این طوری کم و کاستیها، شتابزدگیها و نقاط ضعف دیگر نرمافزاری و سختافزاری کمتر به چشم میآید و شیوه آزمون و خطایی جشنواره موجهتر جلوه میکند. مسئولان جشنواره و مدیران سازمان سینمایی و بنیاد فارابی همچنان از عملکرد شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک و نوجوان درخصوص تفکیک بخشهای کودک و نوجوان جشنوارهای با سابقه و پیشینهای درخشان و موثر دفاع میکنند و آن را اقدامی مثبت و تاریخی قلمداد میکنند. اما با برگزاری یک دوره که نمیتوان درباره فواید این جداسازی سخن گفت و برای اظهارنظر کارشناسانه در این ارتباط باید دستکم چند دوره را سپری کرد. تازه اگر مدیران و تصمیمگیرندگان دورههای بعد با اقدامات مدیران فعلی کنار بیایند و نخواهند تغییرات دیگری در ساختار این رویداد بدهند.
* برای سنجش کیفیت یک جشنواره سینمایی ابتدا باید کیفیت و ساختار و محتوای فیلمهای آن را مدنظر قرار داد و از این منظر جشنواره فیلمهای نوجوانان با وجود پارهای نقاط مثبت و جذاب در برخی فیلم ها، نمره قبولی نمیگیرد. بیست و نهمین جشنواره فیلمهای نوجوانان یا همان اولین دوره در رویکرد جدایی طلب جدید، نه فیلمی داشت که بچهها را به وجد و شوری بیحد و حصر بیاورد و نه اثری که با امتیازی بالا مورد تائید نگاه منتقدان باشد.
* فضای جشنواره هم آن شور و حرارت دورههای پیشین را نداشت و رویدادی که در سالهای نهچندان دور، سینماگران را مشتاقانه به خود فرامیخواند و آنها را با انبوهی از مخاطبان کودک و نوجوان علاقهمند روبهرو میکرد، این دوره با سردی و رخوت برگزار شد و به پایان رسید. البته منظور از این وضعیت به کلیت جشنواره و مقایسه آن با دورههای پیشین برمیگردد، وگرنه طبیعی است هر جشنواره و رویدادی از حداقل جذابیتها و اتفاقات قابل اشارهای هم برخوردار است.
* همدان قرار است میزبان دائمی جشنواره فیلمهای نوجوانان باشد، اما با این روند برگزاری و میزبانی نشان داد که راه درازی تا برگزاری باشکوه و پرشور و پرهیجان دارد. البته ما نان و نمک دوستان زحمتکش همدانی را خوردهایم و قصد شکستن نمکدان را نداریم، ولی دوست داریم در درجه اول شأن نوجوانان، مردم شریف همدان، هنرمندان و اهالی رسانه در این رویداد حفظ شود و با برطرف کردن نقایص و رفع معضلات شاهد جشنوارهای شایسته، جذاب و پرشور و حال باشیم. بخش زیادی از این بیرونقی قطعا به نبود فیلمهای جذاب برمیگشت، بخش دیگر هم به حضور نداشتن مهمانانی شناخته شده و محبوب که بهخاطر وضع بد مالی جشنواره بود و بخشی را هم باید به شتابزدگی در تصمیم برای آمدن جشنواره به همدان در فاصله کمی مانده به این رویداد بدانیم. موردی که باعث شد همدان فاقد زیرساختهای درست برای میزبانی این جشنواره باشد. اینکه اصلیترین محل اقامت مهمانان و اهالی رسانه، یعنی هتل باباطاهر تا روز آخر جشنواره هم مشغول ساخت و ساز و بنایی بود، نشان از این اوضاع نابهسامان دارد. این نابهسامانیها البته ربطی به تلاشهای شبانهروزی همدانیها و دوستان بنیاد سینمایی فارابی برای برگزاری هر چه بهتر جشنواره با وجود کاستیهای فراوان ندارد و ما از آنها ممنونیم.
* در پایان ضمن امیدواری برای سامان گرفتن این جشنواره در دورههای بعدی و تصمیمهای درست سازمان سینمایی و نهادهای ذیربط برای اعتلای سینمای کودک و نوجوان، باید یک آفرین، تبریک و خسته نباشید جانانه به علیرضا شجاعنوری، دبیر این دوره از جشنواره بگوییم که با وجود همه ناسازگاریها و کمبودها کم نیاورد و تا پایان روحیه خوبش را حفظ کرد و عبدالمطلبوار ـ او بازیگر نقش عبدالمطلب در فیلم محمد رسولالله است ـ شرایط بحرانی جشنواره را مدیریت کرد.
برگزاری نخستین المپیاد فیلمسازی نوجوانان تنها برگ برنده جشنوارهای بی رونق بود و شجاعنوری در صورت تداوم این حرکت در سالهای بعد میتواند به خود ببالد و مطمئنا خود این فیلمسازان نوجوان و مجموعه سینمای ایران هم در آینده از شجاعنوری به نیکی و خوشنامی یاد خواهند کرد. ما امیدواریم بذری که از سوی این برزگر دلسوز سینما کاشته شد، بهخوبی مدیریت شود و در سالهای آینده ثمر دهد تا سینماگران و مسئولانی که امروز در ساخت فیلمهای جذاب کودک و نوجوان کاهلی و کمکاری کردند، بیش از حالا شرمنده نسل آیندهساز شوند و به خود بیایند. بیست و نهمین (نخستین) جشنواره فیلمهای نوجوانان را قطعا با شجاعنوری 60 ساله تینایجر به یاد خواهیم آورد؛ با آن لباس رها و غیررسمی و کولهپشتی و البته سبیلهای مهربانش!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد