گفت‌وگو با پیمان رجبی درباره ورزش در دوره کرونا

بهانه نیا‌ر؛ ورزش کن

مربی 44 ساله ملوان بندرانزلی وقتی از مادرش صحبت می‌کند، انگار تمام‌قد مقابل او ایستاده و با همه وجود از این زن قدردانی می‌کند. او مدام تاکید می‌کند مادرش برای بزرگ کردن آنها خیلی سختی کشیده است. حمید استیلی معتقد است که هم‌نسلان او قدرشناس‌تر هستند. درباره تفاوت نسل‌ها و تغییر تعاریف در دنیای امروز با استیلی گفت‌وگو کردیم:
کد خبر: ۸۷۰۲۴۸
حمید استیلی: تربیت بچه‌های امروزی سخت است

نگاه مردی متولد اواخر دهه چهل به زندگی چگونه است؟

قدر زندگی را نسبت به جوان‌‌های امروزی بیشتر می‌داند و خانواده برایش اهمیت بیشتری دارد.

این خصوصیات بیشتر مقتضی سن و تجربیاتی است که کسب کرده‌اید یا نوع نگاهتان به زندگی با نسل امروز فرق‌می‌کند؟

به نظرم نوع نگاه است، نسل ما قدرشناس‌تر هستند. اکنون نوع ‌نگاه به زندگی، شرایط و ایده‌آل‌ها تغییر کرده و با دیدگاه ما که به اصطلاح دهه چهلی هستیم، کاملا متفاوت است.

البته شرایط همیشه در حال تغییر است، ایده‌آل‌های هر نسلی با نسل قبل‌ فرق می‌کند، اما صفت قدرشناسی که شما از آن استفاده کردید یک صفت انسانی و فطری است که باید در همه آدم‌ها وجود داشته باشد. به نظر شما چرا بیشتر مردم معتقدند نسل گذشته قدرشناس‌تر است؟

به نظرم احترام به بزرگ‌تر در قدیم بیشتر بود، نوع تربیت هم فرق داشت. فضای مجازی و اینترنت در کار نبود و آدم‌ها بیشتر از امروز با هم رودررو بودند و این تاثیر زیادی در روابط داشت. این روزها امکانات زیاد شده و به همان میزان تربیت و بزرگ کردن بچه‌ها هم سخت‌تر شده است.

سخت‌تر شده به این دلیل که بیشتر والدین و بزرگ‌ترها از فرزندانشان عقب‌مانده‌اند. بچه‌های امروز از تکنولوژی استفاده می‌کنند؛ مهارتی که نسل قبل توانایی کمی در استفاده از آن دارد. در این بخش بچه‌ها مقصر نیستند، آیا بهتر نیست که والدین اطلاعات و مهارت‌‌های خود را افزایش دهند؟

خیلی مهم است که پدر و مادرها خودشان را به‌روز کنند. شاید وقتی ما بچه بودیم، چیزی به نام دوست شدن با فرزندان در خانواده‌ها مطرح نبود و مفهوم نداشت، اما اکنون خیلی مهم است که پدر و مادرها با فرزندان خود رابطه دوستانه‌ای داشته باشند تا بچه‌ها به آنها اعتماد کنند و از بیان خواسته‌های خود ترس نداشته باشند. به نظرم بهتر است والدین و فرزندان نسبت به هم احساس خوبی داشته باشند.

برخی معتقدند نسل امروز نترس است. در گذشته به بزرگ‌ترها احترام می‌گذاشتند چون از آنها می‌ترسیدند، اما نسل امروز راحت است و ترسی از کسی ندارد. برخی هم بر این باورند که قبح احترام به بزرگ‌تر شکسته شده، شما با کدام نظر موافقید؟

به نظرم هم نترس‌تر شده‌اند و هم روابط محترمانه کمرنگ شده است. معتقدم تربیت خانوادگی خیلی مهم است که همراه با ترس نباشد. تربیت باید توام با احترام باشد تا بچه‌‌ها به صورت عینی آن را درک کنند. دریکی، دو دهه قبل بچه‌ها دیرتر به بلوغ فکری می‌رسیدند، اما امروزه بچه هفت ساله خیلی چیزها را درک می‌کند. توسعه وسایل ارتباط جمعی باعث بلوغ فکری بچه‌ها شده و آنها باهوش‌تر و نترس‌تر شده‌اند.

برگردیم به زندگی خودتان، شما در چه شرایط اجتماعی و خانوادگی فوتبال را انتخاب کردید؟

من در یک خانواده متوسط در محله چهارصد دستگاه نازی‌آبادی بزرگ شدم. در آن شرایط ارزان‌ترین ورزش فوتبال بود. ما می‌توانستیم با چند تا سنگ دروازه درست کنیم و با یک توپ پلاستیکی فوتبال بازی کنیم. قشر کم‌درآمد جامعه، فوتبال بازی می‌کرد چون ارزان بود و به امکانات زیادی نیاز نداشت.

کمی از خانواده‌تان برایمان بگویید، براد رهایتان هم به فوتبال علاقه‌مند بودند؟

ما سه تا برادر بودیم. سال 54 که من پنج ساله، برادر بزرگم هفت ساله و برادر کوچکم سه ساله بود، پدرم که تکاور و چترباز بود حین عملیات فوت کرد. مادرم به سختی و با حقوق بازنشستگی پدرم ما را بزرگ کرد. ما در خانه مادربزرگم زندگی می‌کردیم. هر سه برادر هم تحصیل و هم فوتبال بازی کردیم. برادر بزرگم به جبهه رفت، شیمیایی شد و نتوانست فوتبال را ادامه دهد. برادر کوچکم فوتبال بازی می‌کرد که سال 90 در یک تصادف فوت کرد.

پدرتان چقدر در ذهن شما قهرمان است و چقدر به شما در انتخاب‌هایتان کمک کرده است؟

از پدرم چیز زیادی به یاد ندارم، اما دوستان و همکاران پدرم می‌گویند که او ورزشکار و قوی بود. همیشه به این فکر می‌کنم ژن پدرم به ما هم رسیده که توانستیم در ورزش فعالیت کنیم.

به این هم فکر می‌کنید که اگر پدرتان فوت نکرده بود چه اتفاقاتی در زندگی شما رخ می‌داد؟

اگر بود زندگی بهتری داشتیم و سختی زندگی کمتر می‌شد به‌خصوص برای مادرم که برادر هم نداشت و ما را بدون هیچ‌گونه حمایتی بزرگ کرد. مسلما هر بچه‌ای دوست دارد که هم مادر داشته باشد و هم پدر؛ چون هر کدام جایگاه خاص خود را دارند.

شما را مادرتان بزرگ کرده، گفتید که دایی هم نداشتید یعنی روحیه زنانه در خانواده شما غالب بوده؛ این شرایط چه تاثیری در روحیه و زندگی شما داشت؟

همیشه قدردان مادرم هستیم. او در سخت‌ترین شرایط ما را بزرگ کرد هیچ حامی نداشتیم. همه اینها باعث شد تا ما بیشتر تلاش کنیم.

شما مربی تیم‌های مختلفی بوده و گاهی هم مربی تیم‌های شهرستانی می‌شوید. وقتی در تهران نیستید چگونه خانواده را اداره می‌کنید که جای خالی شما را کمتر احساس کنند؟

راستش خیلی سخت است. دو دختر دارم و زمانی که نیستم همه زحمت‌‌های زندگی به عهده همسرم است. چند سال مربیگری نکردم تا بتوانم کنار خانواده باشم، اما به‌هرحال این شغل ماست، تیم‌های تهرانی زیاد نیست برای همین مجبوریم برای کار به شهرستان برویم.

دخترها به پدرشان خیلی نیاز دارند. معمولا تا سن 18 سالگی پدر تکیه‌گاه عاطفی آنهاست، شما خلأ نبودتان را چطور برای آنها پر می‌کنید؟

وقتی تهران نیستم مرتب با هم تلفنی صحبت می‌کنیم. آخر هفته هم به تهران می‌آیم و در کنارشان هستم. الان انزلی هستم و راه نزدیک و رفت و آمد آسان‌تر است. وقتی بوشهر بودم که خیلی سخت بود. با همه اینها زمانی که در تهران هستم همه وقتم را به خانواده اختصاص می‌دهم تا غیبتم را جبران کنم.

مربی فوتبال وضع مالی خوبی دارد حمید استیلی آدم معروفی هم هست. شهرت و پول شما تا چه میزان فرزندانتان را حمایت می‌کند؟

همیشه به بچه‌هایم می‌گویم اخلاق و رفتار خوب از همه چیز بهتر است و تاکید می‌کنم از موقعیت شغلی نباید سوءاستفاده کرد.

شما چنــدبار پیراهن‌تان را به‌نفع فعالیت‌های خیرخواهانه به‌فروش گذاشته‌اید. این‌گونه کارها توسط ستاره‌های فوتبال، هنرمندان و ... چقدر در تشویق مردم به شرکت در این فعالیت‌ها موثر است؟

معتقدم در زندگی به هر جایی که رسیدم خواست خدا بوده و خیلی مهم است که وقتی آدم‌ها به جایگاهی می‌رسند، ظرفیت آنها هم بیشتر شود تا بتوانند اخلاق و جایگاه حرفه‌ای خود را حفظ کنند.

طاهره آشیانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها