بحران های واقعی ، بحران های تصنعی

این روزها از قریب الوقوع بودن بحران های جدید زیاد گفته می شود و هر کسی براساس مبانی خاص جامعه را به نقاط بحرانی نزدیک می بیند اگرچه چند سالی است که کشور با نوعی بحران های دست ساز نیز مواجه بوده اما آنچه اهمیت دارد
کد خبر: ۸۶۸۹
کالبدشکافی دقیقی است از بحرانهای واقعی که مردم با آن روبرو هستند در مقابل بحران های تصنعی کمتر صاحب اندیشه ای است که با جامعه زندگی کند و این حقیقت را نیابد که بزرگترین مشکل جامعه ما بیکاری ، نبود تحرک اقتصادی و بی عدالتی در انواع آن می باشد. براساس تحقیقات میدانی که به کرات توسط مراکز گوناگون صورت پذیرفته است ، دغدغه اصلی جامعه حول سه محور اشتغال ، تحرک اقتصادی )مشکلات معیشتی ( و بی عدالتی دور می زند. اگر وزن این 3 عامل 80 درصد نگرانی های جامعه باشد، بقیه دغدغه ها اعم از سیاسی ، فرهنگی کمتر از20 درصد است و این همان چیزی است که سال گذشته در کلام مصلح واقعی جامعه ، رهبر انقلاب ، به عنوان محور اصلاحات یعنی فقر، فساد و تبعیض منعکس گردید و بارها ایشان بر تمرکز به مساله اشتغال در برنامه ریزی دولتمردان تذکرات لازم را داده اند ب ( در تحلیل اقتصاددانان کشور جامعه ای که بیش از دو میلیون بیکار دارد و قدرت دولت ، بر روال معمول ، ایجاد اشغال حداکثر600 هزار اشتغال در سال است و تحرک اقتصادی بخش خصوصی در حدی نیست که بتواند بازار مناسب برای قشر تحصیل کرده فراهم کند، باید به حق نگران سالهای سرگردانی فارغ التحصیلان دانشگاهی جویای کار بود.در برنامه توسعه سوم دولت توجه خوبی به تحرک اقتصادی شده است ؛ اما باید دید آیا سیاست های کلی برنامه توسعه سوم توسط دولتمردان به اجرا درآمده یا حداقل به آن سمت ، میل کرده یا همچنان فاصله فکر و اجرا قابل توجه است؛ در برنامه سوم آمده است که شرکتهای دولتی و صنعتی کشور باید به سمت بخش خصوصی بروند. سوال این است که چقدر از صنایع و شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واگذار شده است ؛ صرفنظر از آیین نامه و دستورالعمل های زیاد، چه میزان از70 درصد صنعت کشور که در دست بنگاه های غیرخصوصی است به مردم واگذار شده است؛در دو سال اخیر، کشور ما بیشترین درآمد ارزی را در طول سالهای پس از انقلاب داشته است به نحوی که مازاد درآمد ارزی در صندوق ذخیره ارزی بلوکه شد تا صرف سرمایه گذاری های مهم گردد. علاوه بر آن،در مقایسه با دوران برنامه اول توسعه ، زمینه های اقتصادی )از نظر سرمایه گذاری های زیربنایی ( بسیار بهتر است . یعنی موارد متعددی از سرمایه گذاری های نفس گیر کشور در سدسازی ها، ایجاد برق ، گاز، ارتباطات ، صنایع و معادن ، آموزش در نقاط مختلف کشور انجام پذیرفته و درآمد دولت نیز نسبت به برنامه اول حداقل شصت درصد افزایش یافته است ؛ اما چرا وضع رونق اقتصادی به مرور به نوعی رکود انجامیده است ؛ این حادثه تا آنجا ذهن جامعه را متاثر کرده است که تحقیقات میدانی ، روند ذهنیت جامعه به "یاس از بهبود وضعیت در آینده " را نشان می دهد مجددا تاکید می شود فقط نگرانی جامعه حول سه محور حول اشتغال ، تحرک اقتصادی و مبارزه با بی عدالتی دور می زند و تغافل از این مهم مساله ای را حل نمی کند و فقط باعث می شود نگرش جامعه به مسوولان دولتی تغییر کند، پس اگر بتوان عنوان "بحران و آشفتگی " جامعه را به کار برد در همین معناست ج ( از نگاه دیگر شرایط فعلی کشور ما مواجه با تهدید امریکا و اسرائیل است و این تهدید بر حسب گفتار آشکار دولتمردان امریکا و اسرائیل و تحرکات پنهان آنها، کاملا جدی است.پژوهش های میدانی آشکار می کند که حداقل انتظار مردم از مسوولان آن است که با تدبیر خود، کاری کنند که دشمن احساس نکند که در کشور، نقاط ضعف جدی وجود دارد مردم انتظار دارند حول منافع ملی ، وحدت به وجود آید تا "قدرت بازدارندگی نظام" بالا رود دولتمردان عاقل ،کسانی هستند که در این شرایط فضای جامعه را با گفتار و نوشته های خود آشفته نسازند و آهنگهای متفاوت در مقابل دشمن ، ساز نکنند تا دشمن خود را با ید واحده ای مقابل ببیند. باز باید گفت اگر نقطه نگرانی وجود داشته باشد در "آشفتگی روشها" در مقابله با دشمن و سخنان و مطالب تحریک آمیز و اختلاف افکن در صفوف نیروهای داخلی است چ ( یک استراتژی در احزاب سیاسی حاکم آن است که باید با اقداماتی تصنعی نقطه واقعی نگرانی مردم را تغییر دهیم و اذهان جامعه را از اشتغال ، بی عدالتی ، مقاومت در مقابل دشمن ، به درگیری های داخلی که در قدرت طلبی منشاء دارد سوق دهیم . این تدارک عملیات روانی البته دیرهنگام است چه ، جامعه هر روز و هر ساعت با مسائل اصلی خود روبه روست و تغییر باور در شرایط فعلی آسان نیست ح ( مدتهاست که جناح سیاسی حاکم به جامعه القاء می کند ما می خواهیم کار کنیم ولی نمی گذارند اگرچه کسانی که در پس این سخن مخفی می شوند با بیان همین گزاره عملا ضعف خود را بیان می کنند اما نمی دانند چنین سخنانی ناکارآمدی را دامن می زند مردم می دانند دستمایه دولتمردان و اصحاب مجلس در ایجاد رونق اقتصادی بسی بیش از گذشته است و سوال می کنند آیا مانعی در واگذاری شرکتهای دولتی و صنعت به بخش خصوصی وجود دارد؛ آیا در توسعه صادرات غیرنفتی مانعی وجود دارد؛ اگر وجود دارد، از ناحیه ضوابط و قواعد پیچیده و گاه متناقض دولتی نهفته است که آن هم باید به دست دولتمردان و نمایندگان مجلس باز شود خ ( بررسی نقادانه نشان می دهد بسیاری از سوژه های القائی در جامعه نتیجه کارشناسی های دخمه های سیاسی است که پس از وقوف به ناتوانی به جای رفع ناتوانی ها، جریان های تصنعی در جامعه را دامن می زنند روزی اختلاف با شورای نگهبان مساله اصلی می شود، روز دیگر رفراندم ، روز دیگر مذاکره با امریکاواقعیت آن است که شورای نگهبان تقریبا تمامی مصوبات مجلس که به رونق اقتصادی کشور مدد می رساند تصویب کرده است و اگر در موردی هم مغایرت با قانون اساسی وجود داشته )نظیر سرمایه گذاری خارجی ( با کمک مجمع تشخیص مصلحت نظام به سوی رفع مشکل حرکت شده است غالب مخالفت های شورای نگهبان با مصوبات مجلس ، حول مسائل غیر معیشتی بوده که عمدتا با میثاق ملی )قانون اساسی( مغایرت داشته اند طرح مساله رفراندم هم از قاعده پیش گفته )ایجاد بحران تصنعی ( تبعیت می کند. همه می دانند رفراندم در قانون اساسی پیش بینی شده است و در شرایط خاص کشور که مساله مهمی در پیش روی مردم باشد و برای راهکار آن عزم عمومی لازم باشد و مسوولان نظام نخواهند صرفا خود در آن مهم تصمیم گیری نمایند به آرای عمومی رجوع می نمایند. لذا برای رفراندم چند مساله ، اصلی است : الف ( مساله حادث ، موضوع مهمی برای کل جامعه باشد ب ( مسوولان نظام در این مهم وفاق داشته باشند که لازم است به آرای عمومی رجوع شود ج ( حدواندازه موضوع به حدی باشد که با رجوع به آرای عمومی عزم ملی ایجاد شود حال سوال این است که چه مساله ای برای مردم در شرایط امروز اهمیت درجه اولی دارد آیا اشتغال و رونق اقتصادی یا مخالفت با شورای نگهبان ؛ و اگر رونق اقتصادی مساله اولی است ، این امر به جای خرج زیاد و وقت بسیار برای جااندازی رفراندم ، عزم و تدبیر دولتمردان و اهل مجلس را می طلبد نه رفراندم ! ضمن آن که آداب رفراندم را خود قانون اساسی مشخص کرده است این که مغازه داران سیاسی طرح بدهند که باید تیتر روزنامه را به رفراندم اختصاص دهیم و در سر چهارراه ها و محلهای شلوغ در دست افراد خود آن را بر سر دست گیریم یا با نظرسنجی های غیرعلمی از قشر خاصی مثلا دانشجویان و نه عموم مردم القای مطلب کنیم ؛ تمهید رفراندم نیست بلکه ایجاد بحران تصنعی دانسته می شود.عقل و خرد حکم می کند در شرایط تهدید دشمن ، تفرقه را دامن نزد و به عناوین خوش آب و رنگ ، دشمن را به تقسیم بندی ها و اختلافات داخلی هشیار نکرد و به تاکیدات رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهوری در اواخر سال گذشته و همچنین مصوبات شورای عالی امنیت ملی در پرهیز از اختلافات وقعی گذاشت ، اما متاسفانه هر روز به بهانه ای زمینه اختلاف و دلسردی مردم فراهم می شود.یکی از نمونه های اخیر آن ناکام نشان دادن سفر رئیس جمهوری به اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر است چنان القا می شود که راهی جز تسلیم به خواسته حریفان را نداریم تا حدی که مانور نظامی روسیه در دریای خزر که با هدف رقابت با امریکا تدارک یافته و از همه کشورهای حاشیه خزر و ازجمله ایران هم مشارکت خواسته شده به مقابله با سخنان رئیس جمهوری در کنفرانس تعبیر می شود.وظیفه رسانه ها تولید و بزرگنمایی نگرانی ، القای ضعف و ترس در برابر امریکا و ایجاد یاس و دلسردی نیست ؛ آنها در کنار اطلاع رسانی درست ، بویژه در شرایط حساس ، وظیفه خطیرتری هم دارند: پرهیز از ایجاد آشفتگی و آرامش دادن به مردم خود.از مسوولان و دولتمردان نیز انتظار می رود از "قدرت " برای "رفع نیازهای مردم " بهره برداری بیشتری کنند و از تصمیمات محفلی متاثر نباشند؛ چنین تصمیماتی ، "اراده اجتماعی " نمی سازد و مساوی آن نیست مردم از مسوولان انتظار دارند همت خود را بر حل بحران های واقعی معطوف دارند نه این که خود، ناخواسته اسیر محفلهای سیاسی شده ، بحران تصنعی ایجاد کنند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها