از آنجا که مفهوم اقتصاد مقاومتی ایده جدیدی است که برای مدیریت اقتصاد کشور مطرح شده است، برای جا افتادن این الگو و تبدیل آن به یک گفتمان در فضای عمومی و در میان نخبگان کشور، نخستین گام تبیین چرایی پیگیری چنین الگویی از سوی رسانههای کشور در شرایط فعلی است.
درواقع اولین سوالی که در ذهن مخاطب به هنگام طرح اقتصاد مقاومتی در رسانهها مطرح میشود این است که چرا اقتصاد کشور باید مقاومتی شود؟ رسانهها باید به این چرایی پاسخ قانع کنندهای بدهند. زیرا نوع پاسخ ما به این چرایی گامهای بعدی برای تحقق اقتصاد مقاومتی را فراهم میکند. در پاسخ به چرایی پیگیری اقتصاد مقاومتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- واکسینه کردن کشور در برابر فشارهای اقتصادی و تحریمها
- مقابله با مشکلات ساختاری اقتصاد کشور مانند وابستگی به نفت و خامفروشی
- بسترسازی برای تبدیل شدن اقتصاد کشور از یک اقتصاد وابسته به یک اقتصاد خودکفا
- اقتصاد مقاومتی به عنوان چارچوبی که رفتارها و سیاستهای اقتصادی کشور را در یک راستا قرار میدهد و موازی کاریها را کاهش میدهد.
پس از طرح چرایی پیگیری اقتصاد مقاومتی، گام بعدی تبیین چگونگی اجرا و تحقق چنین الگویی در کشور است.
سوال اصلی در اینجا این است که اقتصاد چگونه باید مقاومت کند؟ یا اینکه اقتصاد کشور چگونه مقاومتی میشود؟ در تبیین چگونگی اجرا و تحقق اقتصاد مقاومتی نقش نهادهای مختلف چون دولت، مجلس، مردم و ... باید مورد بحث قرار گیرد.
نکته دیگر اینکه برای مقاومتی شدن اقتصاد، چه بخشی از اقتصاد کشور باید مقاومت کند؟ آیا باید مردم صرفهجویی کنند؟ آیا باید وابستگی به نفت کاهش پیدا کند؟ آیا باید جلوی واردات بیرویه کالاهای غیرضروری گرفته شود؟ و ...
یکی از ضروریات و الزامات پیگیری اقتصاد مقاومتی، انطباق میان این ایده و شرایط اجتماعی است. چنانچه میان شرایط اجتماعی و ذهنیت افکار عمومی و ایده اقتصاد مقاومتی سازگاری وجود نداشته باشد امکان تحقق آن در کشور وجود نخواهد داشت.
در واقع در اینجا سوال اصلی این است که آیا به لحاظ تاریخی جامعه ما در شرایطی قرار دارد که امکان تحقق اقتصاد مقاومتی در آن وجود داشته باشد؟ آیا مردم آماده و پذیرای یک اقتصاد مقاومتی هستند؟ برای پاسخ به این سوالها باید به فاکتورهای مهمی چون سبک زندگی، نوع الگوی مصرف، انسجام اجتماعی، میزان اعتماد به نهادهای اقتصادی در جامعه و ... توجه کرد.
چنانچه میان این فاکتورها و الزامات اقتصاد مقاومتی تناسب صحیحی برقرار نشود ما در اجرای اقتصاد مقاومتی راه دشواری خواهیم داشت. بسترسازی اجتماعی برای تحقق اقتصاد مقاومتی یکی از وظایف اصلی رسانهها در این زمینه است.
1. با توجه به بدیع و تازه بودن مفهوم اقتصاد مقاومتی شایسته است رسانهها نسبت این مفهوم با سند چشمانداز، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و برنامههای توسعه کشور را مشخص کنند.
2. رسانهها میتوانند طرح اقتصاد مقاومتی را در کنار سایر تلاشهای نظام برای سامان اقتصادی در کشور قرار دهند، مانند نامگذاری سالهای اخیر که همگی اقتصادی بودهاند.
3. اشاره به خلأهای اقتصادی مانند وابستگی به نفت که اقتصاد مقاومتی باید به دنبال کاهش آسیبهای ناشی از آن باشد توصیه میشود.
4. هوشیاری رسانهها برای پرهیز از مترادف کردن اقتصاد مقاومتی با مفاهیمی دیگر که از سوی رسانههای دشمن و وابسته واژه سازی، گزارهسازی و گفتمانسازی میشود.
5. یکی از آفتهای اقتصاد مقاومتی، مقطعی و گذرا برخورد کردن با آن است. اقتصاد مقاومتی باید به عنوان یک مدل اقتصادی در سه سطح بلندمدت، میان مدت و کوتاهمدت مدنظر قرار گیرد.
6. رسانهها باید به این نکته توجه داشته باشند که طرح اقتصاد مقاومتی نباید باعث ایجاد اضطراب و التهاب در افکار عمومی نسبت به اقتصاد کشور و شرایط زندگیشان شود.
7. یکی از پارادوکسهای رسانهها در پرداخت به اقتصاد مقاومتی این است که چون برخی رسانهها مشکلات اقتصادی را به رسمیت نمیشناسند سخن گفتن از اقتصاد مقاومتی برایشان دشوار است بنابراین لازم است ما ابتدا آسیبها و مشکلات اقتصادی کشور را به رسمیت بشناسیم و در قالب آن به اقتصاد مقاومتی بپردازیم.
8. رسانهها در توجه به اقتصاد باید آن را به صورت طیفی ببینند و آن را در سطوح مختلف خرد و کلان و در ذیل مفاهیم مختلفی چون تولید، مصرف، نظارت و ... مورد توجه قرار دهند.
9. رسانهها باید برنامهریزی و مهیا شدن بستر مناسب برای اجرای اقتصاد مقاومتی را از دولت به طور جدی مطالبه کنند.
دکتر اردشیر زابلیزاده - عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد