همانگونه که شاهدیم، طی سالهای اخیر کشورهای غربی با سلاح فرهنگ و رسانه، نبردی را علیه هویت و ارزشهای دینی و آداب و رسوم ملتها و عمدتا ملتهای در حال توسعه راه انداختهاند تا فرهنگ این تمدنها را کمرنگ و تمدن و ارزشهای غربی را پررنگ و جایگزین کنند و به عبارت دیگر کشورهای جهان سوم و در حال توسعه را در مسیر استعمار فکری و استثمار منابع به نفع کشورهای توسعهیافته قرار دهند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فرهنگ و ارزشهایی نوین به جهان بویژه کشورهای منطقه معرفی شد که به فرهنگی برای مبارزه با استعمارغرب و استقلال ملتها تبدیل شد.
تاثیر این فرهنگ را در موج قیامهای منطقهای و بیداری اسلامی میبینیم. غرب برای مقابله با این فرهنگ باید راهکاری میاندیشید که همان کمرنگ کردن هویت و ارزشهای انقلابی و اسلامی مردم ایران بود. در این مسیر با صرف میلیاردها دلار در چند دهه اخیر تلاش کرده باترویج فرهنگ مادی غرب و ارزشهای مبتذل به عنوان ارزشهای واقعی، نسل جوان ایران را از فرهنگ انقلاب دور کند و در جهت سلطه استعماری خویش رهنمون کند. در این میان رسانه نقشی اساسی دارد. غرب با راه انداختن شبکههای متعدد طی سالهای گذشته از جمله BBC فارسی CNN، العربیه، الجزیره و... درصدد مقابله با جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان نبرد نرم بوده و هست.
اگر خبرنگاران خط مقدم جبهه را نوک پیکان در نظر بگیریم، میبینیم که نقششان در مقابل رسانههای غرب بسیار تاثیرگذار است. تا دو دهه پیش رسانههای ایران کمتر در عرصه بینالمللی حضور داشتند، اما امروزه خبرنگاران رسانه ملی در اقصی نقاط جهان و حتی میدانهای نبرد سخت حضوری فعال دارند و بر مبنای چارچوب صحیح اطلاعرسانی، واقعیتهای موجود را به جهانیان انتقال میدهند که این امر با رفتار غربیها در تضاد است. طبیعی است که حضور خبرنگار رسانه ملی در کنفرانسهای بینالمللی به مذاق گردانندگان جنگ نرم خوش نمیآید. زیرا این سربازان متعهد و متخصص، جنگ نرم غرب را ناکارآمد و حتی خنثی میکنند.
بیشک آموزش مستمر خبرنگاران شرط موفقیت آنان در نبرد رسانهای است. آموزش زبان بینالمللی، مهارتهای حرفهای و خبرنگاری، تامین منابع و لجستیک خبری از بایدهای این شغل است. همچنین وجود سردبیران و دبیران خبر خوشفکر و خلاق از ضرورتهای یک تیم خبری موفق است؛ خبری موفق است که مردم آن را فهم کنند.
امروز در صحنه لیبی و یمن و عراق و سوریه و حتی مذاکرات هستهای، خبرنگاران رسانه ملی دست برتر را نسبت به خبرنگاران غربی داشته و این مساله باعث شده رسانههای غربی نتوانند به اهداف از پیش تعریف شده خود برسند. سی.ان.ان در جنگ آمریکا و عراق با جریانسازی خبری توانست صدام را به شکست بکشاند و روحیه سربازان و مردم عراق را متزلزل کند. در مقابلِ ایران هم همین شگرد را استفاده کردند، ولی به نتیجه نرسیدند. در لیبی و دیگر کشورهای تغییریافته منطقه هم موفق نبودند، زیرا مدیریت اطلاعرسانی، دیگر به صورت انحصاری در دست آنان نبود و شبکههای بینالمللی صدا و سیما دست برتر را در خبررسانی منطقهای داشتند و دارند.
با توجه به مجروح شدن آقای حسینی، خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما باید بدانیم اطلاعرسانی صحیح و حضور در نبرد نرم هزینههایی دارد. خبرنگاران رسانه ملی که به مثابه سربازان جبهه نرم هستند، هزینههایی همچون شهادت و جراحت را بسیار دادهاند.
اگر از جانگذشتگی این سربازان نبرد نرم نبود، امروز خبرگزاری صدا و سیما به یک برند بینالمللی تبدیل نمیشد. در دو دهه اخیر شبکههای العالم، پرستی.وی، الکوثر و شبکه خبر اقدامات پیشدستانه بسیاری را در عرصه خبررسانی بینالمللی داشتهاند و الحق که نمره خیلی خوبی در عملکرد دریافت میکنند. پس با داشتن شبکههای بینالمللی، رسانه ملی نشان داد که در حوزه خبررسانی جهانی جایگاه خاص خود را دارد و حرف و تحلیلهای جدیدی ارائه میکند.
جایگاه خبری رسانه ملی در عرصه بینالمللی هیچگاه به خوبی امروز نبوده و نیست و ما حضوری قوی در منطقه و جهان داریم. البته در منطقه میتوانیم ادعا کنیم رسانه ملی یک اسطوره است. شبکههای الجزیره و العربیه درست است که در منطقه حضور دارند، اما تعلقی به ملت عرب ندارند و بیشتر گوش به فرمان غرب هستند.
مرتضی غرقی
خبرنگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد