در روابط اجتماعی امکان ارتباط زن و مرد و گفتوگو در محیطهای کاری و معابر عمومی پیش میآید. طبعا این ارتباط و همصحبتی بین دو جنس مخالف که با نگاه همراه است مشمول ارتباط نامشروع نیست؛ اما برخی نگاهها صرفا براساس تنوعطلبی است و با انگیزههای جنسی صورت میگیرد.
در بسیاری از منابع دینی و نه صرفا اسلامی، حفاظت از نگاه از توانمندیهایی است که انسان را در مقابل خواهشهای نفسانی مقاوم میکند.
چشمچرانی و بیماری روانی
از جنبه روانشناسی و مباحث اخلاقی نیز چشمچرانی که به صورت عادت درآمد از آن بهعنوان یک بیماری روانی یاد میشود و کسی که به چنین بیماریای مبتلا ست باید خود را درمان کند.
چشمچرانی البته رابطه مستقیمی با خودنمایی دارد. برخی اساسا از خودنمایی لذت میبرند. خودنماها کسانی هستند که دوست دارند خود را در معرض دید دیگران قرار دهند، بنابراین آنها هر کاری میکنند تا توقف و استمرار نگاه دیگران نسبت به آنها بیشتر شود.شاید یکی از عوامل صدور فرمان حجاب در اسلام و نزول آیه غض بصر (کوتاه کردن دیدگان) مساله چشمچرانی باشد.
برابر با آنچه در تفاسیر شیعی و سنی درباره آیه 30 سوره نور آمده، حکایتی باعث صدور این حکم شده است. روایت کردند روزی در هوای گرم مدینه، زن جوانی در حالی که روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او پیدا بود، از کوچهای عبور میکرد. مرد جوانی از انصار، آن حالت را مشاهده کرد و چنان غرق تماشا شد که از خود و اطرافش غافل ماند و به دنبال آن زن حرکت کرد تا این که صورتش به شیئی اصابت کرد و مجروح شد. هنگامی به خود آمد، خدمت پیامبر(ص) رفت و جریان را برای او بیان کرد. اینجا بود که آیات سوره مبارکه نور در مورد پوشش زنان نازل شد.
مراجعه به آیات صریح قرآن کریم در مورد رعایت عفت و حیا در جامعه اسلامی نشان میدهد خداوند برای حفظ حریم خانواده و عفت عمومی و بهداشت روانی مسلمانان هم زنان و هم مردان را به رعایت تقوا دعوت کرده است. زنان با رعایت حجاب و پوشش شرعی و مردان با مصون نگهداشتن نگاه، باعث امنیت و آسایش روانی جامعه اسلامی میشوند.
دیدن چشم و خواستن دل
مواظبت کردن از نگاه و دیده از چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری از علمای اخلاق، آن را مقدمهای برای غفلت از یاد خدا و اولین مرحله انحراف در جامعه میدانند. فردی که عادت به چشمچرانی دارد امکان غلتیدن او به ورطه ناهنجاریهای اجتماعی فراهم میشود. این نگاههای فتنهانگیز صرفا یک برانداز کردن ساده و مختصر نیست، بلکه بعضا به حسرتهای طولانی نیز منجر خواهد شد. حسرتهایی که ممکن است بعدها زمینه انحرافات اجتماعی بسیاری را در سطح جامعه فراهم کند و حتی گاهی باعث از هم پاشیدگی زندگی شود.
چشم را شاید بتوان مهمترین ابزار حسی دانست که آستانه تحریک آن بیشتر از دیگر حواس انسانی است. چشم که تحریک شد دل نیز آشفته میشود و آنچه را چشم دید، دل میخواهد |
چشم را شاید بتوان مهمترین ابزار حسی دانست که آستانه تحریک آن بیشتر از دیگر حواس انسانی است. چشم که تحریک شد دل نیز آشفته میشود و آنچه را چشم دید، دل میخواهد. این طلب در برخی مواقع که امکان رسیدن آن وجود ندارد حاصلی جز افسردگی و رنجوری برای آدمی ندارد.
امنیتی که از بین میرود
نگاه که مسموم شد، آتش شهوت زبانه میکشد. بخش مهمی از ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از هم گسیختگی تمایلات انسانی است. میل که افسار ندارد و صاحبش را به هر سو که بخواهد میکشاند. کسی که در پی برآوردن خواهشهای نفسانی است و به هیچ حد و حریمی نیز اعتنا نمیکند رفتاری از خود بروز میدهد که امنیت روانی و اجتماعی جامعه را برهم میریزد. از سویی دیگر کسانی که به تقوای چشم اعتقاد دارند و براساس اصول اخلاقی و اعتقادی که به آن معتقدند از نگاههای سرگردان خودداری میکنند، جامعه نسبت به آنها احساس امنیت کرده و زمینه اعتماد دیگران را نسبت به خود فراهم میکند. تردیدی نیست پاکی چشم، آرامش درون را در پی خواهد داشت. کسی که اراده میکند چشم را از نگاههای حرام بازدارد، بر میل و هوایهای نفسانی خود تسلط خواهد یافت و کمتر در معرض فساد و فسق و فجور قرار میگیرد.
شکی نیست کسانی که اهل چشمچرانی هستند از نگاههای دیگران نسبت به ناموس خود بسیار آشفته هستند و غیرت ورزی میکنند. بارها مشاهده شده این افراد در مواجهه وقتی متوجه نگاههای ناپاک نسبت به حریم خود میشوند با صدای بلند اعتراض میکنند و میخواهند فرد خاطی را سر جای خود بنشانند؛ اما اگر خود خطایی کنند، اعتراض دیگران را بر نمیتابند و به رویه خود ادامه میدهند.
بدون تردید اگر چشم و گوش تربیت نشوند شرایط برای درافتادن به دام انحرافات اجتماعی فراهم میشود؛ بنابراین باید چشم را تربیت کرد تا از هر نوع نگاه حرام پرهیز کند. این البته تمرینی است که باید از دوران کودکی با آن آشنا شد تا بعدها بهعنوان یک رویه اخلاقی و رفتاری در زندگی انسانها نمود پیدا کند.
خانواده که سبک زندگیشان را بر مبنای اصول اخلاقی و اعتقادی بنیان نهادند، به یقین نسبت به رعایت حدود و مسائل عرفی، شرعی و اجتماعی توجه دارند و در تعلیم و تربیت فرزندان نیز نسبت به رعایت چنین ضوابطی حساسیت لازم را به کار خواهند بست.
اگر انسان از همان کودکی و رسیدن به دوران بلوغ نتواند به چنین مهارتی دست یابد، ممکن است این ضعف اخلاقی بعدها حتی در زندگی زناشویی افراد هم بروز کند. دیده شده برخی افراد متاهل هم متاسفانه گرفتار این ضعف اخلاقی هستند و با وجود شرایط مناسب برای تامین نیازهای عاطفی و حسی، باز هم در کوچه و خیابان دست از نگاه مسموم نمیکشند و بدون رعایت حد و حریمهای اجتماعی به نظر بازی ادامه میدهند. این روند البته زمینه را برای بسیاری از اختلافات خانوادگی و از هم پاشیدگی یک خانواده فراهم میکند.
فتاح غلامی
دین و زندگی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد