به گزارش جام جم آنلاین ، از این رو اگرچه کشور درگیر سرمای روزهای ابتدای زمستان است اما ما میتوانیم «چمدان»مان را ببندیم و سری بزنیم به روزهای ابتدایی بهار و آسیبشناسی مختصری از وضعیت گردشگری ایرانیان در ایام نوروز داشته باشیم.
ابتدا اجازه دهید تصویری غالب از روزهای ابتدای سال جدید و گردشگری در آن ایام برایتان تصویر کنیم و بعد بگوییم به نظر ما این تصویر چه معایبی دارد.
روزهای ابتدای نوروز معمولا با این دو تصویر روبهرو هستیم که پلیس از ترافیک بسیار زیاد در برخی جادههای خاص کشور مثل مسیرهای منتهی به استانهای شمالی، اصفهان و شیراز خبر میدهد و از آنسو در این شهرها با عده زیادی از هموطنان روبهرو هستیم که در معابر و مکانهای عمومی سکنی گزیدهاند، همانجا پخت و پز میکنند و همانجا به تفریح میپردازند و تا بتوانند تلاش میکنند خرجی برای خود نتراشند و سفری کمهزینه داشته باشند. به نظر نگارنده هر دوی این تصاویر دارای کژیهایی است و باید برای اصلاح آن تلاش شود.
گردشگری جریانی یا موجی
کژی تصویر اول از چند زاویه قابل مشاهده است؛ اولا برای کسانی که درگیر مسافرتهای این چنینی به مقاصد پرمسافر هستند، چیزی جز شلوغی و خستگی ناشی از آن شلوغی و ترافیک و ... وجود ندارد.
مثلا اگر فرد راهی جاده شمال باشد احتمالا هفت، هشت ساعتی در جاده چالوس در ترافیک است، به راحتی نخواهد توانست اماکن اقامتی یا حتی محلی برای غذا خوردن پیدا کند، نخواهد توانست از آرامش دریا و ساحل استفاده کند و برای استفاده از هر امکانی، مثل تلهکابین یا شهربازی باید ساعتها در صف بایستد.
از سوی دیگر، این ماجرا باعث اذیت و آزار جامعه میزبان هم خواهد شد؛ چرا که زندگی روزمره آنها هم مختل میشود.
صدالبته درست است که با این حجم از مسافر، عایداتی هم به این جامعه میرسد اما اولا نباید از میزان ضررهایی که به شهر و ساکنانش میرسد گذشت و ثانیا نباید پنداشت که این میزان از عایدات نصیب همه اهالی شهر میشود.
از طرف دیگر دولت هم به عنوان کسی که باید نقش تنظیمکننده سفرها را به عهده داشته باشد در این موارد دچار زحمت میشود، زیرا باید حجم بالایی از تمرکز را به سمتی ببرد که جمعیت بیشتری روانه آنجاست غافل از اینکه ممکن است در جای دیگری نیاز به تنظیم امور توسط دولت وجود داشته باشد. مثل وقتی که مطابق هر سال تمرکز روی شمال بود و در تعطیلات نوروز در قم سیل آمد.
از زاویه دیگر چنین رفتاری در گردشگری میتواند باعث توزیع نامتعادل مزیت گردشگری در کشور شود و در نتیجه مناطقی از کشور باشند که نتوانند از ظرفیت گردشگری خود به قدر کافی استفاده کنند و در مقابل اضافهباری که بر ظرفیت یک بخش از کشور هست در نتیجه به نارضایتی گردشگران و نیز تخریب ظرفیت موجود گردشگری در آن مناطق منتهی شود.
به نظر میرسد که دلیل اصلی چنین وضعیتی در نبود شناخت از مناطق گردشگری کشور باشد اما با کمی رویکرد فرهنگی و مردم شناختی شاید بتوان گفت که دلایل دیگری هم در این سبک گردشگری موثر باشد.
دلیلی مثل اینکه مردم به دنبال نسخههای همیشه جواب داده بوده و حاضر نیستند در سفرهای خود ریسک کنند و به دنبال گردشگری ماجراجویانه بروند.
هر چند سخن گفتن از این دلایل با قاطعیت نیاز به پژوهشهای علمی دارد، ولی هر چه باشد میدانیم چنین آسیبی که میتوان آن را سفر در قالب موج یا جریان همگانی دانست در کشور ما وجود دارد و بنابه آسیبهایی که گفتیم لازم است در مورد آن فکری شود.
گردشگری هندی
کژی تصویر دوم در بیان یک مدرس گردشگری به بهترین وجه بیان شده است. مینو حسنیاصفهانی که نام این سبک گردشگری را، گردشگری هندی نامیده، در یادداشتی که چندی پیش برای ایسنا نوشت، گفت این نوع گردشگری «فقط نامش «گردشگری» است، چراکه هیچ چرخش و درآمد مالی و منافع اجتماعی قابل توجهی برای جامعه میزبان ندارد.
درصد قابل توجهی از سفرهای نوروزی در ایران، یعنی دور شدن موقت از محل زندگی با حداقل هزینه.
متضرران این نوع سفرها غالبا بیش از ذینفعان آن هستند. در یک سمت، بخشهای دولتی مختلف قرار دارند که باید در جهت اسکان، جایگیری و رفع تخریبها پس از خروج گردشگران از شهرها و روستاها هزینههای بسیار کنند.
در طرف دیگر، جامعه میزبان است و صاحبان مشاغل گردشگری که برخلاف انتظارشان سودی قابل توجه از فروش محصولات و خدمات عایدشان نشده و در طرف دیگر، میراث فرهنگی و طبیعی کشور است که یکباره و در مدت کوتاهی تحت فشار انبوه گردشگران بیش از ظرفیت تحمل خود قرار گرفتهاند.»
برای این آسیب هم نخستین چیزی که به ذهن میرسد وضعیت درآمدی مردم است و باید گامهایی در راستای بهبود آن برداشت.
از این رو اولا نباید از موج گردشگری در نوروز به طور مطلق خوشحال بود، چون این موج دارای آسیبهای مهم و جدی است و ثانیا نباید در آسیبشناسی این مشکلات صرفا به نخستین دلایلی که به ذهن میرسد اکتفا کرد، بلکه باید قدری تامل و تعمق کرد و به سمت مشکلات فرهنگی و تاریخی هم رفت البته نکته سومی را هم میتوان به این جمع افزود و آن نکته این که نباید همه مشکلات گردشگری کشور را ناشی از ضعف زیرساخت یا دیگر عوامل مربوط به دولتها دانست. شاید لازم باشد ما مردم به سهم خودمان هم گامی در جهت رفع آسیبهای گردشگری برداریم.
مصطفی مسجدی آرانی - ضمیمه چمدان
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: