حالا دلگیر نشو! نمیخواستم ناراحتت کنم، تقصیر خودت است که اول به من گفتی بوق.
- ببین! مثل اینکه سوءتفاوت شده. من که منظورم به تو نبود، من اسمم بوق است.
بله! از حرف زدنت معلوم است که بوقی. سوءتفاوت درست نیست، سوءتفاهم درست است.
- حالا اینقدر گیر نده! من بوق هستم و خیلی به زبان انسانها تسلط ندارم. من تمام حرفهایم را با تکرار یک کلمه میگویم: بوق! بوق! بوق!
میگویم: این قدر بوق نزن! کلافه شدم. سرم رفت.
بوق میگوید: من هم از صدای بوق خوشم نمیآید. این را به آدمهای دور و برت بگو! به رانندهها بگو که هی بیخودی بوق نزنند. بوق برای سلام و احوالپرسی، بوق برای ابراز خوشحالی، بوق کشدار برای فحاشی و حرفهای بد بد.
میگویم: بگذار از این بدترش را عرض کنم؛ بوقِ نیمهشب برای باز کردن در پارکینگ.
بوق میگوید: از این بدتر هم هست. خودروی جلویی نگه داشته تا مادری با کالسکه بچهاش از خیابان رد بشود، خودروهای پشت سر، همگی دستشان روی بوق است، تا هم راننده کلافه بشود و هم آن مادر را دستپاچه و عصبی کنند.
میگویم: از این بدتر هم هست؛ جلوی بیمارستان، دارند از خودرو بیماری را پیاده میکنند، خودروهای دیگر مدام بوق میزنند، بیآنکه ملاحظه حال بیمار و همراهانش را کنند، یا عقلشان برسد که بوق زدن مقابل بیمارستان کار خوبی نیست.
بوق میگوید: از این جالبتر هم هست؛ بوق بوق بوق بوووووق! غلومی مث این که صدای بوقت خش داره! تنظیمش به هم خورده، من پیچشو سفت کردم، حالا دوسه دقیقه پشت سر هم دستت رو بوق باشه تا خود به خود تنظیم بشه. بوووووووق
میگویم: من تسلیمم، به قول بچهها، کم آوردم این دیگه آخر بوقبازی است.
بوق میگوید: البته آخر آخرش که نیست؛ از این آدمیزاد خیلی کارها برمیآید؛ بوق زدن در تونل، بوق زدن در کوهستان برفی، بوق زدن در کاروان عروسی، بوق زدن در...
میگویم: شکر میان کلامت، جنابِ بوق! این را هم بفرمایید؛ بوق زدن پشت چراغ قرمز، یک بار پشت چراغ قرمز بودم و خودرو پشت سر من مدام بوق میزد. سرم را از شیشه بیرون آوردم و گفتم: مگر نمیبینید چراغ قرمز است؟
آقای بوقیان گفت: چراغ قرمزه که باشه! همه که مثل شما بیکار و علاف نیستن، پشت چراغ قرمز صبر کنن، بکش کنار من کار دارم و میخوام از چراغ قرمز رد بشم، بکش کنار آقای مقررات و آیین نامۀ رانندگی! عجب آدمای علاف و خونسردی پیدا میشن تو این شهر؟ توقع دارن دو دقیقه پشت چراغ قرمز صبر کنیم، تا چی بشه؟ چراغ راهنمایی به سلامتی سبز بشه و ما اجازه داشته باشیم راه بیفتیم!
اسماعیل امینی - جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد