نگاهی به طنز «در حاشیه 2» که این شب‌ها از شبکه 3 پخش می‌شود

به دنبال خلق یک فانتزی موفق

موفقیت همه‌جانبه یک اثر سینمایی یا تلویزیونی زمینه را برای ساخت قسمت‌های بعدی آن فراهم می‌کند که این امر در تمامی نمونه‌های ساخته شده در این رابطه صدق می‌کند. به‌خصوص در تلویزیون که مخاطب حرف اول و آخر را زده و خواست او نقش تعیین‌کننده‌ای در تولید یک اثر یا توقف آن دارد.
کد خبر: ۸۷۳۵۴۰
به دنبال خلق یک فانتزی موفق

در سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز شاهد تولید نمونه‌های زیادی در این باب بوده‌ایم که بخش مهمی از آنها در گونه کمدی تولید شده‌اند. برای نمونه می‌توان به سری زیر آسمان شهر، مرد هزار چهره و دو هزار چهره در کنار چهارگانه پایتخت اشاره کرد که همگی آنها یک وجه اشتراک دارند و آن هم چیزی جز استقبال انبوه مخاطبان از آن نبوده است. مخاطبانی که گرایش خاصی به کمدی داشته و آن را برای ساعات فراغت خود برگزیده‌اند. در این میان در بسیاری مواقع سری‌های بعدی کیفیت قسمت اول را نداشته و اغلب روی محبوبیت پیشین خود تکیه‌ می‌کنند. هر چند که در این بین استثناهایی مانند پایتخت هم وجود دارند که همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده و حتی آن را ارتقا هم بخشیده‌اند. دلیل آن هم به خلق شخصیت‌هایی برمی‌گردد که ریشه در این آب و خاک داشته و برای مردم ملموس به نظر می‌رسند؛ همان فرمولی که بسیاری از معتبرترین سریال‌های جهانی هم از آن سود جسته و قهرمان‌های خود را بر این اساس شکل می‌دهند.

مؤلفه‌های آشنای طنز

نیمه نخست امسال مجموعه‌ای تحت عنوان در حاشیه به کارگردانی مهران مدیری روی آنتن شبکه سه سیما رفت که همچون نامش حاشیه‌های مختلفی را به وجود آورد که بخش مهمی از آن حالت فرامتنی داشته و مربوط به کیفیت خود اثر نمی‌شد. یک فانتزی معمولی که قصه آن در یک بیمارستان متروکه با محوریت چند شخصیت عجیب و غریب می‌گذشت که حاوی بسیاری از مولفه‌های آشنای ساخته‌های مدیری بود. مشکل اصلی در حاشیه هم از همین جا نشات می‌گرفت که مدیری و گروهش بیش از اندازه روی این مولفه‌ها و سابقه ذهنی مخاطب از خودشان حساب باز کردند در حالی که نیاز به عناصر مهم دیگری هم برای موفقیت کارشان داشتند. ضعف مفرط فیلمنامه و اغراق بیش از حد در پرداخت شخصیت‌ها از مهم‌ترین ضعف‌های سری نخست در حاشیه است که لطمه زیادی به کلیت آن وارد کرد و بازی بازیگرانش را هم تحت تاثیر خود قرار داد.

برای مثال می‌توان به شخصیت زهتاب و بهروز اشاره کرد که به مرور اغراق‌هایشان مخاطب را از آنها دور کرد و به طرف دیگر شخصیت‌ها و احیانا دیگر شبکه‌های تلویزیونی سوق داد! حواشی به وجود آمده نیز تاثیر عمیقی روی کیفیت بخش‌های پایانی گذاشت و در نهایت در حاشیه را به یک پایان‌بندی شتابزده رساند که مخاطبان ثابت خود را نیز شگفت‌زده کرد. تولید سری دوم در حاشیه به دلایل ذکر شده ارتباط چندانی با نمونه‌های موفق ایرانی نداشته و از قبل برای تولید آن برنامه‌ریزی شده است. در حقیقت این قسمت دنباله بخش اول بوده که سرنوشت شخصیت‌های اصلی‌اش را مشخص کرده و احتمالا آنها را در صورت استقبال مخاطبان به محل دیگری هم در قسمت سوم می‌برد. هومن صحرایی، بهروز، کنگر زهتاب و سیروس تکراری پس از ماجراهای بیمارستان دادگاهی شده و به حبس محکوم شده‌اند.

تجربه‌های مختلف کارگردان

به همین دلیل هم کل داستان در فضای زندان و با شخصیت‌های یاد شده در کنار شخصیت‌های فرعی می‌گذرد که همین امر می‌تواند روی میزان استقبال مخاطبان تاثیر بگذارد. البته مدیری پیش از این هم در مجموعه‌های مختلف تجربه کار در یک فضای محدود را داشته و از پس انجام آن هم به‌خوبی برآمده است که این امر می‌تواند در ادامه به کمک در حاشیه 2 بیاید. در آثاری از این نوع که از یک داستان کلی با کمترین میزان داستانک بهره می‌برند، شوخی‌ها نقشی کلیدی در موفقیت آن داشته و نویسندگان می‌بایست بر این جنبه از فیلمنامه‌نویسی تسلط خاصی داشته باشند.

امیر‌مهدی ژوله که پس از اجرای استند‌آپ کمدی‌های موفق در برنامه خندوانه بیش از گذشته زیر ذره‌بین مخاطبان تلویزیونی قرار گرفته، به‌عنوان سرپرست نویسندگان در حاشیه 2 کار بسیار سختی را پیش روی داشته و نیاز به یک نقشه دقیق و کامل برای نگارش یک مجموعه 30 قسمتی در کنار گروه نویسندگانش (الهه زارع نژاد، امیر برادران، امیر وفایی و امیر‌عباس پیام) داشته است. در قسمت نخست ژوله شخصیت‌هایی را خلق کرده که هر یک خصوصیاتی مشخص و تیپیک داشته و از تکیه‌کلام‌های واحدی بهره می‌بردند. برای نمونه می‌توان از شخصیت زهتاب یاد کرد که نمونه موفق خلق یک تیپ کمدی به حساب می‌آید که نظر مساعد مخاطبان را به خود جلب کرده است.

حال در سری دوم ژوله و همکارانش باید علاوه بر پررنگ کردن این نقاط قوت فکری هم به حال دیگر شخصیت‌ها به‌خصوص شخصیت‌های تازه وارد کنند. در این میان نبود سهراب کاشف که در سری اول شخصیتی محوری به حساب می‌آمد، کار را برای نویسندگان سخت‌تر کرده و باید به فکر جایگزینی برای آن باشند؛ اتفاقی که در شش قسمت نخست در حاشیه 2 رخ نداده و فقدان کاشف همچنان به چشم می‌آید. به همین دلیل هم هومن و سهراب پررنگ‌تر شده و یک مثلث جذاب را در کنار زهتاب تشکیل داده‌اند که بار عمده کمدی را به دوش می‌کشند. شخصیت سیروس تکراری از آن دسته شخصیت‌های کلیشه شده به معنای منفی آن است که مخاطب احساس خوبی نسبت به آن نداشته و اغراق‌هایش گاه به‌شدت توی ذوق مخاطبان می‌زند. برای نمونه می‌توان به شوخی‌های او با بهروز و به اصطلاح سرکار گذاشتن‌هایش توجه کنید. سهراب که در سری نخست یکی از شخصیت‌های موفق مجموعه به حساب می‌آمد در اینجا هم با وجود اغراق‌های گاه بیش از اندازه‌اش، خوب از کار درآمده و به‌خوبی مخاطبان خود را می‌خنداند. سهراب کودکی است که تنها به لحاظ فیزیکی بزرگ شده و رشد عقلی لازمه را نداشته و به همین دلیل هم کودک مانند جلوه می‌کند؛ ایده‌ای به‌شدت موفق در تاریخ سینما که به شکل‌گیری شخصیتی دوست‌داشتنی به نام الیور هاردی ختم شده و همچنان فرمولی موفق و امتحان پس داده در گونه کمدی به حساب می‌آید. دپرس شدن بهروز در قسمت ششم به‌واسطه بی‌خبری از همسرش (ماندانا)، شوخی‌های بعضا درخشانی را شکل داده که از حال خراب درونی او و تضاد آن با دیگر زندانی‌ها نشأت گرفته است. در کنار شخصیت‌های یاد شده به شخصیت‌های مکمل هم توجه نشان داده شده که نمونه موفق آن را در اژدر مشاهده می‌کنیم؛ زندانی قدیمی سابقه‌داری که در زندان دارودسته‌ای برای خود تدارک دیده و برخوردهایی هم با بهروز و هومن صحرایی دارد. در این بین چهره‌پردازی هم به کمک این شخصیت آمده و آن را به یک خلافکار سابقه دار با ابهتی پوشالی تبدیل کرده و نیما فلاح با مهارت خاصی آن را ایفا کرده است. کنگر زهتاب به عنوان یکی از شخصیت‌های موفق سری نخست در اینجا تا حدودی به حاشیه رفته و بخش مهمی از تکیه‌کلام‌هایش هم برای مخاطب تکراری به نظر می‌رسد.

در عین حال نمی‌توان از حضور نداشتن عموی زهتاب که از شخصیت‌های دوست‌داشتنی و جذاب در سری اول حاشیه به حساب می‌آمد، به‌سادگی عبور کرد که غایب بزرگ قسمت دوم به حساب می‌آید. دکورهای مربوط به زندان که تماما در یک سوله ساخته شده، جزو نقاط قوت در حاشیه 2 به حساب می‌آید که با بافت فانتزی داستان هماهنگی مناسبی دارد. مهران مدیری هم که در این سری در نقش سهراب کاشف ظاهر نشده، عمده تمرکز خود را روی کارگردانی گذاشته و از این لحاظ در حاشیه 2 کارگردانی شسته رفته‌تری دارد.

با همه اینها به نظر می‌رسد برای قضاوت نهایی درباره در حاشیه 2 که در 30 قسمت تهیه و تولید شده، هنوز زود به نظر می‌رسد. چرا که عموما ساخته‌های تلویزیونی مدیری به این مساله شهرت دارند که با گذشت چند قسمت به کیفیت مطلوب نزدیک شده و اوج می‌گیرند.

محمد جلیلوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها