عشق دردسرساز برای زندانی فراری

سارق مسلح که طی شکایت دروغین از زندان اردبیل گریخته بود، گمان نمی‌کرد زمانی که با خودروی سرقتی به ملاقات دختر مورد علاقه‌اش می‌رود، به دام بیفتد.
کد خبر: ۸۷۹۰۴۶
عشق دردسرساز برای زندانی فراری

به گزارش جام‌جم ، چندی پیش مردی با حضور در شعبه 9 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 11 تهران شکایت کرد که خودروی پرایدش را کنار خیابان پارک کرده و زمانی که بازگشته، متوجه سرقت آن شده است.

همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات پلیس برای دستگیری سارق خودرو آغاز شد تا این که چند روز بعد، ماموران انتظامی هنگام گشتزنی در یکی از محله‌های تهران به راننده جوان یک خودروی پراید در حالی مشکوک شدند که وی با سرعت بالایی در حرکت بود. ماموران با اخطار از راننده خواستند متوقف شود و خود را تسلیم کند، اما راننده جوان بدون توجه به اخطار پلیس بر سرعتش افزود و فرار کرد. ماموران به تعقیبش پرداختند و سرانجام در تعقیب و گریزی طولانی، خودرو را متوقف کردند و راننده جوان آن بازداشت شد. مرد جوان برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل و در بازجویی اولیه مدعی شد که خودرو متعلق به خودش بوده و چون گواهینامه نداشته،‌ ترسیده و قصد داشته از دست پلیس فرار کند.

اعتراف به سرقت خودرو

با توجه به اظهارات مرد جوان، ماموران به تحقیق درباره ادعاهای وی پرداختند تا این که با استعلام از پلیس راهور متوجه شدند، خودروی پراید چند روز پیش سرقت شده و مالک آن، ماجرای سرقت را در کلانتری مطرح کرده است.

متهم با افشای راز سرقت گفت: دروغ گفته‌ام. من خودرو را دزدیده‌ام. مدتی بود در تلگرام با دختری تهرانی آشنا شده بودم بنابراین با دوستی تلگرامی و گفت‌وگوهای تلفنی تصمیم گرفتم از شهرستان به تهران بیایم و او را ببینم.

وی اضافه کرد: برای این که خودرویی نداشتم تا با دختر جوان به تفریح بروم، فکری به ذهنم خطور کرد و تصمیم گرفتم با سرقت خودرو او را چند ساعتی به مراکز تفریحی ببرم و بعد خودرو را در یکی از محله‌های شهر رها کنم که دستگیر شدم.

چند روزی از بازداشت پسر جوان نگذشته بود که خانواده‌اش با حضور در دادسرا می‌خواستند با سپردن وثیقه مقدمات آزادی فرزندشان را فراهم کنند. رفت و آمد آنها به دادسرا شک بازپرس پرونده را برانگیخت که این متهم سابقه‌دار باشد و جرایم دیگری نیز مرتکب شده باشد. در این مرحله دستور تحقیقات صادر شد. هنوز چند روزی از بازداشت وی نگذشته بود که مردی سراسیمه وارد اتاق بازپرس پرونده شد و با معرفی خود به عنوان مامور پلیس گفت سارق خودروی پراید را می‌شناسد و احتمال می‌دهد او همان زندانی فراری باشد که شش ماه است در تعقیب اوست.

افشای نقشه فرار از زندان

بازپرس پرونده از او خواست درباره ماجرای فرار متهم برایش بگوید. مامور پلیس در اظهاراتش گفت: مرد جوانی به اتهام مشارکت در سرقت مسلحانه دستگیر و به زندان شهر اردبیل منتقل و مدتی بعد محاکمه وبه 15 سال حبس محکوم شد. هنوز زمان کوتاهی از محکومیت او نگذشته بود که مطلع شدیم شکایتی از وی در یکی از کلانتری‌های شهر اردبیل مطرح شده و با توجه به این که متهم در زندان بود، دستور انتقال وی به کلانتری برای ادامه تحقیقات و مواجهه حضوری با شاکی انجام شد.

وی اضافه کرد: غافل از این که شکایت دروغ است، مرد زندانی را به کلانتری منتقل کردیم. او را دستبند به دست به صندلی بسته بودم تا نوبت بازجویی برسد و برای زمانی کوتاه نزد یکی از ماموران رفتم. دقایقی بعد که بازگشتم اثری از مرد زندانی نبود. به کمک ماموران کلانتری همه جا را جستجو کردیم، او فرار کرده بود.

مامور پلیس تصریح کرد: در بازبینی دوربین‌های مداربسته متوجه شدیم او به طور ماهرانه دستبندش را بازکرده و به کمک همان افرادی که شکایت دروغین را در کلانتری مطرح کرده بودند، سوار خودرویی شده و فرار کرده است. همه جا را جستجو کردیم، اما او را نیافتیم.

وی گفت: بابت فرار مرد زندانی برایم قرار قانونی صادر شد. مدتی از کار معلق شدم و هزینه زندگی‌ام را به سختی تامین می‌کردم. برای این که ردی از او پیدا کنم خودروی وانت یکی از اقوامم را امانت گرفتم و با یافتن هر ردی از او به شهر موردنظر می‌رفتم و به بهانه این که دوره‌گرد هستم، در شهرها جستجو می‌کردم تا ردی از وی پیدا کنم که سرانجام ردش را در تهران یافتم که به اتهام سرقت خودرو بازداشت شده است.

نمی‌خواستم در زندان بمانم

با اطلاعاتی که پلیس در اختیار بازپرس پرونده قرار داد، روز بعد مرد بازداشتی به بازپرسی احضار شد، پلیس جوان در مواجهه حضوری وی را شناخت و گفت او همان زندانی فراری بوده که شش ماه زندگی و آرامش را از وی و خانواده‌اش گرفته است.

متهم زمانی که راز فرارش را فاش شده دید، لب به اعتراف گشود: چون طاقت نداشتم 15 سال در زندان بمانم، پیامی برای خانواده و دوستانم فرستادم تا مقدمات فرارم را فراهم کنند که آنها با شکایتی دروغین دست به این کار زدند و من فرار کردم. گمان نمی‌کردم عشق و دوستی اینترنتی باعث شود به دام پلیس بیفتم و دوباره روانه زندان شوم.

با اعتراف زندانی فراری، او برای ادامه تحقیقات درباره پرونده فرار از زندان و تحمل محکومیت 15 ساله‌اش به زندان اردبیل منتقل شد. این در حالی بود که درباره پرونده سرقت خودرویی که در تهران انجام داده بود، برای وی قرار جلب صادر و پرونده کیفری او به دادگاه تهران ارسال شد تا محاکمه شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها