دوئل کاپیتان با سرباز دهم

از طرف دیگر آخرین و یکی از جنجالی‌ترین نسخه‌های ویندوز با نام 10، روزهای آغازین و پرفراز و نشیبش را پشت سرمی‌گذارد و سعی دارد جای خود را بین رایانه‌های خانگی و لپ‌تاپ‌ها باز کند.

همین همزمانی، رقابت اجتناب‌ناپذیری را بین دو شرکت اصلی عرضه‌کننده سیستم‌عامل رایانه ایجاد می‌کند.

رابط کاربری: انگشتان توانمند و کاشی‌های هوشمند

شرکت اپل که با پایان دادن به عصر گربه‌ها یک تحول اساسی در ظاهر رابط کاربری سیستم‌عاملش ایجاد کرده بود، این‌بار چندان به ترکیب ال‌کاپیتان دست نزده و بیشتر به جزئیات پرداخته و کمی گرافیک را تخت‌تر کرده است.

اما شرکت مایکروسافت که پس از روی کار آمدن ویندوز 8 و استفاده از رابط گرافیکی مترو با بازخورد خوبی همراه نبود، این‌بار هم در فاصله‌ای نزدیک و بعد از یک تحول بزرگ دست به انقلاب دیگری زده است.

ظاهر مشکی و تیره ویندوز 10 اولین چیزی است که نظر شما را جلب می‌کند. منوی استارت نیز تغییر کرده و ترکیبی از ویندوزهای پیشین مانند ویندوز 7 و رابط کاربری متروست.

منوی ستونی در کنار کاشی‌های هوشمند سعی کرده است نظر تمام کاربران را به خود جلب کند. همچنین امکان شخصی‌سازی در ساختار آن نیز در اختیار کاربر قرار گرفته است.

البته با هر بار باز کردن منوی استارت، یک لایه تیره بیشتر از دو سوم صفحه نمایش شما را اشغال می‌کند که می‌تواند بسیار عذاب‌آور باشد.

با این‌که ویندوز 10 برای گجت‌های مختلف طراحی شده و عملکردی مشابه دارد، اما باز هم اپل تمرکز بیشتری روی جسچرها داشته و حرکت انگشتان شما روی ترک‌پد یا مجیک‌موس امکانات بیشتری از ویندوز در اختیارتان قرار می‌دهد.

در بحث شخصی‌سازی با وجود تمام تلاش‌های اپل در ال‌کاپیتان باز هم ویندوز برنده است. دو ویژگی Mission Control در ال‌کاپیتان و تسک ویو در ویندوز 10 مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند و این امکان را فراهم می‌کنند تا تمام پنجره‌های باز شده کنار همدیگر قرار بگیرند.

ظاهر Mission Control کابردی‌تر است و کاربر می‌تواند راحت‌تر ببیند در هر پنجره چه اتفاقی در حال وقوع است.

با این وجود ویندوزی‌ها می‌توانند از همان تسک‌ویو پنجره‌ها را ببندند؛ امکانی که در Mission Control وجود ندارد.

در مجموع رابط کاربری ویندوز 10 با توجه به تازگی‌اش بیشتر جلب نظر می‌کند و اگر همه چیز همان‌طور که باید عمل کند، می‌تواند کاربردی هم باشد.

اما در ال‌کاپیتان همه چیز منظم‌تر است و اگر آخرین بار پنج سال پیش با یک سیستم‌عامل مک‌او‌اس کار کرده‌اید باز هم مورد گیج‌کننده‌ای وجود ندارد.

امنیت: سخت مثل صخره

وقتی صحبت از امنیت می‌شود، همیشه مک‌او‌اس یک سر و گردن بالاتر از ویندوز قرار می‌گیرد. در درجه اول باید به این نکته اشاره کرد که اقبال تعداد کاربران کمتر مک به پی‌سی باعث شده تا تلاش کمتری برای نفوذ به آن از سوی هکرها صورت بگیرد و بدافزارهای کمتری برای آن طراحی شود.

در درجه دوم که برگ برنده اصلی مک در بحث امنیت است، هسته یونیکسی این سیستم‌عامل است که با استفاده از سازوکار امنیتی Sandbox امکان اجرای کد‌ها یا نرم‌افزارهای مخرب در هسته سیستم‌‌عامل را تا حد زیادی مختل می‌کند.

همچنین اپل در این نسخه سراغ سیستم امنیتی جدید به نام Rootless رفته است و با تغییر در معماری نرم‌افزارها، رمزنگاری فایل‌های انتقالی کار را بسیار سخت‌تر می‌کند.

در نقطه مقابل ویندوز هم چندان دست و پا بسته به این کارزار نیامده و طبق ادعای مدیرانشان این امن‌ترین ویندوز در کل تاریخ است.

علاوه‌بر تدابیر امنیتی برای ورود به سیستم مانند ویندوزهالو، مایکروسافت مهم‌ترین قدم در راه امن‌تر شدن را با راه‌اندازی فروشگاه نرم‌افزاری‌اش انجام داده است، تا دیگر نگرانی کمتری نسبت به نرم‌افزارهای به ظاهر کاربردی اما نا‌امن داشته باشد.

از طرف دیگر استفاده از فیلتر‌های متعدد برای فایل‌های دریافتی به نام Sandboxing باعث شده راه ورود بدافزارها تا حد زیادی سخت‌تر شود.

در این رقابت ال‌کاپیتان به نظر امن‌تر است و همچنین استفاده از فرمت ژورنال برای هارد دیسک نیز نگهداری از اطلاعات را مطمئن‌تر می‌کند.

سرویس‌ابری: ابرها پشت پنجره‌ها

مک در این زمینه ید طولایی دارد و مدت‌هاست از آی‌کلود برای پشتیبانی و یکپارچه‌سازی محصولات مختلفش استفاده کرده است.

اما همین تجربه اپل باعث شده مایکروسافت نیز بیشترین امکانات را در اختیار کاربران قرار دهد. در مجموع آی‌کلود پشتیبانی بهتری انجام می‌دهد، اما وان درایو هم ارزان‌تر است و هم فضای بیشتری در اختیار قرار می‌دهد. همچنین مدیریت دستی آن نیز آسان‌تر است.

نرم‌افزار: جنگ داخلی

مایکروسافت سرانجام فروشگاه رسمی نرم‌افزاری‌اش برای ویندوز را راه‌اندازی کرد تا چیزی از اپل کم نداشته باشد، همچنین از لحاظ تعداد عنوان‌های نرم‌افزاری نیز مایکروسافت یک سر و گردن بالاتر است.

اما هر دو سیستم‌عامل در بخش عناوین اصلی و کاربردی با هم برابرند و عملکردی مشابه دارند.

مرورگر: دو در برابر یک

اکسپلورر یک همسنگر تازه نفس به نام اج را در کنار خود دارد و در این سو سافاری به‌عنوان تنها مرورگر رسمی اپل قرار دارد.

اج از لحاظ زیادی کاربر را یاد سافاری می‌اندازد و IE نیز کاربران کلاسیک را راضی نگه می‌دارد. به نظر نمی‌رسد هیچ کدام از گروه کاربران با مشکلی در این بخش روبه‌رو باشند.

چند‌وظیفگی: جولان پنجره‌ها

با این ‌که اپل به‌عنوان مبتکر درگ‌ اند دراپ‌ قدم بزرگی در چند‌وظیفگی برداشته است و داشتن دسک‌تاپ‌های متعدد کار را راحت‌تر می‌کند، اما ویندوز در این زمینه حرف اول را می‌زند‌.

زیرا در ویندوز تنها با نگه داشتن دکمه ویندوز روی کیبورد فشار دادن کلیدهای جهت می‌توانید صفحه نمایش را بین سه یا چهار نرم‌افزار مختلف تقسیم کنید.

بازی: اپل و بازی؟

کمتر مک‌بازی را پیدا می‌کنید که حتی یک نسخه بازی روی دستگاه خود داشته باشد، البته به تازگی شرکت‌های بازی‌سازی نسخه‌هایی برای مک هم روانه بازار کرده‌اند، اما در مجموع به نظر نمی‌رسد حتی مدیران اپل هم گرایشی برای ورود به این بخش داشته باشند.

در نقطه مقابل مایکروسافت حتی از کنسول‌های بازی هم جلوتر است و از تمام عناوین بازی پشتیبانی می‌کند و به یکپارچه‌سازی اکس‌باکس و ویندوز هم پرداخته است.

جست‌وجو: سوزنی در انبار کاه

در بخش جست‌وجو هر دو سیستم‌عامل بسیار قدرتمند عمل کرده‌اند. ال‌کاپیتان، اسپات‌لایت را به شکل چشمگیری هوشمند کرده و کار با آن بسیار راحت‌تر و سریع‌تر شده است.

از طرفی ورود کورتانا به ویندوز به‌عنوان دستیار صوتی تحولی بزرگ محسوب می‌شود و حتی جست‌وجو در این سیستم‌عامل را دستخوش تغییر کرده است. در هر دو سیستم‌عامل شما می‌توانید مو را از ماست جدا کنید.

ضمیمه کلیک