خوشه‌های شر

سری Just Cause تا اینجا توانسته هویتی منحصر‌به‌فرد برای خود به دست بیاورد. JC را می‌توان چکیده عصاره فیلم‌‌های بلاک‌باستر در جهان بازی‌های رایانه‌ای دانست. سومین قسمت از این سری به‌خوبی توانسته حس خوب آرتیست‌بازی قسمت دوم را احیا کند.
کد خبر: ۸۶۷۷۹۲
خوشه‌های شر

ستاره داستان این قسمت نیز ریکو رودریگز است. او این بار در اوج حکومت استبدادی سباستیانو دی راوِلو به جمهوری مدیچی بازگشته است.

همچنان که از نمای کلی روایت به نظر می‌رسد، با داستانی به یاد ماندنی طرف نیستیم، اما محتوای آن بهانه‌ای دست سازندگان داده تا نقشه بازی را با تاسیسات و تجهیزات نظامی پر کنند.

رودریگز با تجهیزات خاص خود نیز به مثابه یک ابرقهرمان می‌ماند. وینگ‌سوت، چتر و یک چنگک، شرایط را برای سفر بی‌دغدغه و سریع او در طول نقشه بازی فراهم کرده است.

عادت به کنترل‌های حرکتی، اندکی زمان می‌برد، اما پس از این‌که بازیکن عادت کند، به‌سادگی می‌تواند تحرکات خود را بنا به سلیقه خود متنوع کند.

مثلا لحظه‌ای از هلیکوپتر دشمن آویزان شده، لحظه‌ای دیگر بر فراز پایگاه دشمن در هوا غوطه‌ور شود و با پرتاب چنگک به هر نقطه‌ای، فاصله منتهی به آن را سریع طی کند.

عرصه پهناور نقشه بازی پر است از تاسیسات نظامی. بازیکن با اتکا به چتر و یک نارنجک‌انداز می تواند مثل یک اسکادران هوایی عمل کرده و نیروهای دشمن را تار و مار کند.

در عین حال، انواع و اقسام تجهیزات نظامی مانند نارنجک، بمب‌های کنترلی و چند خودروی زمینی، هوایی و دریایی در دسترس قرار دارد.

با این حال، لذت حقیقی بازی را باید در «کمند» یافت؛ نسخه‌ای بهبودیافته از چنگک ریکو که به‌وسیله آن می‌توان دو جسم را انتخاب کرد و شاهد برخوردشان شد. خواه این دو جسم هلیکوپتر و خودرو باشد، خواه یکی از سربازان نگون‌بخت دشمن و یک بشکه مواد منفجره.

در یکی از صحنه‌های بازی، چند هلیکوپتر ریکو را تعقیب می‌کنند. بیرون کشیدن RPG و هدف قرار دادن تمام آنها فقط یکی از گزینه‌های موجود است.

به‌وسیله چنگک می‌توان به یکی از هلیکوپترها چسبید و پس از بیرون کشیدن خلبان، کنترل وسیله را در دست گرفت.

گزینه دیگر آویزان شدن از هلیکوپتر و شلیک به سمت دیگران است. گزینه دیگر بیرون پریدن از یکایک هلیکوپترها و غوطه خوردن در هوا با وینگ سوت و استفاده مجدد از چنگک برای چسبیدن به هلیکوپتر بعدی و بیرون کشیدن خلبانان آنها و تماشای سقوطشان است.

دقیقا اینجاست که ارزش واقعی JC مشخص می‌شود. مانند بزرگان دیگر این سبک چون GTA، سازندگان بازیکن را وادار به استفاده از روش خاصی نمی‌کنند.

آنها فقط گزینه‌های بی‌شمار بازی را روی میز گذاشته و بقیه کار را به خودش محول می‌کنند و همین است که یک بازی بزرگ را می‌سازد.

نحوه عملکرد کمند نیز به سبک و سیاق رویکرد بازیکن بستگی دارد. هر چه بیشتر در کارکرد آن دقت به خرج دهید، استفاده‌های بیشتری از آن کشف خواهید کرد که به بازی عمق بیشتری می‌بخشد.

از سوی دیگر وجود افکت دومینو در بازی با وجود ناچیز بودنش، رنگ و بوی تازه‌ای به انفجارها بخشیده که تاثیرگذاری آنها را بیشتر می‌کند.

با وجود تمام این تنوع‌ها، سازندگان باز هم جاه‌طلبی به خرج داده‌اند. هر منطقه تازه‌ای که به‌دست بازیکن فتح می‌شود، به پدید آمدن تعدادی ماموریت جدید، از جمله مسابقات اتومبیلرانی، رقابت‌های امتیازی با مسلسل و همچنین شیرجه با وینگ‌سوت در سراسر نقشه منجر می‌شود.

انگیزه بزرگ‌تر، ارتقاهایی است که در صورت تکمیل آنها به بازیکن داده شده و عملکرد بعضی تجهیزات را تغییر می‌دهد.

از جمله می‌توان به ارتقایی اشاره کرد که با دستکاری یکی از بمب‌ها که پیش از این فقط می‌شد در زمان معین منفجرش کرد، اشیای مورد اصابت را با شدت به سازه‌های اطراف رهسپار می‌کند.

از این قابلیت می‌توان برای تجهیز خودرو به بمب استفاده کرده و ضربه مهلکی به دشمن وارد آورد.

این تنوع در قابلیت‌ها و مکانیک‌های گیم‌پلی، تجربه‌ای پویا و قابل تامل از بازی ساخته است. متاسفانه بخش‌های داستانی بازی که آزادی فراوانی را از بازیکن سلب می‌کنند، چندان قابل اعتنا نیست.

اغلب این مراحل، ماموریت‌های اسکورت را شامل می‌شود و در آنها باید از یک هواپیما، قایق یا جیپ محافظت کرد.

چنین مراحلی همیشه ازجمله مراحل خسته‌کننده بازی‌ها بوده‌اند، اما در JC این حس خسته‌کنندگی به علت هوش مصنوعی افراد تحت حفاظت تقویت می‌شود.

باگ‌ها و زمختی‌ بازی نیز به این خستگی بازیکن می‌افزاید. چتر ریکو بدون هشدار بسته می‌شود، ماشین‌ها در حین حرکت ناپدید می‌شود و هوش مصنوعی بازی گاهی ماموریت‌های داستانی را غیرممکن می‌کند.

تعدادی ناپایداری هم در سیستم مرگ و میر بازی مشاهده می‌شود. گاهی از ارتفاعی بسیار بالا به زمین می‌خورید و بدون مشکل به راه خود ادامه می‌دهید، اما چندی بعد با فرو افتادن از ارتفاعی کمتر، بازی را می‌بازید.

چنین مشکلاتی آن قدر مزاحم نیست که بازی را غیرقابل تکمیل جلوه بدهد، اما قطعا به تجربه سیال و روان آن لطمه می‌زند.

البته هر جا که JC روانی خود را حفظ می‌کند، به نقشواره‌ای خیره‌کننده از کنش و واکنش تبدیل می‌شود.

برج‌های نگهبانی روی مخازن نفت فرود می‌آیند و هلیکوپترها منفجر و به سمت خودروهای در حال حرکت پرتاب می‌شوند.

با وجود تمام خوشایندی‌های ناشی از بی‌پروایی در بازی، دقت و به کار بردن استراتژی است که لذت را در آن پدید می‌آورد.

طبق گزارش‌هایی که از بازی داده شده، نسخه PC بازی عملکردی بهتر نسبت به نسخه‌های کنسولی داشته و در عین ارائه یک نرخ فریم بالاتر، باگ‌های کمتر و ظاهر بهتری هم دارد.

البته مشکلات موجود آسیب قابل توجهی به تجربه کلی بازیکن نخواهد زد. این بازی را به هواداران این سری و بازی‌های اکشن ماجرایی سندباکس توصیه می‌کنیم.

Just Cause 3

پلتفرم Xbox One، PS4، PC

ناشر Square Enix

سازنده Avalanche Studios

سبک اکشن/ ماجرایی

امتیاز 8

سیاوش شهبازی

ضمیمه کلیک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها