1ـ واقعیت این است که مدیریت در کشتی فرنگی به گونهای است که همه سردرگماند و نمیدانیم مسئولیت این نتیجه به عهده کیست؟ اگر از آقای خادم بپرسید میگوید شورای فنی داریم و شورای فنی میگوید سرمربی انتخاب کردیم. این در حالی است که وقتی نتیجه خوب است همه خود را صاحب آن میدانند، اما شکست یتیم است.
2ـ به نظر می رسد فدراسیون کشتی گاهی تمرکز روی هدف و رسالت واقعی خود را فراموش میکند؛ مثلا روی مواردی چون رشتههای غیرالمپیکی مثل کشتیهای سنتی یا پهن کردن 15 تشک در سالن برای ثبت رکورد جهانی تمرکز میشود. نه این که اینها بد باشد، اما به هر حال تمرکز فدراسیون را از بین میبرد.
3ـ متاسفانه گوش شنوایی در فدراسیون کشتی وجود ندارد. ما بارها انتقادات و مطالبی را بیان کردیم، اما هیچ وقت ترتیب اثر ندادند. شرایط در کشتی به گونه ای است که با انگ زدن، دلسوزان کشتی را کنار میگذارند؛ به عدهای انگ نداشتن توانایی علمی میزنند، برخی را به دلیل نداشتن مدال قارهای و جهانی کنار میگذارند، یک عده را با انگ پرخاشگری از کشتی دور میکنند.
4ـ برخی کارشناسان هم در شکلگیری وضعیت کنونی کشتی و مصداق آن نتیجه تیم ملی در لاسوگاس مقصرند. کارشناس باید از قبل شرایط را پیشبینی کرده و هشدار بدهد، اما حتی وقتی منتقدان نسبت به وضعیت کشتی فرنگی هشدار میدهند، برخی ما را به مغرض بودن متهم میکنند!
5 ـ کادر فنی تیم ملی همان گونه که وقتی برد کشتیگیر ما مقابل حریف روس را به آنالیز فنی خود نسبت میدهد، باید مسئولیت شکست کشتیگیران هم را هم بپذیرد نه این که تقصیرات را متوجه کشتیگیر کند. پیروزی را حاصل برنامهریزی استعدادیابی و فرآیند انتخابی تیم ملی دانستن و شکست را گردن کشتی گیر انداختن، منطقی نیست.
6 ـ آسیبشناسی این نتیجه یک ضرورت است و برای اصلاح امور باید اقدام کرد. تیم ما پتانسیل بالایی داشت اما طراوت، شادابی جسارت و آن انگیزه لازم را نمیدانم در این از بین برده بودند یا برانگیخته نشده بود.
7ـ یکی از مهمترین نتایج قابل تامل تیم ملی شکست حمید سوریان بود. معلوم نیست کادر فنی تیم ملی در حالی که نظرش انتخاب سوریان است، چرا تا چند رو قبل از اعزام با روحیه او بازی میکند؟! سوریان در حالت عادی اگر حریف آذربایجانی را خاک کند او را 8 بر صفر میبرد. او آمده بود به سوریان ببازد، اما قهرمان ما 50 درصد توانش را داشت و آمادگی روانی حضور در جهانی را نداشت و در حقیقت در تهران باخت. شاید اگر به فینال میرفت و برابر حریف کوبایی به مشکل میخورد کمی منطقی بود و نیاز به حرکات اضافی نبود. گفتن این که داوران میخواستند ما را بزنند، توجیهی بیش نیست. اگر میخواستند بزنند که در کشتی قادریان وقتی حین اجرای کول انداز روی پل گیر افتاد، به حریف دو امتیاز میدادند.
8 ـ مربی فاکتورهای مختلفی دارد و باید بدانیم دیگر مثل 30ـ 20 سال پیش با قلدر بازی نمیشود بچه را تربیت کرد. از طرفی مربی که تن صدایش در شرایط مختلف هیچ تغییری نمیکند، نمیتواند در کچ یک قهرمان بنشیند! در حالی که سوریان، عبدولی، قادریان و بیابانگرد با قرعه آسان مواجه شده بودند چرا باید این نتایج رقم بخورد؟
9ـ بدون تردید برای خروج از این وضعیت در وهله اول باید تفکر مدیریت فدراسیون عوض شود. من احترام زیادی برای رئیس فدراسیون قائلم و این حرفها را رو در رو هم به او زدهام. مدیریت فدراسیون باید پاسخگو بوده و بداند هر برنامهای انعطافپذیر است و میتوان در حین اجرا با دیدن نواقص آن را درست کرد. مدیریت فدراسیون باید دیگر کادر کنونی را شناخته باشد. فدراسیون باید این صداها را بشنود و گرنه در آینده به مراتب شرایط بدتری خواهیم داشت؛ زیرا در نوجوانان و جوانان هم وضع خوبی نداریم.
10ـ امیدوارم این نتیجه باعث شده باشد که مدیریت فدراسیون تلنگری خورده و همچنان بر اجرای یکسویه برنامههای خود اصرار نکند، اگر فدراسیون مجاری انتقاد را مسدود نمیکرد شرایط این گونه نمیشد.
حسین اسفندیاریفر
مربی سابق تیم ملی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: