حالا که از دربی 81 کمی فاصله گرفتهایم میتوانیم به این شطرنج نگاهی واقعبینانهتر و فنیتری داشته باشیم؛ نگاهی که پیشکسوتان دو باشگاه با جامجم در میان گذاشتهاند: «گاهی در شطرنج هم پیش میآید که نتیجه بازی مساوی شود و طرفین بازی نتوانند حریف را کیش و مات کنند ولی در فوتبال ماجرای تساویها تا اندازهای با شطرنج متفاوت است.» این نظر صادق ورمزیار است که درباره دربی 81 بیان میکند و معتقد است مظلومی نتوانست از داشتههایش به نحو احسن استفاده و از گلی که انصاری به ثمر رسانده بود به خوبی محافظت کند. او به جامجم گفت: استقلال هر دو نیمه را خوب آغاز کرد، ولی این کاملا موقتی بود و زمانی این خوب بازی کردن مفهوم پیدا میکند که بتوان آن را تا پایان بازی ادامه داد. فوتبال مسابقهای است که 90 دقیقه دارد و باید برای هر دقیقه آن برنامه داشت وگرنه همین میشود که در واپسین لحظات گل میخورید و حالا خوب است که نباخت وگرنه گاهی در همان دقایق آخر بازی را واگذار میکنید که نمونهاش را در تبریز و در بازی تراکتور برابر ذوبآهن دیدیم که چطور ظرف ده دقیقه تیم اصفهانی سه بار دروازه تراکتور را در خانهاش باز کرد.
اشکال در تعویضها بود
در این ارتباط یک استقلالی دیگر هم با ورمزیار موافق بود. حسن روشن هم از تعویضهای مظلومی ایراد گرفت: زمانی که تیم گل میزند نباید خیلی سریع به ترکیب دست زد. استقلال بلافاصله بعد از آن که به گل رسید تیم را عقب کشید و خرسند نیا را به میدان آورد ولی برانکو خیلی خوب توانست با بردن بازی به سمت توپهای مستقیم خط هافبک استقلال را از کار بیندازد. او در واقع آنجا بود که بازی را از مظلومی گرفت و نگذاشت استقلال دستپر از زمین بیرون برود.
پنجعلی: اگر برانکو بازی را به هوا نمیبرد تا هافبکهای استقلال را دور بزند، چهبسا استقلال تا این اندازه تحت فشار قرار نمیگرفت تا خط دفاعیاش بالاخره دچار اشتباه شود |
منتقد بازیهای استقلال در سالهای اخیر اعتقاد داشت بازی شطرنج حساب و کتاب دارد: اگر استقلال به نقطه قوت خودش تکیه دارد و میخواهد از هافبکهای خوبش استفاده کند باید راهکاری هم برای بهره برداری از آنها داشته باشد. وقتی برانکو برای از کار انداختن خط میانی استقلال رو به توپهای بلند آورد مظلومی باید جلوی موج دوم را میگرفت و ضد تاکتیک میزد که نزد.
مرفاوی درست به همین نکته اشاره کرد: وقتی توپ بلند روی هجده قدم تیم ریخته میشود برای این است که توپها به کنارهها یا وسط زمین برگشت داده شود و هافبکهای آماده در به اصطلاح موج دوم یا در ضربه سوم آن را به داخل هجده قدم ببرند، ولی استقلال متوجه این نکته نشد و از همین نقطه لطمه خورد. برانکو بازی را زمانی از دست استقلال درآورد که توپهای بلند را ریخت و در موج دوم و درست زمانی که هافبکهای دفاعی استقلال را دور زده بود تیمش را به محوطه هجده قدم استقلال میرساند و ایجاد موقعیت میکرد.
صمد مرفاوی از مهدی رحمتی بنا بر یک دلیل راضی نیست. او میگوید : مهدی در حقیقت ستاره بازی استقلال و حتی پرسپولیس بود، ولی نباید در دقایق پایانی، آن زمین خوردن را انجام میداد. البته شاید هم ضربه خیلی شدید بوده ولی اگر بازی را سریعتر راه میانداخت این ذهنیت را برای داور ایجاد نمیکرد که در وقت اضافه هم وقت بگیرد. در کل فکر میکنم تفکرات دو مربی خیلی نزدیک به هم بود با این تفاوت که استقلال اوایل هر دو نیمه خوب بود و پرسپولیس هرچه رو به پایان نیمه میرفت، بهتر میشد.
اگر رحمتی نبود
ابراهیم آشتیانی در جبهه مقابل هم نقطهنظراتی مشابه با پیشکسوتان استقلالی داشت با این تفاوت که معتقد بود اگر رحمتی در تیم استقلال نبود اوضاع خیلی برای تیم پرسپولیس بهتر میشد: بازیکنان پرسپولیس با این خواسته وارد میدان شده بودند که با شکست دادن استقلال یک شیرینی دلچسب به خانواده هادی نوروزی و هواداران خود بدهند که این میسر نشد و علتش هم بازی غافلگیرکننده استقلال ابتدای هر دو نیمه بود.
این بازیکن قدیمی پرسپولیس ادامه داد: استقلال با بهرهگیری از قدرت حمل توپ و تجربه بالای هافبکهایش توانست ابتدای هر دو نیمه بازی را برای خود کند، ولی برانکو خیلی سریع تیمش را از حالت به وجود آمده خارج میکرد. در حقیقت استقلال و پرسپولیس تا اندازهای هم زور بودند با این تفاوت که استقلال یک فوقستاره درون دروازهاش داشت به نام مهدی رحمتی که سه موقعیت بالای 90 درصد را از پرسپولیس گرفت و حتم دارم در ایران کمتر یا هیچ دروازهبانی نمیتوانست آن واکنشها را در قبال توپهایی که روی دروازه استقلال آمد، نشان میداد. دیدار دربی واقعا یک دربی شطرنج گونه هم بود که برانکو در بازی شطرنج همتای خود در نیمکت استقلال را مات کرد و نگذاشت با تاکتیک ابتداییاش کار را به سود خود تمام کند.
مرفاوی: در کل فکر میکنم تفکرات دو مربی خیلی نزدیک به هم بود با این تفاوت که استقلال اوایل هر دو نیمه خوب بود و پرسپولیس هرچه رو به پایان نیمه میرفت، بهتر میشد |
پنجعلی دیگر پبشکسوت باشگاه پرسپولیس هم اشارهای به تساوی هر دو مربی داشت، ولی بیشتر این تساوی را برای نیمه اول مناسب میدانست: درست است بازی، دو نیمه مساوی داشت ولی تساوی نیمه دوم با نیمه اول قابل مقایسه نبود. استقلال و پرسپولیس یک نیمه صفر بر صفر داشتند و یک نیمه یک بر یک، ولی نیمه دوم انصافا نیمه یک بر یک نبود و مهدی رحمتی یکی دیگر از آن بازیهای خوبش را به نمایش گذاشت تا بار دیگر حسرت دوریاش از تیم ملی را بخوریم. در این بین خوشفکری برانکو هم البته مزید بر علت بود که توانست به زیبایی هافبکهای خوب استقلال را از کار بیندازد. اگر برانکو بازی را به هوا نمیبرد تا هافبکهای استقلال را دور بزند، چهبسا استقلال تا این اندازه تحت فشار قرار نمیگرفت تا خط دفاعیاش بالاخره دچار اشتباه شود. استفاده برانکو از توپهای بلند تاکتیک جالبی بود که اتخاذ شد و جواب هم داد و مطمئن هستم اگر گل پنج شش دقیقه زودتر به ثمر میرسید استقلال گل دوم را هم میخورد. این پرسپولیسی که من در این چند هفته میبینم بعد از گل عطشش بیشتر هم میشد که کمتر نمیشد و استقلال که جلو میکشید تا گل بزند و از لاک دفاعی خارج شود باز هم گل میخورد، اما گل پرسپولیس خیلی دیر به ثمر رسید و البته از این بابت خیلی خوشحالم که تیم در این وضعیت روحی و روانی نباخت، چون ممکن بود اثرات بدی برای بازیکنان در ادامه راه به وجود آورد.
باخت در خارج از میدان
ناصر محمدخانی از این که استقلال، ضدتاکتیک نزد خوشحال بود: شاید اگر استقلال ضدتاکتیک بازی بلند و مستقیم را به پرسپولیس میزد حالا نتیجه چیزی نبود که رقم خورده است. میتوانم بگویم اینجا برخلاف نتیجه ثبت شده، استقلال بود که بازی را باخت. یعنی سرمربیاش باخت که در آن فشار نتوانست درست تصمیم بگیرد.
اگر استقلال میتوانست با هافبکهای دفاعی خوبی مانند ابراهیمی، خرسندنیا و چشمی جلوی موج دوم پرسپولیس را بگیرد بازی را گرفته بود و در بازی شطرنجگونه برانکو به پرسپولیس نمیباخت. چرا الان همه استقلالیها این تساوی را برای خود باخت تلقی میکنند؟ چون در واقع آنها بازی فکری و بیرون زمین کنار نیمکت را باختهاند و در نقطه مقابل، برانکو و تیم مربیانش بازی را برای خود کردند. فراموش نکنیم پرسپولیس از تیم صدرنشین لیگ برتر یک امتیاز گرفت، ولی استقلال صدرنشین به یک تیم میانه جدولی 2 امتیاز داد. استقلال که دچار لطمه روحی بزرگی مانند پرسپولیس نشده بود که بازیکنانش یک ماه تمرینات خود را از دست داده باشند و قبل از همین دربی تعدادی از آنها در رختکن با گریه وارد زمین شوند. اینها همه نشان میدهد استقلال بازی را باخته است و پرسپولیس برده که البته اگر رحمتی نبود حتما در حقیقت هم بازی را میباخت، نه فقط در بحثهای فوتبالی بلکه روحی و روانی برای ادامه لیگ.
محمدرضا مدنی
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد