به گزارش جام جم ورزشی ،بانوی اول دوومیدانی ایران که از بلاروس آمد و تمام رکوردهای دوومیدانی ایران را به نام خودش ثبت کرد، به شکل کاملا ناگهانی در ورزش ایران ظاهر شد و توانست تمام رکوردهای دوومیدانی ایران را به نام خودش ثبت کند.
با لیلا رجبی درباره ازدواج با یک مرد ایرانی، اقامتش در ایران و مسلمان شدنش گفتوگو کردیم.
تمام اتفاقات مهم زندگی لیلا رجبی در سال 84 و در جریان برگزاری اردوی تیم ملی دوومیدانی ایران در کشور بلاروس کلید خورد و دست تقدیر به شکل عجیبی زندگی او را دستخوش تغییرات اساسی کرد.
رجبی با روایت کردن ماجرای آشنایی با همسرش میگوید: «سال 84 بود که تیم ملی ایران برای برگزاری اردوی آمادهسازی به بلاروس آمد و اردوی مشترکی را با تیم ملی بلاروس برگزار کرد.
همان موقع من و پیمان که عضو تیم ملی ایران بود با هم آشنا شدیم و دو سال بعد با هم ازدواج کردیم.»
رجبی پس از مطالعه و پرسوجو، عاقبت مهمترین تصمیم زندگی شخصی و زندگی ورزشیاش را گرفت: «قبل از آشنایی با پیمان اطلاعات زیادی درباره ایران نداشتم و برای اینکه بتوانم تصمیم درستی بگیرم مدتها درباره مردم و کشور ایران مطالعه و پرسوجو کردم.
کسانی که در ایران زندگی نکردهاند معمولا از ایرانیها بدگویی کرده و فکر میکنند زنان در ایران مثل هزار سال قبل زندگی میکنند و حق و حقوق اجتماعی ندارند.
در اروپا درباره کشورهای مسلمان چنین طرز فکر غلطی وجود دارد و حتی وقتی به بلاروس میروم از من سوال میکنند زنان در ایران مثل برده نیستند؟!
من هم در جواب آنها میگویم هر حق و حقوقی که زنان بلاروس دارند زنان ایرانی هم دارند. حتی به آنها گفتهام که در اغلب خانوادههای ایرانی زنسالاری حاکم است.»
خانواده لیلا رجبی با ازدواج او با یک مرد خارجی مخالف بودند، اما عاقبت تسلیم تصمیم قاطع لیلا برای کوچ کردن به هزاران کیلومتر آنطرفتر شدند.
اسلام را با تحقیق و مطالعه انتخاب کردم
براساس قانون شرع اسلام، مسلمانشدن یکی از پیششرطهای ازدواج فرد غیرمسلمان با یک مسلمان است و لیلا رجبی یکسال و نیم پس از آشنایی با پیمان رجبی به نقطهای رسید که باید مهمترین تصمیم زندگیاش را میگرفت.
او پس از تحقیقات مفصل و با ایمان کامل به دین اسلام و نه از سر اجبار مسلمان شد: «من مجبور نبودم دین اسلام را انتخاب کنم و میتوانستیم به اتفاق پیمان در بلاروس ازدواج و زندگی کنیم، اما خیلی مطالعه کرده بودم و با قلبم اسلام را انتخاب کردم.
من در کشور شوروی کمونیست به دنیا آمدم. در کشوری که مردم براساس قانون دین نداشتند و در خانوادهای بزرگ شدم که حتی رفتن به کلیسا هم برای آنها ممنوع بود.
وقتی درباره اسلام مطالعه کردم متوجه شدم در قرآن آمده که با دینداری میتوانید زندگی بهتری داشته باشید.
الان هم معتقدم اگر به آیات قرآن عمل کنیم قطعا زندگی خوبی خواهیم داشت.» انتخاب اسم لیلا هم در ایمان و اعتقادات مذهبی قهرمان دوومیدانی کشور ریشه دارد:
«بعد از مسلمان شدن به اتفاق پیمان به یک اسم جدید فکر کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نام لیلا را انتخاب کنیم.
لیلا را انتخاب کردم چون در تحقیقات متوجه شدم که نام همسر امام حسین(ع) بوده و الان هم این نام را خیلی دوست دارم.»
لیلا رجبی پس از ایمان آوردن به دین اسلام، به آداب این دین هم پایبند است: «یکسال اول که در بوشهر زندگی میکردیم به هیاتهای مذهبی و حسینیهها میرفتیم و دستههای سینهزنی و زنجیرزنی را تماشا میکردم.
روزهای محرم در بوشهر باشکوهتر برگزار میشود و هر سال محرم به این شهر میرویم. سال قبل هم تمام روزههایم را گرفتم، اما امسال در این هوای گرم برای کسب سهمیه المپیک تمرین میکنم و به همین دلیل نتوانستم بهطور کامل روزه بگیرم.
طبق توصیه اسلام تا جایی که بتوانم به نیازمندان هم کمک میکنم. هرازگاهی برای کمک به کودکان سرطانی به موسسه محک میروم و برای کمک به مستمندان صدقه میدهم. اسلام دین رافت و مهربانی است و روی کمک به نیازمندان تاکید دارد.»
نمونهای موفق
درباره تاثیر حجاب در عملکرد ورزشکاران محجبه حرف و حدیثهای زیادی مطرح شده و عدهای فرضیه باطل تاثیر منفی حجاب روی عملکرد بانوان ورزشکار را مطرح کردهاند، اما لیلا رجبی نمونه عینی یک ورزشکار محجبه موفق است.
قهرمان دوومیدانی آسیا که چند سالی میشود با حجاب اسلامی مدالهای آسیایی را درو کرده، دراینباره میگوید: «من میتوانستم با لباس تیم ملی بلاروس و بدون حجاب مسابقه بدهم و این موضوع نشان میدهد که حجاب را از سر اجبار انتخاب نکردم.
البته سالها بدون حجاب تمرین کرده بودم و تمرین کردن با پوشش اسلامی برایم سخت بود، اما کم کم عادت کردم و الان هم افتخار میکنم که با حجاب اسلامی در مسابقات شرکت میکنم.
با همین حجاب اسلامی بهترین رکورد شخصیام را ثبت کردم و حتی زمانی که حجاب نداشتم به چنین رکوردی نرسیده بودم.
تجربه من میگوید که حجاب مانع پیشرفت ورزشکاران زن نیست.» دفاع تمام قد لیلا رجبی از حجاب، اما با واکنشهای مختلفی در شبکههای اجتماعی همراه شد و او از برخی بیمهریها دلخور است:
«وقتی عکس با حجابم را در اینستاگرام منتشر میکنم عدهای در کامنتهایشان به من میگویند نان به روز خور هستی. از دست این افراد خیلی ناراحتم و میخواهم به آنها بگویم من نان بازویم را میخورم.»
تا آخر عمر در ایران میمانم
نخستین ماههای اقامت لیلا رجبی در ایران و روزهای ابتدایی عضویت او در تیم ملی دوومیدانی برایش بهسختی گذشته است.
او در این باره میگوید: «وقتی در تیم ملی بلاروس بودم، ماساژور، مربی بدنساز و یک مربی تمرینی هم داشتم و تمام امکانات برایم مهیا بود.
با همین امکانات نایب قهرمان اروپا شدم و یکبار هم مقام چهارم جوانان جهان را کسب کردم، اما وقتی به ایران آمدم امکانات زیادی نداشتم.
هنوز هم مربی اختصاصی ندارم، اما همیشه تلاش میکنم برای ایران بهترین مدال را بگیرم و مدال نقره بازیهای آسیایی 2014 را ـ که اولین مدال آسیایی تاریخ دوومیدانی ایران در بخش بانوان بود ـ با همین امکانات کسب کردم.
وقتی این مدال را گرفتم و نامم در تاریخ ورزش ایران ثبت شد خیلی خوشحال بودم، چون برای این مدال خیلی زحمت کشیده بودم.»
لیلا از برخوردهای نامهربانانه عدهای که موفقیتش در بازیهای آسیایی را زیرسوال بردند دلخور است: «بعد از کسب مدال نقره عدهای گفتند این مدال نباید در تاریخ دوومیدانی ایران حساب شود، چرا که یک ورزشکار خارجی در این موفقیت دخیل بوده است.
در صورتی که من تمام توانم را گذاشتم تا برای ایران مدال بگیرم. من ایران را از کشور خودم بیشتر دوست دارم و به دلیلش هم فکر نکردهام. شاید بهخاطر مهربانیهای مردم باشد.
ایرانیها خیلی خونگرم و صمیمی هستند و خیلی از مربیان و ورزشکاران خارجی را دیدهام که برای حضور در مسابقات به ایران آمدهاند، اما نمیخواستند به کشورشان برگردند. من عاشق ایران هستم و تا آخر عمرم اینجا میمانم.»
به مردم ایران عادت کردهام
لیلا رجبی به اتفاق همسر ایرانیاش هشتسالی میشود که در محلههای شرق تهران زندگی میکنند.
قهرمان دوومیدانی آسیا از همسایگی با ایرانیان خاطرات خوشی دارد و میگوید: «بعد از چندین و چند سال به مردم ایران خیلی عادت کردهام و گاهی اوقات به همسایههای قدیمی سر میزنم.
در بلاروس مردم رابطه گرمی با هم ندارند و رابطهها خیلی رسمی است، اما وقتی اینجا برای خرید به سوپرمارکت میروم و میبینم مردم با کاسب محله احوالپرسی میکنند هیجانزده میشوم.»
لیلا رجبی که زندگیاش به شکل عجیبی با فرهنگ و آداب و رسوم جامعه ایرانی آمیخته شده، بارها به شهرهای تاریخی و مذهبی مثل مشهد، شیراز، اصفهان، کاشان و... سفر کرده است.
لیلا رجبی از همسر ایرانیاش بهعنوان مردی مهربان و یک مربی دلسوز یاد میکند: «پیمان برایم همسر خوب و مهربانی است و در هر کاری از من حمایت میکند.
ما هر چه داریم بین یکدیگر تقسیم میکنیم و به معنای واقعی زندگی مشترک داریم. پیمان علاوه بر اینکه همسر خوبی است نقش یک مربی زحمتکش را هم برایم ایفا میکند و بابت تمام زحماتی که برایم کشیده از او تشکر میکنم.»
مهرداد رسولی - ضمیمه جام بانوان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: