مجسمه خیام از ساختههای شماست که در دانشگاه اوکلاهما نصب شده است. کمی درباره ساخت آن توضیح دهید.
این مجسمه محصول 14 سال عبور از ناهنجاریهای بسیار کار من روی یک سنگ یکپارچه است.
پس کار سختی بوده است.
برای یافتن سنگ، یک سال و نیم در معادن جستجو کردم. جنس مقاوم، اولین ویژگی مدنظر من بود. برنز و سنگ مناسب بود، اما احساس کردم در سنگ بهتر میتوان این اثر را تعریف کرد. حدود صدجلد کتاب و بروشور درباره سنگ مطالعه کردم و بیشتر معادن ایران را گشتم. حتی در افغانستان، چین، تایلند، یونان، مقدونیه و ایتالیا نیز همین کار را انجام دادم. پیش از این در مجسمه فردوسی اثر استاد صدیقی، سنگی از کارارای ایتالیا مورد استفاده قرار گرفته بود. سرانجام در ازنای لرستان توانستم این سنگ را پیدا کنم. سپس هشت ماه در نزدیکی معدن سکونت داشتم و هرروز در رفت و آمد بودم تا قطعه سنگی را پیدا کنم که پاسخگو باشد.
چرا خیام را برای انجام این کار دشوار انتخاب کردید؟
خیام همه زندگیاش تعالی، توجه و مطالعه بوده است. انسان توانمند و پویندهای است که اراده پادشاهان زمان خودش را در اختیار میگیرد. تقویم جلالی را که هنوز دقیقترین تقویم دنیاست، طراحی میکند و کارهای بزرگی در زمینه ریاضیات انجام میدهد. مثلا وقتی گالیله میگوید کره زمین گرد است و دور خورشید میچرخد، میخواهند او را بسوزانند؛ در حالی که خیام 900 سال پیش ثابت کرده کره زمین گرد است و دور خورشید میچرخد و این توان و اندیشه ایرانی است که پایه گذار علوم در جهان بودهاند. اکنون با نصب پیکره او در اوکلاهما سیتی، مرکز بزرگترین دانشگاه آمریکا به عنوان پایه گذار دانش جهانی موجب احترام جهانیان خواهد شد.
کیفیت مجسمهسازی در ایران را چگونه میدانید؟
تعریف مجسمه خیلی گسترده است. اگر ما فرض کنیم هر حجمی که فضایی را اشغال میکند یک مجسمه است، لوستری که بالای سر ماست دستگیره در و صندلیای که ما رویش نشستهایم و هواپیمایی که پرواز میکند مجسمهاند، بنابراین میبینیم با انبوهی مجسمه روبهرو هستیم؛ مجسمههایی که ابزارهای کاربردی هستند و اغلب در بازار و به یکدیگر مونتاژ میشوند. آن هم در شرایطی که علاوه بر ضرر اقتصادی، ضررهای معنوی زیادی هم برایمان ایجاد میکنند.
از چه نظر؟
ضرر معنویاش آنجاست که بازار ما مترصد این است که یک قطعه را بیاورد کپی و تکثیر کند. حتی خمس و زکاتش را هم که بپردازند، حق طرح آن را نپرداختهاند. در نتیجه در کشوری مثل ایران که دارای چنین مرامی است که میگوید شما نمیتوانی به دیوار همسایه تکیه دهی، مگر این که از او اجازه گرفته باشی، ناخواسته شریک آقا دزده میشود. به گونهای به ما القا شده که نسبت به خودمان باور نداشته باشیم و فکر شود توان تولید نداریم. اکنون بخش عمده تولید جهان در دست آمریکاست. کشوری که اگر بررسی کنیم میبینیم، از نظر سوقالجیشی موقعیتی مثل ایران دارد با این تفاوت که این کشور دارای فرهنگ سیصد چهارصد ساله خودش را باور دارد و ما با این که پیشینه فرهنگی درازی داریم، خودمان را باور نکردهایم. در واقع میتوان گفت این اتفاق نتیجه غفلت و خموشی ما از فرهنگ چند هزار ساله مان است، چون زمانی مردمان دنیا آرزو داشتند لباس ایرانی بپوشند و به زبان فارسی صحبت کنند و متاع ایرانی بخرند، ولی امروز... .
از نظر شما چرا خودمان را باور نداریم؟
ما همه چیز داریم و تنها چیزی که نداریم، مدیریت است. به خاطر دارم وقتی من به کشور اسپانیا رفته بودم تا دوره ریختهگری مومی را ببینم، دکتر حاکمی در شهداد کرمان منطقه باستانی را کشف کرد که 3500 سال پیش از میلاد در آن ریختهگری مومی انجام شده بود. آن وقت امروز ما در شرایطی هستیم که از لباس پوشیدن تا ابزار و حرف زدن و سایر کارهایمان شباهتی به ایرانیها ندارد.
فضای شهرهایمان هم از بیهویتی رنج میبرد.
جالب است بدانید وقتی در فرانسه تصمیم گرفتند منطقه روستایی را پاکسازی کرده و پاریس امروز را در آن بسازند سازنده شهر اولین بخش هزینهها را به جادهکشی و خیابانکشی و دومین گزینه را به معماری و هنرهای زیبا، بعد ساخت پارکها، لولهکشی و دیگر مخارج اختصاص داد. اکنون پاریس نماد شهرهای مدرن دنیاست و چند سال پیش هم به عنوان آرامترین شهر دنیا از نظر بصری انتخاب شد. حالا هم چرخه زندگی مردم پاریس از 80 میلیون توریستی که در سال به این شهر سفر میکنند، میگردد و به دنیا اظهار فضل و توانایی هم میکنند. چرا؟ چون مدیریت شهر از ابتدا درست بوده و از زمان ناپلئون تا به حال شهر تغییر چندانی نداشته است. آن وقت ما که پدرانمان با امکانات خیلی کم شاهکارهای معماری را پدید آورده بودند، امروز در شرایطی هستیم که با داشتن پیشرفتهترین مواد، ساختمانهایی ساخته میشود که به 15 سال نرسیدهاند، از نظر همه کلنگی محسوب میشود. اصلا خانه نیستند، لانهاند! زیرا خانه در فرهنگ ایرانیها تعریف دارد و اینها هیچ سنخیتی با تعاریف ما ندارند.
وضعیت دانشگاهها چطور است؟
از دانشگاه نپرسید! بعضا در کلاس شاگرد میخواهد استاد را بپیچاند نمره بگیرد، استاد میخواهد ساعات کلاس را پر کند، حقوق بگیرد و دانشگاه هم فقط میخواهد با ارائه آمار نشان دهد شرایط خوبی دارد. آن وقت دانشجویانی وارد جامعه میشوند که مدرک دارند اما طراحی بلد نیستند. از آنها میپرسم چرا طراحی بلد نیستید؟ پاسخ میدهند استادمان گفته قرار نیست نقاش شوید وکارشناس میشوید. وقتی کسی نقاشی را درک نکند، چگونه میتواند کارشناس باشد؟
شما ایده ساخت شهر تندیسان را به شهرداری ارائه و تا جایی که میدانیم موافقت مسئولان را جلب کردهاید. این شهر قرار است کجا بنا شود؟
در ادامه بوستان نهجالبلاغه.
و قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟
میتوانم بگویم در واقع فضایی است برای هنرجوها که بتوانند براحتی طراحی و کار کنند. البته افراد عادی و صاحبان مشاغل مختلف هم میتوانند در تندیسان دوره ببینند. وقتی در این شهر درست دیدن، درست اندیشیدن و درست کار کردن را بیاموزند بخشی از مشکلات ما حل خواهد شد. وقتی افراد جامعه در مسیر درست قرار بگیرند، به خودباوری میرسند و کارآفرینی هم ایجاد میشود.
مردم عادی هم میتوانند در تندیسان کار کنند؟
این فضا برای همه افراد از مبتدی تا پایان دکتری برنامه آموزش عملی و پرورشی دارد، همه طبقات در صورت داشتن عشق، انگیزه، ذوق و علاقه میتوانند از این برنامهها بهرهمند شوند. این برنامه در کلاسهای پیشین در دانشگاهها و موسسات آموزشی بخصوص در فرهنگستان هنر تدریس و تجربه شدهاند.
همین مجسمه خیام را که بتازگی با حمایت شهردار هنردوست آقای قالیباف و مشارکت همکاران صمیمی ایشان در معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری ساختهام، دو تا فرش کنارش دارد. من یکی از این فرشها را با دست یک کارگر ساده و دیگری را با دست یک کارمند بانک ساختهام. در این شهر فقط با مجسمه مصطلح روبهرو نیستیم و فضای خوبی برای جواهرسازان، عروسکسازان، معماران و همه هنرمندان تندیسگر به وجود میآید.
کی به نتیجه میرسد؟
شهرداری موافقت کرده و قرار است سازمان مدیریت و برنامهریزی بودجه فراهم کند.
زینب مرتضاییفرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: