به گزارش جام جم آنلاین،در آن زمان با قناعتورزی و مدیریت مخارجمان با هر سختی و مشکلاتی هم که شده آن دوران را با موفقیت به سر رساندهایم.
اما حقیقت این است که همیشه استثناهایی وجود دارند که در شرایط مشابه برخلاف جریان آب شنا میکنند و دیگران را انگشت به دهان میگذارند.
سوژه این هفته تپش نیز سرگذشت انسان های نهچندان عاقلی است که در بحران مالی بعیدترین گزینه برای رهایی از فقر را انتخاب کردهاند.
بچه در مقابل آیفون
یک زوج جوان چینی پس از فروختن نوزاد خود برای خرید گوشی آیفون و دیگر لوازم لوکس، برای عمل زشتشان به سالها حبس در زندان محکوم شدند.
بعدها پس از اعترافات این زوج مشخص شد که آنها قبل از تولد نوزاد خود اقدام به تبلیغات در روزنامه ها برای فروش او به ازای 50000ین کردهاند.
مقامات قضایی گفتهاند که این زوج، باردار بودن زن را برای جلوگیری از دخالت دیگران، آشنایان و دوستانشان مخفی کرده و برای توضیح علت برآمدگی شکم زن نیز از بهانه تومور استفاده کرده بودند.
گفتنی است که این خانواده بیعاطفه، نوزاد یک روزهشان را به خریداری که بالاترین قیمت را به آنها پیشنهاد داده بود، فروختند.
این زوج در دادگاه ادعا کردند که بهترین کار را برای کودکشان انجام دادهاند، چرا که آنها درآمد ثابت نداشتند و بسختی میتوانستند از او مراقبت کنند.
آنها در ادامه اظهار کردند با امید این که کودکشان در خانهای راحت با شرایط مناسب مستقر شود و پرورش یابد و همچنین از امکانات تحصیلی مناسب در آینده برخوردار شود دست به فروش او زدند.
آنها مدعی بودند که کودکشان را برای پول از خود دور نکردهاند، بلکه این کار را برای امنیت بیشتر او انجام دادهاند.
بررسی تراکنش مالی آنها نشان داد، دقایقی بعد از فروش بچه، این زوج جوان مقدار زیادی پول را به صورت آنلاین صرف خرید اجناس لوکس و غیرضروری مثل گوشی آیفون ویک جفت کتانی مارکدار کردهاند.
این اولینباری نیست که مردم چین برای خرید محصولات شرکت اپل دست به اقدامات غیرعقلانی میزنند. چندین مورد دیگر از این قبیل اقدامات به دور از منطق برای خرید محصولات مارکدار در چین گزارش شده است.
او برای آیپد جان میدهد
همانطور که میدانید محصولات شرکت اپل به طور گستردهای در بازارهای جهانی از جمله چین رایج است، اما بهدلیل بالا بودن قیمت آنها هر کسی توان مالی خرید آنها را در چین ندارد.
به همین دلیل یک نوجوان که از خریدن یک آیپد و یک آیفون ناامید شده بود کلیه خود را به برای خرید آنها به قیمت فقط 3300 دلار فروخت!
در پی این ماجرا هر پنج نفری که در این عمل غیرعقلانی و انسانی دست داشتند از جمله پزشک جراح، دستگیر شدند.
این پزشک که در جنوب چین زندگی میکند برای جراحی پسر 17 ساله و خارج کردن کلیه او، به جریمهای حدود 220000 ین محکوم شد.
براساس اخبار موجود در رسانه ها وضع جسمیاین نوجوان به دلیل عوارض بعد از عمل و نارسایی های کلیوی روز به روز وخیمتر میشود.
شاکیان پرونده در شهر چنزهو گفتند که یکی از متهمان در ازای دریافت مبلغی پول قرارها و امکانات عمل پیوند را ساماندهی کرده است.
او فقط 22000ین از آن پول هنگفت را به نوجوان داده و بقیه را با پزشک جراح تقسیم کرده است.
نوجوان مذکور که فقط با نام خانوادگی ونگ در رسانه ها معرفی شده است، اهل آنهوی، یکی از شهر های فقیرنشین چین است.
ماجرای فروش کلیه این نوجوان زمانی فاش شد که مادر او در مورد نحوه خریدگوشی و آیپد و چگونگی فراهم کردن مبلغ آنها او را مورد بازخواست قرار داد. متاسفانه باید گفت که در حال حاضر ونگ از بیماری نارسایی کلیوی رنج میبرد.
راضی کردن همسر به هر قیمت
همانطور که میدانید در دنیای پر زرق و برق امروزی کم نیستند افرادی که دیوانه وار عاشق خریدن اجناس مارک دار هستند.
هرچند نمیتوان بهطور مطلق به این علاقه نظر منفی داشت، اما این شیفتگی زمانی جنبه منفی به خود میگیرد که اشخاص برای رسیدن به این اجناس دست به کارهای غیرمنطقی و احمقانه بزنند.
موضوع این بخش راجع به مردی بیستوهفت ساله به نام پارک است که به دلیل نداشتن پول کافی برای خرید هدیهای برای نامزدش اقدام به فروش کلیه خود کرد.
این جوان درباره این موضوع میگوید: «با وجود این که مشغول به انجام کارهای پاره وقت بودم و در کنار آن به عنوان معلم خصوصی تدریس میکردم، بازهم توان مالی لازم برای خرید کیف مارک دار مورد علاقه نامزدم را نداشتم.
در یکی از روزها پشت دردستشویی بیمارستانی یادداشتی تحت عنوان نیاز به اهداکننده عضو یافتم و آنجا بود که فکرفروختن کلیه به ذهنم خطور کرد و دست به این کار زدم.»
البته این روزها پارک از کاری که انجام داده بسیار پشیمان است و میگوید که احمقانه ترین اشتباه دنیا را مرتکب شده، چرا که آن کیف قیمتی نتوانست ضامن پایداری عشقشان شود و مدتی بعد، آنها از هم جدا شدند و از این ارتباط نافرجام کلیهای از دست رفته برای پارک به یادگار ماند.
دختری که چوب حراج به موهایش زد
ناتاشا مورایز، دختر جوانی اهل شهر شنتی در ریو دجنیرو است که در 12 سالگی به خاطر موهای بسیار بلندش به راپانزل دنیای واقعی مشهور شد.
هر کسی غیر از ناتاشا اگر صاحب چنین موهای بلند و زیبایی بود بهخاطر شهرتش هم که شده هیچ گاه فکر کوتاه کردن آنها به سرش نمیزد.
اما ناتاشا رویای بزرگتری داشت که به خاطرش دست از موهای زیبایش کشید. رویای او داشتن خانهای بزرگ برای آسایش پدر و مادرش بود پس به سمت نزدیکترین آرایشگاه محلهشان رفت و تمام موهایش را به ازای گرفتن مبلغی پول، فروخت.
این دختر نوجوان وقتی گیسوان بلند یک مترو 60 سانتیاش را برای اولینبار کوتاه کرد برای آنها خیلی گریه کرد .
خیلیها این عکسالعمل ناتاشا را نوعی سوگواری و وداع با موهای 12 سالهاش میدانند . اما در حال حاضر او از کاری که انجام داده، پشیمان نیست و به گفته خودش موهای او زندگی جدیدی برای وی رقم زد.
شستن موهای او هر هفته چهار ساعت به طول میانجامید و یک ساعت و نیم او در روز صرف شانه زدن موهایش میشد که همه اینها زندگی را برای او دشوار کرده بود.
اما در حال حاضر آن موهای بلند تبدیل به مویی 40 سانتی شده که براحتی میتوان آن را از پشت بست و شستن آن نیز تنها پنج دقیقه زمان میبرد .
همه اینها دست به دست هم داده تا زندگی برای ناتاشا آسانتر شود. ناتاشا خود در این باره میگوید: «وقتی وارد آرایشگاه شدم در ابتدا فقط گریه میکردم.
ترسیده بودم و دوست نداشتم موهایم را کوتاه کنم و بیشتر از آن میترسیدم که مقدار پولی که لازم دارم را بهدست نیاورم.
اما کوتاه کردن آنها زندگی جدیدی به من بخشید، قبل از این هر بار که به بیرون از خانه میرفتم همیشه ترس این را داشتم که ممکن است کسی موهایم را از پشت بکشد یا اینکه کسی آنها را قیچی کند.
اما حالا کارهای فراوانی میتوانم انجام دهم که قبل از این نمیتوانستم. در حال حاضر در حال یاد گرفتن دوچرخهسواری هستم و آزادی از دست رفتهام را بازیافتهام.
من حالت فعلی را به زندگی گذشتهام ترجیح میدهم. قصد دارم زبان انگلیسی و اسپانیایی یاد بگیرم و هر موقع دلم خواست به ساحل برم و بدون ترس از خیس و خراب شدن موهایم شنا کنم.»
در حال حاضر خانواده ناتاشا قصد دارند خانه جدیدی در شهرشان بسازند، خانهای زیبا به همراه اتاقی دلباز و پنجرهای اختصاصی برای پرنسس ناتاشا.
آنها حالا میتوانند با خیال راحت پنکه را روشن کنند، چرا که قبل از آن ترس گرفتن موهای ناتاشا میان پرههای پنکه مانع از انجام این کار میشد.
در حال حاضر با اینکه موهای ناتاشا دیگر به بلندی سابق نیست، اما دوستان هم مدرسهایاش هنوز او را با نام مستعارش، راپانزل صدا میزنند.
دینا فراهانی
ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: