سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به طبقه سوم میرسم و از پوستر بزرگ کنار در که مربوط به فیلم «پدرخوانده» با تصویر مارلون براندو است، میفهمم باید اینجا باشد. وارد که میشوم تعدادی دختر و پسر جوان را میبینم که یا منتظر نشستهاند یا مشغول پرکردن فرم هستند. در و دیوارها پر از عکس بازیگران مطرح سینمای ایران و جهان است؛ از عکس پرویز پرستویی در «مارمولک» تا آلپاچینو و رابرت دنیرو در «مخمصه». خانم منشی صدایم میزند و میگوید: برای تست آمدید؟ با لبها و گلوی خشک و صدایی لرزان جواب مثبت میدهم.
میگوید بیایید این فرم را پرکنید و منتظر باشید. وقتی فرم را پر میکنم، میپرسم اساتید همانهایی هستند که گفتید؟ سریع و بی اعصاب جواب میدهد: بله، ح/ب، م/ ک، پ/ پ، ر/ ک و م، ف. میگویم ببخشید، ولی م، ف که چند سالی است فوت کردهاند! عصبانیتر جواب میدهد: خودمان میدانیم آقا، ایشان قبلا استاد همینجا بودند. نوبت من شد، استرسم قوت گرفت و دوباره عرقهای بدنم بیش فعالی شان را شروع کردند. داخل که شدیم، یک خانم و آقا پشت میزی نشسته بودند و بلند بلند میخندیدند. کنارشان هم یک دوربین فیلمبرداری روی سه پایه ای قرار داشت. مقابل آنها هم یک صندلی قرار داده بودند و دو نیمکت هم در دو سمت در ورودی روبهروی این دو نفر بود که 4 خانم روی یک نیمکت و 4 آقا روی آن یکی نشستیم. بعد از خوش و بش اولیه و مصاحبه، تستها شروع شد و خانمها و آقایان مشغول هنرنمایی شدند؛وقتی خانم مدیر آموزشگاه ـ منظورم همان خانم همراه آقای مدیر است! ـ به یکی از دخترها گفت بازی کن، دختر دماغ عملی فقط میخندید و میگفت چه چیزی را بازی کنم، مگر شما به من فیلمنامه داده اید؟! بعد هم به او گفتند نقش یک دختر فریب خورده را بازی کن، فقط میخندید و میگفت شما مرا نمیشناسید، من فریب نمیخورم! من هم هرطوری بود بر هول و ولای آن فضا غلبه کردم و با برداشتی از نقش راتسو ریزو، داستین هافمن در «کابوی نیمه شب»، سه چهار دقیقه ای بازی کردم. انتظار داشتم آقای مدیر نکته را بگیرد و متوجه شود کارم ارجاع به کدام نقش است. وقتی فقط گفت خوب بود و زیر فرم را امضا کرد و به من داد، گفتم فهمیدید؟ گفت چه چیزی را؟ گفتم داستین، ... کابوی نیمه شب، با تعجب گفت: چی میگی؟ فرم را گرفتم و بیرون رفتم.
*در روز ثبت نام دوره سه ماهه بازیگری ـ مگر سه ماهه هم میشود بازیگر شد؟!ـ، از منشی پرسیدم امکان تخفیف هم هست؟ گفت نه، اما میتوانید دو میلیون را بهصورت اقساطی و در سه نوبت پرداخت کنید. روز اول کلاسها فهمیدم تقریبا همه آن افرادی که در روز تست دیدم، پذیرفته شدند، حتی آن دختری که فریب نمیخورد!
*داشتیم به روزهای آخر دوره نزدیک میشدیم و هنوز خبری از ح / ب و م/ ک و ر/ ک نبود. وقتی از تنها استادان ما که همان زن و مرد روز تست بودند، میپرسیدیم که پس چه زمانی این اساتید افتخار میدهند، میگفتند دوستان سر کارهای سینمایی هستند و انشاءالله در دوره پیشرفته خدمتشان خواهیم بود!
*چند ماه و چند سال از دریافت مدرک آموزشگاه گذشت و آن جمله معروف «به محض آغاز پروژه سینمایی تماس میگیریم» هیچوقت عملی نشد، ما هم مشغول شدیم به کار و زندگی.
علی رستگار
فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد