با خسرو شهراز، بازیگر سریال «پشت‌بام تهران»

سلمان امیرعلی مردمدار است

خسرو شهراز، بازیگر باسابقه تئاتر و سینما سال‌هاست که در زمینه بازیگری بخصوص در تئاتر و تلویزیون حضور موفقی دارد. شهراز سال قبل از جشنواره تئاتر فجر در بخش بین‌المللی برنده جایزه بهترین بازیگر شد و این روزها در سریال «پشت‌بام تهران» در قالب نقش یک مرد موقر و اهل اصول و ارزش‌ها به نام سلمان امیرعلی بازی موثر ارائه می‌دهد. با شهراز درباره نقش خود و کار در تلویزیون گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.
کد خبر: ۸۸۰۵۵۶

به لحاظ بازی چه تفاوت‌هایی بین بازی در تئاتر و تلویزیون وجود دارد؟

مردم و مخاطبان بیشتر با تلویزیون در ارتباط بوده و خیلی راحت خانواده‌ها در منازل می‌نشینند و برنامه‌های مورد علاقه‌شان را برای دیدن انتخاب می‌کنند. سریال‌های تلویزیونی مخاطبان میلیونی دارد و از این جهت برای من بازیگر جذابیت‌های زیادی دارد و بازی‌ام در مقیاس وسیع و گسترده‌ای دیده می‌شود. در تئاتر اوضاع متفاوت است، چراکه فرهنگ تئاتر دیدن چندان گسترده نیست و برای یک خانواده چند نفره تردد در شهر و تهیه بلیت تئاتر دشوار است. در سال‌های اخیر تفاوت‌های سبک بازیگری در تئاتر و تلویزیون کم شده است و در هر دو مدیوم بازی‌های رئالیستی ارائه می‌شود. منتهی نوع بازی بازیگر در صحنه و تلویزیون تفاوت‌های مهندسی دارد. به طور مثال در تلویزیون در نمای کلوزآپ یا نمای لانگ‌شات بازی متفاوت است، اما بازی در تئاتر پیوسته است.

برای شما که سال‌ها در تئاتر بازی پیوسته انجام می‌دهید. بازی تلویزیونی که پر از قطعه‌های تصویری است، دشوار نبود؟

همین الان هم که بیش از دو دهه است بازی می‌کنم برایم بازیگری جلوی دوربین سخت است زیرا بازیگری را جدی دنبال می‌کنم و دلیل اصلی این مساله کم شدن زمان کم پیش‌تولید است و فرصت کافی برای تمرین وجود ندارد.

کارهای مناسبتی تلویزیونی برایتان چه جذابیت‌هایی دارد؟

در سریال فرات تجربه بازی در کارهای مناسبتی داشتم که تجربه موفقی بود.

آیا بازی در سریال‌های روتین هر شبی را ترجیح می‌دهید یا سریال‌هایی که به صورت هفتگی پخش می‌شوند؟

سریال‌های هر شبی برای من جذابیت بیشتری دارد و پشت‌بام تهران هم هرشب پخش می‌شود و من به‌روز با مردم در ارتباطم و نظراتشان را درباره بازی‌ام و کیفیت کار متوجه می‌شوم. الان هر شب به منزل می‌روم با اشتیاق سریال را دنبال می‌کنم. حضور بازیگران و کارگردانی درجه یک مثل بهرنگ توفیقی همراه قلم جذاب نعمت‌الله باعث خلق چنین کار پرمخاطبی شده است و از حضور در این پروژه فراوان آموختم.

چگونه در این سریال به بازی پرداختید؟

کارهای نعمت‌الله و توفیقی را در تلویزیون دنبال می‌کردم. بعد از تماس از طرف تهیه‌کننده و خواندن و اطلاع از متن و نقشم، قرارداد بازی در سریال را امضا‌کردم.

سلمان امیرعلی چقدر در جامعه امروز مابه‌ازا دارد؟

از این جنس، آدم‌های زیادی وجود دارد. آدمی اهل فرهنگ و زحمتکش که عمری به تعلیم جوان‌ها مشغول بوده است و شخصیت مردمداری دارد، پسرش در مغازه یکی از شاگردان سابقش که طلافروشی دارد کار می‌کند. برای من پاک و سلامت بودن این شخصیت خیلی ارزشمند است و همیشه نیمه پر لیوان و وجوهات مثبت
آدم‌ها را می‌بیند.

برای تحلیل و بازی مناسب این نقش با کارگردان و سعید نعمت‌الله چه تعاملاتی داشتید؟

از روز اول با این دو نفر ارتباط داشتم و تلاش می‌کردم ذهنیت نعمت‌الله را درباره امیرعلی بدانم و ایشان هم با برخورد مناسب با دقت درباره ابعاد این نقش حرف زد و کدهای ریزی به من ارائه کرد که کلید واژه وارد شدن به این شخصیت بود و در خلوتم با این کدها کلنجار می‌رفتم تا معماری شخصیت را خلق کنم. مرحله بعد و حضور جلوی دوربین ارتباطم با توفیقی بیشتر شد. بهرنگ شخصیت دوست‌داشتنی و مهربانی دارد و طوری رفتار می‌کند که من بازیگر تمام استرس‌ها و دلمشغولی‌هایم از بین می‌رود.

یک جاهایی امیرعلی با وجود پیشینه فرهنگی‌اش لمپنی صحبت می‌کند. این نوع حرف‌زدن با شخصیت او منافاتی ندارد؟

شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌نویسی سریال یک کار متفاوت در کارنامه سعید نعمت‌الله است و قلمش با قلم دیگر نویسندگان بشدت متفاوت است و تکیه کلامی که در سریال گفته می‌شود امیر نام فامیلم است و نه اسمم، خیلی در بین مردم طرفدار پیدا کرده است. همچنین دیالوگ فلان که دیرباز می‌گوید هم طرفداران زیادی پیدا کرده است.

چقدر به آهی به خاطر انتخابی که انجام می‌دهد و با هاله ازدواج می‌کند حق می‌دهید؟

از منظر پدر آهی استنباطم این است که نگاه و کاری که آهی انجام می‌دهد اشتباه نیست و اتفاقی رخ داده و علاقه این دو جوان به هم عیب و ایرادی ندارد.

یکی از بازی‌های درخشان شما در سکانس زندان و رویارویی شما با لعیا زنگنه است. حضور پارتنرهای باسابقه و حرفه‌ای چقدر به شما در جهت ارائه بازی مناسب کمک کرد؟

قبل از شروع بازی‌ام در هر سکانس دو روز مدام روی دیالوگ‌هایم تمرکز می‌کردم و با آمادگی کامل سرصحنه می‌رفتم و در صحنه خودم را رها می‌کردم، زیرا روی نقشم تسلط داشتم. خوشبختانه در حین کار هم بازیگران نقش‌های مقابلم همکاری لازم را انجام می‌دادند. صحنه‌ای که اشاره کردید مونولوگ واقعا دشواری بود و خیلی بابت آن انرژی صرف کردم.

با چند برداشت این سکانس فیلمبرداری شد؟

با دو برداشت و این صحنه برایم خیلی جذاب بود و برایش خیلی مایه گذاشتم وکل این سریال برایم پر از خاطرات خوب و شیرین است.

در اغلب سریال‌ها و نمایش‌هایی که بازی می‌کنید در نقش مردان قوی و مصمم حضور داشتید. آیا ایفای چنین نقشی برایتان چالشی به وجود نیاورد؟

اساسا دوست دارم در نقش‌های متفاوتی بازی کنم؛ نقش‌هایی که چند وجهی باشند. هیچ وقت به دنبال بازی در نقش‌های ساده نبودم. حتی اگر در نقش کوچکی برای بازی پیش‌رو داشته باشم تلاش می‌کنم چیزی به آن بیفزایم تا از سادگی دور شود. چالشی که اشاره کردید برایم لذتبخش است. بعد از گذشت اجراهای متعددی هنوز به‌دنبال اضافه کردن ریزه‌کاری‌های نقشم هستم تا کارم بهتر و کامل‌تر بشود و یک کلنجار ذهنی هم برایم حین ایفای نقش به وجود می‌آید.

برای بازی در نمایش الیور توئیست بهترین بازیگر بخش بین‌الملل تئاتر فجر در سال قبل شدید. در دوران کودکی چه تصوری از رمان الیور توئیست در ذهنتان داشتید؟

برای خیلی از هم‌نسلانم این رمان نوستالژی‌های خاصی دارد. در زمان کودکی یکی از تفریحات ما کتاب‌خواندن بود و بارها سریال و فیلم‌هایی را که براساس این رمان ساخته شده بود، می‌دیدم و همیشه داستان جذاب و بازی‌های خوبی که در اغلب این اقتباس‌ها وجود داشت نظرم را به خود جلب می‌کرد. خواندن رمان در آن دوران تنهایی اوقاتم را پر می‌کرد و مثل حالا نبود که برای کودکان تفریحات جذاب پرشماری وجود داشت که مجالی برای کتاب خواندن نداشته باشند.

به کدام یک از قهرمان‌های رمان الیور توئیست علاقه بیشتری داشتید؟

با وجود این که با الیور توئیست به خاطر منش و اتفاقاتی که برایش رخ می‌داد سمپاتی داشتم، اما فاگین شخصیت مورد علاقه‌ام بود. آدمی که در طول رمان موقعیت‌های خاصی را به وجود می‌آورد و دوستش داشتم و همیشه این آرزو در گوشه ذهنم وجود داشت که روزی فاگین را بازی کنم و خوشبختانه اصغر خلیلی این فرصت را به من داد.

بارها از جشنواره‌های مختلف جایزه به دست آورده‌اید. بردن جایزه چه مزه‌ای دارد؟

در فجر و جشنواره‌های منطقه‌ای و استانی جوایز زیادی به دست آورده‌ام و هیچ وقت نگاهم به حضور در جشنواره برای بردن جایزه نبوده است، اما بردن این جایزه در این زمان برایم خیلی ارزشمند است؛ زیرا جایزه بین‌المللی بود و باعث می‌شود راسخ و متمرکزتر در راهم گام بردارم، زیرا ادامه راه در تئاتر این روزها کار دشواری شده است. تئاتر را دوست دارم و البته در مراسم اختتامیه جشنواره گفتم که انتخاب من دلیل برتری‌ام نسبت به دیگر دوستانم نیست.

چه کارهایی آماده نمایش و پخش دارید؟

مشغول تمرینات نمایش بینوایان به کارگردانی سروش طاهری از کارگردان‌های جوان تئاتر مشهد هستم. در این نمایش در نقش بازرس ژاور بازی می‌کنم و کورش زارعی هم نقش ژان والژان را بازی می‌کند و قرار است در نمایش قرمز بازی کنم که متن‌اش را جان لوگان نویسنده سرشناس آمریکایی نوشته است؛ نویسنده‌ای که خالق فیلمنامه‌هایی نظیر گلادیاتور وآخرین سامورایی است. متن را مهرنوش فطرت به فارسی ترجمه کرده است. این نمایش دارای دو شخصیت است که هر دویشان نقاش هستند و نمایش فضایی درباره هنر نقاشی دارد و نگاه سوررئال در کار دیده می‌شود و من نقش رادکو را بازی می‌کنم که آدم باتجربه‌ای است.

هونام حقانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها