بازی‌های دوران کودکی را در فرزندانمان زنده کنیم

از‌«لی‌لی» تا «عمو زنجیرباف»

آموزش ریشه‌ای از سنین‌ کودکی

تا اینجا از ریز و درشت مسائل مربوط به آپارتمان‌نشینی صحبت کردیم، اما به‌راستی راهی برای حل این مسائل وجود ندارد. از حدود نیم‌قرن پیش قوانین مربوط به آپارتمان‌نشینی وارد این کشور شده است، اما هنوز هم در بسیاری از مجتمع‌های مسکونی این مشکلات مثل امور عادی و معمول در جریان هستند.
کد خبر: ۸۶۴۰۶۶
آموزش ریشه‌ای از سنین‌ کودکی

دکتر امیر دبیری‌مهر مدرس دانشگاه و جامعه‌شناس معتقد است که به طور کلی مساله آپارتمان‌نشینی زیرمجموعه حوزه بزرگ‌تری به نام فضای عمومی است.

وی با تمایز سه فضای زندگی شامل، فضای خصوصی، فضای عمومی و فضای دولتی، می‌گوید: در دنیای جدید شهروندان باید برای زندگی در فضای عمومی تربیت شوند و این فضای عمومی از دستاوردهای دنیای مدرن است.

این فضا از جلوی در خانه شما شروع می‌شود و اکثریت فضای زندگی افراد در این محدوده تعریف شده است. در این فضاست که انسان‌ها تحت قواعدی به نام قانون زندگی می‌کنند و حد و حدود این روابط را هم قوانین تعیین می‌کنند.

این استاد دانشگاه می‌افزاید: مسائلی همچون ترافیک، نظافت شهری، پارک‌ها، سینماها و... جزو این فضاست و افراد باید علاوه بر درک این محیط قواعد مرتبط با آن را نیز بیاموزند.

متاسفانه در این حوزه تبیین درستی در جامعه ما صورت نگرفته است. در حالی که این حوزهای کاملا اجتماعی است که هنوز بسیاری از افراد نسبت به آن شناخت کافی ندارند.

مثلا وقتی مردم به ‌سادگی زباله‌شان را در خیابان می‌اندازند، اما در خانه چنین رفتاری ندارند، یعنی آن قانون و قواعدی را که برای فضای خصوصی خود به رسمیت می‌شناسند به هیچ وجه برای فضای عمومی قائل نیستند.

در واقع چنین پیش‌فرض غلطی است که به رفتارهای ناهنجار اجتماعی منجر می‌شود.دبیری مهر می‌گوید:

بارها مشاهده کرده‌ایم که در یک جدال کوتاه خیابانی، برخی از افراد به خود اجازه می‌دهند رکیک‌ترین ناسزاها را به هم بگویند و حتی گاه تا مرز فجایعی مانند قتل پیش روند.

در حالی که این رفتارها در فضای خصوصی زندگی آنها، حتی در بدترین موقعیت‌ها اتفاق نمی‌افتد و این ناشی از همان بی‌قاعده و قانون دیدن فضای عمومی است و تمام این مسائل زیرمجموعه‌ای از نداشتن یک درک درست از فضای عمومی و عدم مدنیت مطلوب در جامعه است.

در واقع آنچه میزان مدنیت یک جامعه را مشخص می‌کند، وجود آپارتمان‌های آنچنانی و ساختمان‌های شیک نیست؛ بلکه میزان پایبندی مردم به حقوق یکدیگر است که سطح مدنیت آن جامعه را نشان می‌دهد.

این پژوهشگر حوزه مسائل فرهنگی یکی از دلایل این رفتار را به ریشه‌های فرهنگ قومی، قبیله‌ای و عشیره‌ای منتسب می‌کند و ادامه می‌دهد: در قوم و قبیله این اعتقاد وجود داشته که همه‌چیز در درون قوم ما محترم است.

در واقع ما در درون قبیله، به رسوم خود معتقد بوده‌ایم و حالا که به زندگی شهری رسیده و تشکیل خانواده داده‌ایم این باورها را به زندگی کنونی هم تسری داده‌ایم و همین قوانین را در خانه برای فرزندان هم بازسازی می‌کنیم.

به همین دلیل است که وقتی کودکی در خانه زباله بیندازد، حتما از طرف والدین تذکر می‌شنود و حتی گاه تنبیه می‌شود، اما اگر همان زباله را از شیشه ماشین به بیرون پرتاب کند، یا آن را به فضای مشاعات ساختمان بیندازد.

هیچ تذکری دریافت نمی‌کند و این تفکر «چاردیواری، اختیاری» همان تفکر قبیله‌ای است که در ساختار امروزی شهرنشینی بازسازی شده است «اینجا خانه من است، دوست دارم در ساعت یک نیمه‌شب مهمانی بگیرم.»

این در حالی است که آپارتمان واحد اسکان فضای عمومی است، کسی می‌تواند درک درستی از مناسبات آپارتمان‌نشینی داشته باشد که بتواند این فضای عمومی را هم درک کرده و شناخته باشد؛

در واقع مشکلات آپارتمان‌نشینی از تبعات آموزش‌های نسبتا کم و ناقص در حوزه فضای عمومی است. در قوانین آپارتمان‌نشینی که از دهه 40 به این کشور وارد شده است.

یک مساله مهم بحث مشاعات است که بسیاری از مشکلات آپارتمان‌ها نیز مرتبط با همین حوزه مشاعات است و این فضا در حقیقت همان فضای عمومی عرصه یک آپارتمان است.

وی برای درک فضای عمومی سه راهکار پیشنهادی دارد و اولین راهکار را آموزش می‌داند، اما آموزشی که بتدریج برای مردم درونی شود.

او معتقد است نمی‌توان در یک بازه زمانی کوتاه افراد را تغییرات عمیق و اساسی داد. همین‌قدر که دغدغه تفکر درباره این مسائل، برای افراد ایجاد شود، وارد فرآیند آموزش شده‌ایم.

به همین دلیل اگر مشاهده کردیم کسی هنوز زباله‌اش را در ساعت مقرر بیرون نمی‌برد، این دلیلی بر رفتار غیرمدنی او نیست، بلکه ممکن است همین فرد در فضایی دیگر این مساله را رعایت کند.

در واقع ایجاد دغدغه و تفکر در این موضوع مهم‌ترین کار آموزش افراد است، اما مهم‌ترین بعد آموزش آن است که در دوره کودکی و در سنین دبستان و پیش‌دبستانی صورت گیرد.

دکتر دبیری‌مهر با تاکید بر این مساله می‌گوید: آموزش‌ها در این سنین بیشترین بازده مفید را دارند. در واقع سرمایه‌گذاری اصلی باید معطوف به سنین کودکی باشد، کاری که در ژاپن، چین، آلمان و چند کشور دیگر جزو تجربه‌های موفق بوده است.

حوزه بعدی آموزش مرتبط با آموزش همگانی است ورود رسانه‌ها به حوزه‌های مرتبط به جامعه، مانند آپارتمان‌نشینی جزو ضروریاتی است که معمولا کلیشه‌ای و سطحی با آن برخورد می‌شود، در حالی که این مسائل با زندگی روزمره مردم مرتبط است.

مثلا در مجموعه‌های تلویزیونی زمینه‌های آموزش فرهنگ آپارتمان‌نشینی به‌ندرت دیده می‌شود، در حالی که بسیاری از آموزه‌ها از طریق همین مجموعه‌های پربیننده به مخاطب القا می‌شود.

آموزش غیرمستقیم از طریق رسانه‌های جمعی بهترین روش برای آموزش دادن بزرگسالان و ایجاد دغدغه در آنان است.

وی راهکار دوم را وجود قوانین سخت بازدارنده می‌داند و می‌گوید: واقعیت تلخ این است که برخی از شهروندان نه‌تنها قانون را رعایت نمی‌کنند، بلکه تلاش زیادی در جهت ترویج قانون‌شکنی دارند تا به این وسیله از زشتی کار خود بکاهند.

ممکن است آموزش‌ها برای فرزندان این افراد تاثیرگذار باشد، اما واقعیت این است که این آموزش‌ها در سنین بالا به‌سختی می‌تواند تاثیرگذار شود.

در اینجا قوانین سخت بازدارنده برای تعدی‌کنندگان حقوق مردم، نوعی وحشت ایجاد می‌کند. وقتی هزینه قانون‌شکنی بالا برود، افراد قانون‌شکن در تکرار قانون‌شکنی تعلل و تردید می‌کنند.

مثلا در لندن بیشتر حوزه‌های عمومی تحت نظر دوربین‌های مدار بسته است و در صورت تخلف، افراد خلافکار شناسایی و مجازات می‌شوند.

دبیری‌مهر می‌افزاید: راهکار سوم نیز بازبینی و تغییر در قوانین نیم‌قرن پیش است با وجودی که این قوانین در سال 1370 یک مرتبه بازنگری شده‌اند.

اما این سوال جدی همچنان قابل پرسش و پیگیری است که آیا واقعا زندگی آپارتمان‌نشینی پنج دهه قبل با زندگی اجتماعی کنونی شامل مجتمع‌های بزرگ مسکونی، برج‌ها و آپارتمان‌های اینچنینی قابل قیاس است؟ بدیهی است که این قانون نارسایی‌هایی دارد.

به همین دلیل یکی از راهکارهای مناسب بازنگری قوانین به‌ویژه در حوزه مدیریت شهری و شهرداری‌هاست.

در بحث آپارتمان‌نشینی و فضای مشاعات می‌توان برای این حوزه‌ها وظایف، تکالیف و مسئولیت‌هایی را تعریف کرد که این تکالیف بتواند، به بهبود کیفیت زندگی مردم در آپارتمان‌ها کمک کنند.

در حال حاضر هیچ مسئولیتی متوجه شهرداری‌ها نیست. مثلا ایجاد فضای سبز در ساختمان‌ها، به عهده ساکنان آن است، ولی در برخی شرایط ساکنان به دلایلی مثل مستاجر بودن یا علاقه نداشتن به این مباحث، حاضر به هزینه کردن در این حوزه نیستند.

در این حالی است که شهرداری‌ها در صورت داشتن مجوزهای قانونی می‌توانند تکالیفی در حوزه فضای سبز مخصوص آپارتمان‌ها داشته باشد و این وابسته به بازسازی درک مردم از فضاهای عمومی است.

ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها