شبکههای خویشاوندی نسبت به هم دارای تعهد اخلاقی و احساسات عاطفی هستند. آنها در مواقع نیازمندی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی به هم کمک میکنند همچنین در صورت بروز شکستهای عاطفی ناشی از جدایی، بیماری و سوگ در کنار یکدیگر هستند و غالبا با هم اشتراک مساعی و همکاری دارند، اما در خانوادههای امروزی افراد به فردگرایی گرایش دارند که این روابط متقابل میان خانوادهها را دچار چالش کرده است.
در بیشتر شهرها و بویژه کلانشهرها، رفت و آمدهای خانوادگی بسیار اندک دیده میشود و خانوادههای گستردهای که در آنها از پدربزرگ و مادربزرگ گرفته تا دایی و عمو در کنار هم زندگی میکردند، جای خود را به خانوادههای هستهای داده است. شاید بتوان اصلیترین دلیل این وضعیت را تغییرات سبک زندگی و جستجوی شغل در شهرهای بزرگ دانست چون همزمان با رشد تحصیلات شهروندان، مشاغل قدیمی و سنتی دیگر جذابیتها و کارکردهای گذشته را از دست داده و مشاغل بوروکراتیک و اداری جایگزین آنها شده است.
همچنین بسیاری از زوجهای جوان ترجیح میدهند حتی به قیمت اجارهنشینی و دوری از خانوادههایشان، استقلال اقتصادی و سکونتی داشته باشند تا جایی که بازتولید این شرایط در دهه گذشته وضعی را خلق کرده تا شبکههای خویشاوندی قدیمی بشدت تضعیف شده و جای روابط صمیمانه و چهره به چهره را شبکههای اجتماعی مجازی، پیامک، ایمیل و چت بگیرد.
صرفنظر از کارکردهایی نظیر حمایت اجتماعی خویشاوندان در برهههای مختلف زندگی و تاثیرات روانشناختی و عاطفی که ناشی از ارتباطات فامیلی و مهمانی رفتنها و مهمان داشتنها ایفا میکرد، شبکههای خویشاوندی میتوانست فرصتهایی مانند انتخاب همسر، پادرمیانی، ریش سفیدی، کمکهای اقتصادی و همکاریهای شغلی را ایجاد و تقویت کند.
امروزه برخی از این کارکردها را نهادهای اجتماعی متعدد مانند مشاورههای روانشناختی، مدارس، دانشگاهها، رسانهها و شبکههای اجتماعی مجازی به عهده گرفته اند و حتی برخی از شهروندان ممکن است برخی از دید و بازدیدهای معمول را با شبکههای اجتماعی مانند وایبر، واتسآپ، تلگرام و اینستاگرام انجام دهند.
در عصر حاضر، شبکههای اجتماعی مجازی وارد عرصه زندگی خصوصی مردم شده و بخش قابلتوجهی از اوقات فراغت و حتی ساعات کاری افراد را به خود اختصاص دادهاند، طبیعی است که بازگشت به گذشته و تصویرسازی دوباره ارتباطات سنتی خویشاوندی امکانپذیر نیست، اما نهادهای جامعهپذیرکننده مثل خانواده، مدارس و صداوسیما میتوانند تا حدودی نقش تعدیلکننده برای کاهش کژکارکردهای شبکههای اجتماعی مجازی ایفا کنند. البته خانواده در مقایسه با گروه همسالان، رسانه یا گروههای رسمی مانند نهاد آموزش و پرورش و دانشگاه در مواجهه با فناوریهای جدید نقش موثرتری دارد. مثلا خانواده با نظارت داخلی و با امکاناتی که در اختیار افراد قرار میدهد (مانند هزینهای که برای تجهیزات یا استفاده از خدمات اینترنت پرداخت میکند) میتواند بر آنها کنترل هم داشته باشد.
در کنار خانواده، مدرسه نیز نقش مهمی دارد و آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشآموزان در مدارس کمک میکند کودکان و نوجوانان از طریق بازی کردن، گوش دادن به داستان، تماشای فیلم، خواندن متن، مقابله با ترس، گفتوگو با دوستان و آموزگار و اعضای خانواده، دارای مهارتهای ارتباطی موثر شوند. البته این مهارتها میتواند به بزرگسالان نیز در بهبود روابط اجتماعی و فامیلی کمک کند زیرا مهارتهای ارتباطی باعث میشود افراد با شناخت مناسب از شبکههای خویشاوندی در ارتباط با نزدیکان دچار سوءتفاهم و مشکل نشوند.
بخشی از آسیبهای ناشی از تضعیف شبکههای ارتباطی خویشاوندی گریزناپذیر هستند، اما میتوانیم برای ترمیم روابط خویشاوندی مطابق با تغییرات فرهنگی برنامهریزی کنیم. صد البته اگر نیازهای اساسی شهروندان برآورده شود افراد ساعات بیشتری برای با هم بودنهای واقعی خواهند داشت، اما اگر شهروندان عمده ساعات شبانهروز را برای گذران معیشت سپری کنند، انتظار روابط نزدیک خویشاوندی آرمانگرایانه به نظر میرسد.
دکتر موسی خدمتگزار خوشدل
جامعهشناس
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد