تا قبل از شروع ناآرامی‌ها در سوریه در ژانویه 2011، ترکیه به‌عنوان یکی از موفق‌ترین کشورهای اسلامی در زمینه سیاست و دیپلماسی (در کنار اقتصاد پویا) شناخته می‌شد و حتی بسیاری از اساتید علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در داخل، در مباحث درسی و کنفرانس‌هایشان، از ترکیه به‌عنوان نمونه‌ای از یک کشور با سیاستمداران مسلمان مبرز در زمینه سیاست داخلی و خارجی نام می‌بردند.
کد خبر: ۸۲۱۰۹۹
«تنش صفر» یا درگیری حداکثر؟

قابل ذکر است که احمد داوود‌اوغلو نخست‌وزیر فعلی و وزیر امور خارجه سابق ترکیه، خود دارای مدرک دکترای روابط بین‌الملل بوده و استاد تمام دانشگاه مرمره نیز می‌باشد.

وی از افراد صاحبنظر در زمینه سیاست خارجی ترکیه است و مباحث قابل‌توجهی نظیر «عمق استراتژیک» و «سیاست تنش صفر با همسایگان» یا zero problem with neighbors را مطرح و تئوریزه کرده و تالیفاتی در همین زمینه دارد.

بر همین اساس بود که روابط سیاسی و اقتصادی بسیار خوبی با همسایگان و بویژه ایران و سوریه برقرار شد.

اما بعد از وقوع ناآرامی‌ها در سوریه و تبدیل آن به یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های دهه‌های اخیر منطقه (تعداد قربانیان جنگ تا سال ۲۰۱۵ بین ۲۲۰هزار نفر (برآورد سازمان ملل) تا ۳۱۰ هزار نفر (برآورد دیده‌بان حقوق بشر) بوده‌است)، سیاستمداران ترک و در راس آنها رجب طیب اردوغان و احمد داوود اوغلو مواضع تعجب‌برانگیزی را اتخاذ کردند که در تضاد کامل با اقدامات و سیاست‌های اعلامی قبلی آنها بود.

دولت ترکیه به حمایت علنی و جدی همه‌جانبه از معترضان سوری پرداخت و همزمان با حمایت سنگین مالی عربستان از گروه‌های معارض سوری، به انتقاد شدید از بشار اسد پرداخته و راه تسلیح و تدارکات گروه‌های تروریستی مخالف رژیم بشار اسد را مهیا کرده و این امر آن‌قدر جدی شد که منجر به تیرگی روابط این کشور با برخی از همسایگان مهمش نظیر سوریه، ایران و عراق شد.

حتی شدت یافتن اقدامات ضدحقوق بشری گروه‌هایی نظیر جبهه النصره و داعش (دولت اسلامی عراق و شام) نیز نتوانست تغییری ملموس در سیاست‌های دولت ترکیه نسبت به بحران سوریه ایجاد کند.

در روزهای اخیر نیز باوجود ناآرامی‌ها در ترکیه که متعاقب عملیات تروریستی در جمع جوانان کرد (این انفجار به اعضای داعش که از پیشروی‌های کردها در سوریه ناراضی بودند، نسبت داده شد) صورت گرفت، مجددا زمزمه‌هایی مبنی بر لزوم ایجاد منطقه ممنوعه در سوریه و حمایت از معترضان میانه‌رو (نظیر ارتش آزاد) از سوی ترک‌ها و شخص داوود اوغلو شنیده می‌شود.

به‌نظر می‌رسد جهتگیری اولیه نامناسب ترکیه در این بحران و عدم برآورد صحیح از خطرات احتمالی «بروز و رشد گروه‌های تروریستی»، باعث اتخاذ چنین مواضعی از سوی آنها شده باشد.

شاید سیاستمداران ترکیه گمان می‌بردند که شرایط منطقه در سال‌های 2014 ـ2011 برای افزایش نفوذ و محبوبیت آنها در بین معترضان کشورهای اسلامی و متعاقبا همه‌گیر کردن الگوی «عدالت و توسعه» و در دست‌گیری رهبری جهان اسلام سنی مناسب بوده است. ضمن این‌که از رقابت غیررسمی ترک‌ها با ایران در منطقه و جهان اسلام نباید غافل بود.

به هر حال، این سیاست ترک‌ها تاکنون نتایج قابل اعتنایی را برایشان حاصل نکرده و بالعکس، ضمن وارد آوردن هزینه‌های فوق‌العاده سنگین مادی و معنوی ناشی از هجوم آوارگان سوری به مرزهایش و افزایش انتقادها در داخل، موجبات شکل‌گیری نوعی نگرش در ذهن افکار عمومی و سیاستمداران دیگر کشورهای منطقه مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن ترکیه را فراهم کرده است.

شاید لازم باشد داوود اوغلو مجددا به مباحث تئوریک ارائه شده از سوی خودش در سال‌های نه‌چندان دور رجوع کند و آنها را مورد بازخوانی قرار دهد. مباحثی که بر به حداقل رساندن و حتی به صفر رساندن میزان تنش و درگیری با همسایگان و همچنین افزایش عمق استراتژیک ترکیه در خاورمیانه تاکید می‌کرد.

سید مرتضی کاظمی‌دینان - کارشناس روابط بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها