حوزه چگونه است؟

قرآن وقتی وارد این موضوعات می‌شود از روابط اجتماعی سالم یعنی روابط مبتنی بر انس و اخوت دینی حرف می‌زند‌ یعنی جامعه‌ای که در آن مرد و زن براحتی رشد می‌کنند و موجبات توسعه خود و جامعه را فراهم می‌آورند. از نگاه قرآن، عفاف زیرساخت این روابط اجتماعی است.

در کارگروه نیز ما نگاهی مستقل به بحث عفاف داشتیم با این طرح که چه راهکارهایی برای تربیت درونی در دین وجود دارد که در نهایت موجب ارتقای عفاف و بهبود فرهنگ حجاب می‌شود. پس ما در چند محور کارکردیم که اولین آن، بحث تربیت درونی بود. یعنی آن چیزی که از نگاه اسلام مبتنی بر انتخاب فرد، با عشق انتخاب کردن و برانگیختن انگیزه‌های افراد است.

حجاب را می‌توان به دو بخش حجاب رفتاری (اعم ازحجاب گفتاری و نگاه) و پوششی تقسیم کرد که در بخش حجاب رفتاری دو موضوع مقدم تلقی شده، یکی بحث نگاه داشتن چشم و دوری از نگاه‌هایی با قصد لذت جنسی و دیگری اجازه ندادن به طرف مقابل که وارد حوزه جنسیتی ما شود چه از طریق رفتار، چه گفتار و چه پوشش.

دومین گام ما این بود که مشخص کنیم تربیت دینی چیست، دینداری به چه معناست، شاخص‌های دینداری چیست، با چه شیوه‌هایی می‌شود دینداری را در مردم تقویت کرد و اصلا نقطه شروع کجاست و باید از چه سنی شروع کرد.

کار بعدی ما بررسی شیوه‌های قرآن برای نهادینه کردن عفاف بود که به نکات جالبی رسیدیم و دیدیم اولین مرحله تلاش قرآن بالا بردن قبح روابط نامشروع است؛ یعنی قبل از این که به یک راهکاراجباری بپردازد از طریق طرح داستان‌هایی مثل لوط، مریم و یوسف بحث عفت‌ورزی و ایجاد قبح برای روابط نامشروع است، به‌طوری که وقتی تصویری از زنان مومن درسوره مومنون می‌دهد یا زنان بهشتی را به عنوان زن عفیف و فرد مورد ستایش خداوند ارائه می‌کند بازهم تلاشی برای جا انداختن مفهوم عفت‌ورزی است.

پس می‌توانیم ازمجموع این بحث‌ها نتیجه بگیریم عفاف مقدم برحجاب است؟

بله، دقیقا. در واقع خداوند در قرآن می‌خواهد ابتدا اذهان جامعه را از سوءظن پاک کند تا مردم هر نزدیک شدن زن و مرد را با نگاه جنسی تعبیر نکنند. همچنین قبح عمل نامشروع را بالا می‌برد و اختصاص لذت جنسی را به حوزه خانواده می‌آورد.

از سوی دیگر حجاب را می‌توان به دو بخش حجاب رفتاری (اعم ازحجاب گفتاری و نگاه) و پوششی تقسیم کرد که در بخش حجاب رفتاری دو موضوع مقدم تلقی شده، یکی بحث نگاه داشتن چشم و دوری از نگاه‌هایی با قصد لذت جنسی و دیگری اجازه ندادن به طرف مقابل که وارد حوزه جنسیتی ما شود چه از طریق رفتار، چه گفتار و چه پوشش.

با این توضیح، مهم است بدانیم چطور خود را تربیت کنیم که نگاه آلوده و ناپاک نداشته باشیم و نگاه‌مان عفیفانه باشد و همچنین ضروری است مسئولان جامعه به این بیندیشند که چگونه چشم پاکی را در جامعه رواج دهند.

طبق گفته‌های شما در اسلام اصل بر تربیت درونی است. پس اگراین طور است سیاست‌های فعلی کشور دربحث حجاب را چطور ارزیابی می‌کنید؟

یکی از دستورهای قرآن این است که با افرادی که روابط نامشروع دارند برخورد کنید، ولی مهم آن است که قبل از این اقدامات چه کارهایی برای روشنگری مردم و نزدیک نشدن آنها به حوزه روابط ناسالم باید انجام شود. درواقع باید زمینه‌های مصون ماندن مردم در جامعه تدارک دیده شود. وقتی در سوره نور می‌خوانیم هرمومنی موظف است هرگونه شایعه را درباره رفتار و اعمال دیگران رد کند وحتی اگرشاهد عمل خلافی بوده باید برای اثبات گفته‌هایش چهارشاهد بیاورد، نشان می‌دهد قرآن معتقد به چشمپوشی بر اعمال ناآگاهانه افراد است.

درواقع هدف اسلام گسترش نیافتن زشتی‌هاست که برای آن برنامه نیز دارد، یعنی آگاه کردن افراد از بدی‌ها وتبعات آنها تا خباثت درجامعه به حداقل برسد.

از برنامه‌های دیگر قرآن برای رسیدن به این هدف همان است که در آیات 12 تا 20 سوره نور بیان شده و صاحبان قدرت و پول را دعوت می‌کند برای رفع فقر اقتصادی تلاش کنند. به عبارت دیگر، قرآن این کار را لازمه روابط طیب در جامعه می‌داند و می‌گوید اگر شما می‌خواهید روابط طیب داشته باشید یکی از شاخص‌های آن عفاف است. همچنین جامعه موظف است زمینه ازدواج جوانان را فراهم کند.

درواقع پس ازمطرح کردن این مسائل کلیدی است که قرآن بحث پوشش را مطرح می‌کند. اینها را گفتم تا نشان دهم اگرمی‌خواهیم درجامعه برنامه‌ای داشته باشیم باید بدانیم با چه کسانی طرف هستیم. به اعتقادمن در جامعه، گروهی بسیار اندک داریم که کارشان اشاعه فحشاست و لازم است با آنها برخورد شود، چون اگر هیچ نوع برخوردی با آنها نداشته باشیم مصون می‌مانند و فحشا را گسترش می‌دهند. اما حساب این افراد را باید از کسانی که پوشش‌شان از نظر ما معقول نیست، جدا کنیم. یقین دارم حتی یک نفر از این افراد اگر به آنها نسبت دهیم که نوع پوشش‌تان ناشی از بی‌عفتی است، قبول نمی‌کنند و بسیار ناراحت می‌شوند. پس می‌توان گفت این افراد بیشتر تحت تاثیر جو جامعه، این‌که فلان لباس مد است و ارزش تلقی می‌شود یا این که نمی‌خواهیم از بقیه عقب بمانیم نوع پوشش خود را انتخاب می‌کنند.

فکر می‌کنید کارگروه شما بتواند این وضع را تا حدی تغییر دهد‌؟

وقتی روی موضوع عفاف کار می‌کردم و وارد پیشینه نظری و اقدامات عملی انجام شده در این موضوع شدم، احساس کردم نمی‌توانیم کاری بکنیم و نتیجه گرفتم اگر هزینه‌هایی که در تمام این سال‌ها درقالب همایش، سمینار، میزگرد و نمایشگاه خرج شد و به نتیجه دلخواه نرسید اگر برای بانشاط نگه داشتن جوانان، بالفعل کردن استعدادهای آنها برای این که کرامت وجودی‌شان نمایان شود و خودبه‌خود به سمت پاکی حرکت کنند و اگر برای شناساندن هویت تاریخی و ملی و دینی مردم خرج می‌شد تا به هویت خود افتخار کنند و اگر این پول‌ها صرف معرفی بزرگ زنان و مردان تاریخ می‌شد، بهتر بود.

نکته اصلی این است که عفت باید از درون افراد برخیزد. اگر این عفت به وجود بیاید پوشش نیز اصلاح می‌شود. ما باید به تربیت درونی جوان‌ها می‌پرداختیم تا بروز جمال باطنی برایشان مهم‌تر از بروز جمال ظاهری باشد.

پس چون عفت یک ویژگی درونی است باید مبتنی باشد بر یک تربیت درونی تا جمال باطنی انسان را شکوفا کند؛ یعنی عقل، آزادی، حس زیبایی‌دوستی، گرایش به اخلاقیات، حقیقت‌جویی، ابداع، خلاقیت تعاون اجتماعی، خیرات، رفع فقر و فاصله طبقاتی. به عبارت دیگر، این زمینه‌سازی‌ها باید انجام شود و آن وقت برویم سروقت حجاب، همان‌طورکه خداوند در قرآن کلی مقدمه‌چینی می‌کند تا می‌رسد به موضوع حجاب.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها