بازپرس به دلیل مشکوک بودن ماجرا دستور داده بود، افسر ویژه قتل صحنه را بررسی کند.
کارآگاه آخرین بخش گزارش را نوشت و آن را تحویل رئیس اداره داد و خود را به خانه مورد نظر رساند. ساعت 4 به آنجا رسید. حادثه در برجی شیک و گرانقیمت رخ داده بود. سروان با راهنمایی سرباز مقابل در به طبقه 22 برج رفت. ماموران تشخیص هویت در حال اثربرداری از محل بودند. وسایل خانه خیلی شیک چیده شده بود و آثاری از به هم ریختگی دیده نمیشد. جسد زن میانسال در اتاق خواب قرار داشت. سروان وقتی وارد اتاق شد، با جسد یک زن روی تخت روبهرو شد. روی میز کنار جسد، قوطی خالی قرص و یک لیوان آب قرار داشت که فقط تا نیمه آب داشت. گوشی تلفن هم کنار جسد قرار داشت. سروان با دستمال گوشی را روی دستگاه گذاشت. به نظر میرسید این زن در حال صحبت با تلفن خانه بوده که قرصها اثر کرده و جان باخته بود...
افسر کلانتری که تازه متوجه حضور سروان شده بود به سمت او آمد تا گزارش تحقیقات را بگوید. افسر جوان گفت: زن میانسال محیا نام داشت و مدیر یکی از شرکتهای بزرگ صادرات فرش بود. البته بعد از فوت پدرش او مدیر شرکت شده و همسر دومش که 12 سال از او کوچکتر است، کارهای شرکت را انجام میداد. امروز او با همسرش تماس گرفته و مدعی شده که قصد خودکشی دارد. همسرش ابتدا موضوع را جدی نمیگیرد، اما با غیبت طولانی محیا به موضوع مشکوک شده و خود را به خانه میرساند و با جسد او روبهرو میشود.
محیا تا به حال سابقه خودکشی داشته؟
آنطور که همسرش گفته، بعد از مرگ پدرش افسرده و گوشهگیر شده بود.
کارآگاه سپس سراغ دکتر که در حال جمع کردن وسایلش بود رفت و درباره علت مرگ زن میانسال از او پرسید. دکتر هم مثل همیشه از او خواست عجله نکند و منتظر گزارش سمشناسی
بماند.
بعد هم ادامه داد: مرگ حدود 2 ساعت قبل رخ داده و به نظر میرسد مسمومیت دارویی علت آن بوده است.
سروان از افسر کلانتری خواست همسر محیا را برای ادامه تحقیقات به اتاق او بیاورد. دقایقی بعد مرد جوانی که حدود 30 سال سن داشت وارد اتاق شد. او در تشریح ماجرا گفت: امروز ساعت 14 و 30 دقیقه محیا با من تماس گرفت و مدعی شد قرص خورده و خودکشی کرده است. این اواخر به خاطر مرگ پدرزنم گوشهگیر شده بود. فکر کردم برای جلب محبت این حرف را زده است. چند دقیقه بعد با خانه تماس گرفتم، اما جواب نداد. نگران شدم و خودم را به خانه رساندم. جسد محیا روی تخت بود. فکر نمیکردم او دست به این کار بزند. حتی در طول مسیر هم چند بار با او تماس گرفتم، اما جواب نداد.
با او اختلاف داشتید؟
نه. من علاقه زیادی به همسرم داشتم. بهطوریکه با تفاوت سنی زیاد باز هم ازدواج کردم.
فکر نمیکنید برای ارثیه این کار را کردهاید؟
من هیچ چشمداشتی به دارایی محیا نداشتم.
پس چرا او را کشتید؟
مرد جوان که از این پرسش شوکه شده بود مکثی طولانی کرد و گفت: این تهمت است من همسرم را نکشتم، او خودکشی کرده است.
سروان سپس دستور بازداشت او را صادر کرد تا فردا در اداره آگاهی به بازجویی ادامه دهد.
پاسخ معمای پلیسی قتل شیرین
سروان میری با اشاره به دو دلیل قاتل را معرفی کرد.
1ـ همسرمقتول گفته ساعت 7 صبح صدای شلیک گلوله را شنیده است درصورتی که عقربه کوچک ساعت رومیزی روی عدد 8 مانده بود پس همسرش ساعت 8 صبح به قتل رسیده بود.
2ـ همسرمقتول نتوانسته بود سارقان را بشناسد و هدف قتل نیز مشخص نشده بود پس ادعای مراد درباره سرقت اموال مقتول نادرست بود.
در مسابقه شماره گذشته1803 نفر شرکت کرده بودند که 926 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان پاسخهای صحیح سوسن ابوالقاسمی از سراب و محمدفریدنژاد از یزد به قید قرعه برنده شدهاند.
شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت کرده و پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری - ضمیمه تپش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد