میانبری برای رسیدن به‌ آرامش

یادتان هست اول قصه‌های کودکی‌مان چه بود؟ فرقی نمی‌کرد موضوع قصه چه چیزی باشد، همیشه اولش با این جمله شروع می‌شد: یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ‌کس نبود، اما نمی‌دانم چرا همان‌هایی که این را به ما می‌آموختند وقتی چیزی را رها می‌کردیم و احساس خطر می‌کردند، می‌گفتند: به امان خدا رهایش کردی و آمدی؟
کد خبر: ۸۴۴۶۵۶

این دو جمله با هم در تناقض بودند و شاید برای همین این روزها یادمان می‌رود تا اول صبح که از خواب بیدار می‌شویم و باید یک نبرد نفسگیر با زندگی را تا آخر شب دنبال کنیم، بگوییم: یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. نمی‌گوییم و به همین دلیل زندگی‌مان، آینده‌مان و چیزهایی که برایمان مهم است را به امان خدا رها نمی‌کنیم، بلکه می‌خواهیم با قدرت خودمان اداره‌اش کنیم و آن‌وقت است که کم می‌آوریم.

امروز باهم یکی از اصلی‌ترین رموز زندگی با آرامش را مرور می‌کنیم. رمزی که ابتدای داستان‌های کودکی همه ما بود، اما این روزها آن را فراموش کرده‌ایم. برای این‌که گرفتار افسردگی که می‌گویند بیماری قرن است، نشوید و برای این‌که به زور قرص‌ها و آرامبخش‌ها نخوابید و برای این‌که دلتان نگیرد یا کمتر بگیرد و لبخند بیشتر اوقات مهمان چهره‌تان باشد، صبح به صبح که از خواب بیدار می‌شوید، از پنجره هر چند کوچک خانه‌تان به آسمان حتی اگر غبار گرفته بود، نگاه کنید و در آخر بگویید: یکی بود یکی نبود، غیر خدا هیچ‌کس نبود و نیست. آن وقت برای زندگی‌تان مهیا شوید.

قرار است به دانشگاه بروید؟ امروز امتحان کنکور دارید؟ جواب آزمایش مادرتان را قرار است بگیرید؟ برای خرید خانه دست به کار شده‌اید؟ فرزندتان در مدرسه مشکلی داشته و می‌خواهید با معلم او صحبت کنید؟ دیگر فرقی نمی‌کند برنامه امروزتان چه باشد، شما با آرامش به کارهای‌تان می‌رسید و در نهایت موفق می‌شوید.

البته این‌که غیر از خدا کسی نیست را مترادف با بی‌اهمیت بودن دیگران و کارها قرار ندهید. شما قرار است با تمام وجود تلاش کنید و برای زندگی‌تان برنامه داشته باشید وطبق آن پیش بروید. دیگران برایتان مهم باشند و سعی کنید دلی را نشکنید و بهترین ارتباط را با همه داشته باشید، اما وقتی پایه همه اینها ایمان به حضور کسی است که نه از راه دور و آسمان بلکه از همین نزدیکی مراقب ماست، دیگر جایی برای دلهره و ترس‌های مرسوم وجود نخواهد داشت.

می‌گویند آرامش، گمشده انسان امروز است زیرا هر راهی را می‌رود تا به حس خوب آرامش برسد، اما این میانبر بزرگ را فراموش می‌کند. داشتن این اعتقاد و حضور کسی که همیشه با ماست و تنهایمان نمی‌گذارد، می‌تواند کمک بزرگی در راه رسیدن به آرامش باشد. حتما شما هم این آیه معروف را شنیده‌اید: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که با یاد خدا دل‏ها اطمینان و آرامش پیدا می‏کند.» (رعد، آیه 28) این آیه همان نسخه‌ای است که برای رسیدن به آرامش به آن نیاز داریم.

چند دلیل عمده وجود دارد که انسان معاصر با تمام پیشرفت‌هایی که برای داشتن آسایش در زندگی‌اش داشته، آرامش را از دست داده است، دلایلی مانند زیاده‌خواهی، نگرانی در مورد آینده و نداشتن هدف روشن؛ اما کسی که اعتقاد دارد یکی هست و او تکلیف خیلی از چیزها را مشخص کرده است با این مشکلات مواجه نخواهد شد. انسانی که به حضور خدا در تک تک لحظه‌هایش اعتقاد دارد، گرفتار زیاده‌خواهی نمی‌شود، او برای داشتن‌های بیشتر تلاش می‌کند، اما می‌داند که روزی هر کس مشخص است و اگر نتوانست آن چیزهایی را که می‌خواهد با توجه به تلاشش به دست آورد، زندگی خود را خراب نمی‌کند.

شاید شما هم در شبکه‌های اجتماعی که عضو هستید این جمله را خوانده باشید: وقتی چترت خداست بگذار باران سرنوشت هرقدر می‌خواهد ببارد. این واقعیتی است که هر کس به آن برسد دیگر نگرانی برای آینده‌اش ندارد. چون می‌داند کسی حواسش به او هست که پشت صحنه همه چیز را می‌داند.انسان‌هایی که هدف مشخصی ندارند سردرگم می‌شوند مثل کسی که وسط یک بزرگراه مردد مانده است کدام راه را برود. ممکن است طبق محاسبات خود، راهی را انتخاب کند، اما وسط راه پشیمان شود. جایی که نمی‌تواند دور بزند یا دنده عقب برگردد، اما کسی که نقشه اصلی راه را دارد و هدفش مشخص است خوب می‌داند در چهارراه‌های انتخاب کدام سمت برود و چگونه مسیر را طی کند. انسانی هم که هدف زندگی را این چند سال دنیا نمی‌داند و یقین دارد زندگی ابدی وجود دارد و همه چیز محاسبه می‌شود، خوب می‌داند که چگونه هدف‌گذاری کرده و در مواقع حساس انتخاب کند.

«یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ‌کس نبود.» این جمله را فراموش نکنید تا زندگی‌تان پر از حس خوب آرامش شود.

ندا داوودی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها