شان حق حیوان در عقاید اسلامی
اما آیا این استدلال صحیح است؟ آیا در این نقد، جایگاه حیوان در نظام فکری اسلام، به خوبی مشاهده شده است؟ شاید اگر به عقاید اسلامی مراجعه کنیم، با یک دید منصفانه اعتراف کنیم که این نقدها به نظام فکری اسلام وارد نیست. اولا باید به این نکته توجه کنیم که از جدی شدن مساله حقوق حیوانات در غرب مدرن، شاید بیش از یک قرن نگذشته است و این در حالی است که دین مبین اسلام، 14 قرن پیش، مساله «حقوق حیوانات» و به طور کلی «حقوق جانداران» را به رسمیت شناخته است. در بین متفکران غربی، در مقطعی از تفکر مدرن، دیدگاه ماشینی نسبت به حیوانات غلبه کرد و براساس این دیدگاه، آزار رساندن به حیوانات موجه جلوه داده شد؛ کاری که امروز در منظومه فکری تمدن معاصر، مصداق وحشیگری محسوب میشود.
اما دین اسلام، 14 قرن پیش آزار رساندن به حیوانات را حرام اعلام کرده است. عقاید اسلامی به قدری نسبت به این مساله جدیت دارند که برای ذبح حیوانات، دستورات دقیقی ارائه میدهند: آب دادن به حیوان قبل از ذبح، قطعه قطعه نکردن و آسیب نرساندن به بدن حیوان پیش از جان دادن آن، دستور به ذبح نکردن حیوان مادر در مقابل فرزند، دستور دقیق برای ذبح، به نحوی که به نظر میرسد کمترین درد ممکن را متحمل میشود و... .
دینی را که تا این حد نسبت به حقوق حیوانات دقیق است، چگونه میتوان منشأ نادیده گرفتن حقوق حیوانات در جامعه دانست؟ جالب این است که این دقت در باب حقوق حیوانات، حتی درباره حیوانات نجس و وحشی نیز صادق است. آزار رساندن به این دسته از حیوانات نیز حرام است و نیز یکی از محرمات بیتاللهالحرم کشتن حیوانات است.
همزیستی با حیوان
نکته دیگری که به خلاف ادعای برخی حامیان حقوق حیوانات که گرایش غیردینی و غیراسلامی دارند، در هنجارهای اسلامی گنجانده شده است، این است که همزیستی با حیوانات نهتنها مذموم نیست، بلکه حتی ـ با قید قیودی ـ از ارزشهای اسلامی محسوب میشود. حتی حیواناتی که در دین اسلام نجس محسوب میشوند و از این رو همزیستی با آنها چندان پسندیده نیست، از نگاه رحمت اسلامی بیبهره نیستند و تغذیه دادن به حیوانات گرسنه، از ارزشها و هنجارهای اسلامی محسوب میشود. از این دسته حیوانات که بگذریم، زیست حیوانات اهلی در قلمرو خانه، چه منفعت تغذیه برای انسان داشته باشند ـ مثل مرغ، خروس و گاو ـ و چه چنین نباشند ـ مثل گربه ـ پسندیده تلقی میشود.
اساسا نفی همزیستی با حیوانات، نه حکمی از دل سنت، بلکه عادتی است که مدرنیته در زندگی انسانها نهادینه کرد. زندگی مدرن با ضوابط خاص خود، مرزهایی برای حیات انسانها تعیین کرد و هر آن که را در قلمرو بشر دوپای عاقل و ناطق و تندرست و جوان نمیگنجید، از این مرزها بیرون کرد. پدیدههایی چون بیمارستان، خانه سالمندان و تیمارستان، نهادهایی هستند که در کنار محاسنی که دارند، ساختار زندگی سنتی را بر هم میزنند و برخی انسانها را به بهانه از دست دادن یکی از کارکردهایشان، از قلمرو جامعه بشری بیرون میکنند. این نگاه مدرن، در باب حیوانات نیز صادق است. از نگاه مدرن جای حیوان، در محدوده زندگی بشر نیست. بشر مدرن در مقطعی حتی حضور گربه را در خیابانها برنمیتابد. جای حیوان در باغ وحش است یا جایی بسیار دورتر از شهر و شهرک ما انسانها که تنها موجودات عاقل هستیم! زندگی مدرن بود که بشر را از همزیستی با حیوان و طبیعت محروم کرد و صنعت؛ به مثابه محصول نگاه ابزاری انسان به طبیعت (اعم از حیوانات و گیاهان)، زندگی انسان را در تقابل تام با حیات حیوانات و طبیعت قرار داد.
بنابراین برای رعایت حقوق حیوانات و همزیستی مسالمتآمیز با حیوانات، باید از نگاه اقتدارطلبانه نسبت به طبیعت دست برداریم و تقصیر زیادهخواهیهای نفس استیلاجویمان را بر گردن عقاید دینی نیندازیم.
حسین برید
اندیشه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد