براساس مطالعات جامعه‌شناسی قاتلان سریالی به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک گروه کسانی هستند که بدون شناخت و برای انتقام گیری از جامعه دیگران را می‌کشند و گروه دیگر کسانی‌اند که با شناخت قبلی و براساس افکار دقیق دست به قتل‌های سریالی می‌زنند.
کد خبر: ۸۳۸۲۹۳

هرگونه عمل در مقابل جنین، نوزاد و کودک بر رفتار آن در بزرگسالی تاثیر می‌گذارد.

گروهی از روان‌شناسان اجتماعی مانند آبراهام کالبر و مالبرانش معتقدند انسان زمانی که در رحم مادرش است، با توجه به رفتار‌ها و احساسات مادر، 70 سال آینده‌اش رقم می‌خورد. مثلا اگر مادر در زمان بارداری استرس داشته باشد یا موادمخدر مصرف کند این موضوع بر کودک اثر منفی گذاشته و او را با مشکلان روانی مواجه می‌کند.

روان‌شناس اجتماعی دیگر به نام مارگارت میت نیز درباره شکل‌گیری رفتار انسان در زمان نوزادی می‌گوید: نحوه شیر دادن کودکان و مراقبت‌های جانبی کودک از زمان به دنیا آمدن تا شکل‌گیری فکر انسان از مؤلفه‌های مهم ساختن شخصیت او در آینده است.

به‌عنوان مثال در زمان قدیم دو قبیله آراپش و مندوگومر در کنار هم زندگی می‌کردند و افراد یکی از قبایل بسیار آرام و متفکر و افراد قبیله دیگر بسیار تندخو و خشن بودند. جامعه شناسان با مطالعاتی که روی این دو قبیله انجام دادند دریافتند که زنان قبیله آراپش هنگام شیر دادن به فرزندان خود آنها را نوازش می‌کنند و با آنها حرف می‌زنند و برای فرزندان خود احترام قائل هستند. به همین دلیل فرزندان آنها در زمان بزرگسالی نیز افرادی فرهیخته می‌شدند و قبیله آنها به آرامش و مهربانی معروف بود و در مقابل زنان قبیله دیگر نیز با استرس و زمان بسیار کم به فرزندان خود شیر می‌دادند و برای فرزندان خود وقت نمی‌گذاشتند، به همین جهت این بی‌محبتی‌ها در ضمیر ناخودآگاه کودکان ثبت می‌شد و آنها در زمان بزرگسالی نیز افراد خشن و مضطربی می‌شدند.

یکی دیگر از روان‌شناسان اجتماعی پس از تکمیل تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که قنداق کردن نوزاد در سیبری باعث تند خویی او در آینده شده و همین موضوع باعث می‌شود که فرد در بزرگسالی فکر کند دیگر به او توجه نمی‌کنند و برای کسی مهم نیست. او با رفتار‌های گوناگون سعی می‌کند که نظر دیگران را به خود جلب کند و از آنها توجه گدایی کند.

اگر در زمان کودکی و نوزادی به فرد توجه لازم نشود، او کینه دیگران را به دل می‌گیرد و در بزرگسالی دست به انتقامگیری می‌زند.

کودکان و نوزادان همه چیز را می‌فهمند و از دیگران توقع توجه و محبت دارند. آنها تمام رفتار دیگران را در ناخودآگاه خود ثبت می‌کنند و در زمان شکل‌گیری افکارشان تاثیرات آن رفتار‌ها را بروز می‌دهند.

اگر فردی در کودکی سرپرست یا بد سرپرست باشد یا دچار آزار و اذیت جنسی یا روحی شده باشد یا در حادثه‌ای ضربه روحی شدیدی دیده باشد، ممکن است در بزرگسالی بخواهد به نحوه‌های مختلف از جامعه انتقام بگیرد یا توجه دیگران را جلب کند. برای مثال قاتل‌های سریالی مثل بیجه یا خفاش شب در کودکی با مشکلات زیادی روبه‌رو شده و مورد آزاد و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند به همین دلیل از جامعه کینه‌ای دیرینه به دل گرفته‌اند و با کشتن و آزار مردم این کینه و خشم را خالی می‌کنند.

قتل‌های سریالی جامعه‌گریز می‌شوند

هیچ انسانی بالفطره مجرم نیست. زمینه بروز خشونت در افراد در دوران جنینی یا بعد از تولد، توسط افراد دیگر جامعه در انسان شکل می‌گیرد. نوع رفتار دیگران،فرهنگ جامعه، شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگی و... رفتار یک فرد را می‌سازد. پس اگر یک فرد جامعه‌گریز است، جامعه رفتار او را این‌گونه کرده است. قاتلان سریالی به دو دلیل جامعه گریز هستند. دلیل اول همان‌گونه که گفته شد رفتار‌های جامعه است. یعنی خود جامعه فرد را نمی‌پذیرد و دلیل دوم آن است که فرد با پذیرفته نشدن در جامعه دیگر میل و رغبتی هم به بودن در جمع ندارد. وقتی او در یک جمع مورد احترام قرار نمی‌گیرد و دیگران در همه حال او را اذیت می‌کنند دیگر از اجتماع می‌ترسد و از افراد دیگر دوری می‌کند. امروزه این‌گونه بی‌توجهی‌ها زیاد شده است و به همین دلیل افراد بیشتری دچار اختلالات روحی و روانی می‌شوند و به همین دلیل قاتلان سریالی نیز بیشتر شده‌اند. ولی متاسفانه افراد جامعه در برابر این اتفاقات بی‌تفاوت شده‌اند. روابط مردم در شهر‌ها صوری شده و به همین دلیل هر کسی به فکر مشکلات خودش است و برایش مهم نیست که فلان قاتل سریالی در یکی از مناطق شهر چند نفر را کشته است. یکی دیگر از دلایل عادی شدن این جنایت‌ها برای مردم زیاد بودن آن در جامعه است. زمانی که یک فرد در طول یک ماه با چند قاتل سریالی برخورد کند،کم‌کم این خطر برایش عادی جلوه می‌کند و در برابرش واکنش زیادی نشان نمی‌دهد.

پای زنان هم به قتل‌های سریالی باز می‌شود

زمانی که یک جامعه به سمت خشونت می‌رود، همه اعضای آن جامعه در این تغییر شریک می‌شوند و جنسیت عامل تمایز بین تغییر افراد جامعه نیست. وقتی قاتلان سریالی در جامعه زیاد می‌شوند، زنان هم از این قاعده دور نمی‌مانند و آنها هم به انتقامجویی از جامعه خود می‌پردازند. تنها تفاوتی که در جرم مردان و زنان وجود دارد، این است که نوع جرم زنان ظریف تر است. به طور مثال اگر یک زن بخواهد دیگری را بکشد سعی می‌کند بدون دردسر و خونریزی این‌کار را انجام دهد. برای مثال از سم استفاده کند اما مردان در قتل خشن‌تر هستند.

دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم - جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها