خدیجه زخم چاقو خورده بود و نا نداشت و مردها هلش دادند ته دره. آنها میخواستند بروند که فکر کردند خدیجه اگر زنده بماند، آنها را لو خواهد داد. پس به ته دره رفتند و جان خدیجه را گرفتند. پیکر غرق خونش را هم سوار ماشین کردند و انداختندش در یکی از مناطق جنگلی نکا. بعد از چند روز که جسد زن جوان 21 ساله پیدا شد، جنازه قابل شناسایی نبود، حتما حیوانات گرسنه جنگل به جسدش دندان زده بودند.
شیاطین پایتخت زمانی لو رفتند که یکی از زنان قربانی، شهامت به خرج داد و نزد پلیس داستان تجاوز سعید و فرهاد را نقل کرد. فریبای 22 ساله، 20 فروردین سوار یک پراید مشکی شد تا به خانه برود، اما راننده راه را کج کرد به بیابانهای شرق تهران. آنجا بود که به فریبا تجاوز کردند. بعد از اعتراف فریبا نزد پلیس، لیلای 32 ساله هم جرات کرد و از رازش پرده برداشت، این که دو جوان 20 خرداد او را در تهرانسر سوار کردند و بین راه، فرمان چرخاندند به سمت اسلامشهر و در بیابانهای فیروزبهرام به او دست درازی کردهاند. بعد از او 9 زن دیگر هم به پلیس آگاهی تهران آمدند و روایتی مشابه را نقل کردند، از جمله نیوشای 20 ساله و دانشجو که روز واقعه هرچه منتظر ماند، تاکسی نیامد و مجبور شد سوار پراید شیاطین پایتخت شود. دست آخر فاش شد که این شیاطین 21 و 25 ساله به 17 زن با این شیوه تجاوز کرده و اموالشان را به غارت بردهاند.
وحشت از کلام زن میبارد وقتی ماجرای سوار شدنش در پژوی نقرهای میدان تجریش را بازخوانی میکند. مقصدش خیابان نیاوران بود، ولی در تاریکی ساعت 5/8 شب کار سختی نبود که بفهمد راننده خلاف مسیر او میراند. اعتراض که کرد مسافر صندلی جلو که همدست راننده بود با جهشی به صندلی عقب آمد و به کمک مسافر عقبی که او نیز همدست آن دو نفر بود با تهدید چاقو، زن را زیر صندلی چپاندند. پژوی نقرهای قدیمی مقصدش ساوه بود که یک بامداد، سرانجام مقابل خانه مورد نظر ترمز کرد. زن با دهان بسته از پلهها بالا رفت و تجاوز سه نفره مردها را تحمل کرد تا صبح که دوباره سوار پژو در میدان آزادی تهران رها شد. زن تمرکز ذهنی خوبی داشت که توانست پلاک خودرو را حفظ کند و سریع نزد پلیس برود، چون همین تصمیمگیری درست دست سه متجاوز خطرناک را رو کرد .
تاکسی نبود، مسافرکشنماها بودند
تشییع جنازه خدیجه، زن 21 ساله اهل میاندرود مازندران و مادر نوزاد دو ماهه دل ریشکن بود، به واسطه ازدحام جمعیتی که قلبی جریحهدار داشتند. بعد از تشییع پیکر او امامجمعه انتقادهای بجایی کرد. انتقاد از ضعف سیستم حمل و نقل عمومی و این که در میاندرود وحومهاش هیچ تاکسی و پایانه مسافربری وجود ندارد و مسافربرهایی هم که مسافر جابهجا میکنند، مجوزی برای کار ندارند .
سعید یکی از دو شیطان پایتخت نیز در ساختمان آگاهی تهران جمله قابل تاملی گفت: وقتی در گرما منتظر تاکسی باشی و ماشین نباشد، سوار درشکه هم میشوی. با این که سعید خود عامل ناامنی در شهر تهران بوده، ولی نباید بیاعتنا از کنار گفتهاش گذشت. او هم به ضعف سیستم حمل و نقل عمومی اشاره دارد و این که اجبار در رسیدن به مقصد، مسافران بیخبر از خطرات در کمین را سوار ماشینهایی مثل پراید میکند که آخرش تجاوز و سرقت است.
با اینکه مهرداد لاهوتی، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی به ما میگوید در پیشرفتهترین کشورهای دنیا نیز به محض اراده مسافر، تاکسی جلوی پایش توقف نمیکند و آنجا هم مردم معطل رسیدن تاکسی میمانند، در کشور ما این تاخیرگاهی به کلافگی مسافر منجر میشود که او را ناچار به دست تکان دادن برای مسافربرهای شخصی میکند که سرانجامِ این تصمیم گاهی تلخ است. کمبود تاکسی و منظم نبودن سرویسدهی را به عنوان یک نقص باید پذیرفت و قبول کرد که در شهر غولپیکری مثل تهران که رسیدن به سر و تهاش ساعتها طول میکشد، تاکسیها همیشه و همه جا در دسترس نیستند. به طور مثال تقریبا محال است در حاشیه اتوبانهای تهران تاکسیها برای مسافرها نیش ترمزی کنند در حالی که خودروهای شخصی مشتاقانه چنین میکنند. تمایل اغلب تاکسیها به دربستی کار کردن نیز معضلی دیگر است، با این که برای رانندههای تاکسی که معتقدند فقط دربستی برایشان بهصرفه است، قابل توجیه است اما مسافرها از این تمایل تاکسیرانها رنج بسیار میبرند.
پلیس: مردم مراقب باشند
وقتی آنقدر معطل ایستادهای که علف زیر پایت سبز شده و بسیار عجله داری تا زودتر به مقصد برسی، اما تاکسی در دسترس نیست، یا تاکسی هست ولی مسیرش به مسیرت نمیخورد و حتی شیشهها را بیاعتنا بالا کشیده، چارهای نداری جز پذیرفتن ریسک سوار شدن به خودروهای شخصی؛ همه کسانی که تاکنون چنین تصمیمی گرفتهاند و دچار حادثه شدهاند ناچار این ریسک را پذیرفتهاند، اما پلیس میگوید در شرایط پراضطرار، مردم هستند که باید مراقب باشند. سردار عباسعلی محمدیان، رئیسپلیس آگاهی تهران چنین موضعی دارد و در گفتوگو با ما برای به حداقل رسیدن حوادث ناشی از استفاده از مسافربرهای شخصی، توپ را به زمین مردم میاندازد و چند توصیه پلیسی میکند، از مصر بودن مردم بر سوار شدن به تاکسی تا اینکه اگر مجبور به استفاده از مسافربر شخصی شدند گول سن و سال راننده یا این که زنی کنار او نشسته را نخورند. با این حال اگر شهروندی گول ظاهر موجه مسافربر را خورد و در میانه راه مشکوک به نیت سوء وی شد به گفته سردار، تلاش برای متوقف کردن خودرو بهترین اقدام است و حتی اگر این میسر نشد، تلاش برای به خاطر سپردن چهره راننده جانی و مراجعه سریع به پلیس .
شورای شهر: سیستم حمل و نقل تقویت شود
تصمیمگیری در شرایط سختی همچون زمانی که خطر تجاوز، سرقت یا حتی مرگ بیخ گوش مسافر است نیاز به حضور ذهن و تمرکز بالا دارد که اتفاقا بسیاری از مسافران این قدرت را به علت استرس بالا از دست میدهند. پس توصیههای پلیسی ممکن است همیشه عملی نشود. با این حال گرچه توصیه پلیس مبنی بر خودداری از سوار شدن به خودروهای شخصی اقدامی پیشگیرانه از بروز حوادث و جنایات است، اما این فقط یک روی ماجراست.
انداختن توپ پیشگیری به زمین مردم آن هم در شرایطی که سیستم حمل و نقل عمومی در همه نقاط کشور ایراد دارد و گستره پوشش آن، نقاط کور بسیاری دارد، دست رد زدن به سینه مسافربرهای شخصی یک توصیه ناقص است، چون دل به دریا زدن مردم وقتی در شرایط اضطرار قرار گرفتهاند، خود معلولی است از ضعف سیستم حمل و نقل عمومی. محسن سرخو، رئیس کمیته حمل و نقل شورای شهر تهران بیشتر با این موضع موافق است تا ارائه توصیه مکرر به مردم. او در گفتوگو با ما بالا رفتن ضریب ایمنی مسافران در پایتخت را منوط میداند به اجرای کامل برنامه پنجساله دوم شهرداری تهران، قانونی که تکلیف کرده تا سال 97 باید 75 درصد جابهجاییهای شهر تهران از طریق سیستم حمل و نقل عمومی انجام شود .
با استناد به این قانون، سرخو تاکید دارد در بالا رفتن ایمنی سفرهای درونشهری مردم فقط تاکسیها صاحب وظیفه نیستند و سیستم اتوبوسرانی پررنگترین نقش را دارد. او میگوید اگر تا سال 97 همه چیز طبق برنامه پیش برود، خطوط بیآرتی گسترش چشمگیر مییابد و بویژه در غرب تهران که سیستم حمل و نقل عمومی ضعف قابل ملاحظه دارد، تا ابتدای همه محلات، اتوبوس در دسترس خواهد بود. ماحصل این اتفاق آن خواهد بود که بخشی از تاکسیها که اکنون به صورت خطی جور کمبود اتوبوس را میکشند، از قالب خطی خارج میشوند و گردشگری کار میکنند. گویا طبق برنامه در سال 97 باید تهرانی داشته باشیم با دو نوع تاکسی یکی گردشگریها که همه نقاط شهر را پوشش دهند و دیگری تاکسیهایی که سیستم فراخوان دارند و در سریعترین زمان ممکن خود را به مسافران میرسانند و ناظران نیز عملکردشان را با سیستم جیپیاس کنترل میکنند.
مجلس: نظارت، حرف اول را میزند
سال 97 تهران باید برای خودش آرمانشهری باشد، اگر سیستم حمل و نقلش اینگونه دچار تحول شود، اما لازمهاش این است که تا آن روز هر سال 30 کیلومتر مترو بسازند، 600 تا 800 اتوبوس به ناوگان تزریق کنند و هر سال حدود 500 اتوبوس را نیز اساسی تعمیر کنند. باید اضافه کرد به این تکلیف قانونی برای مسئولان شهری که هر سال 70 کیلومتر خطوط اتوبوسرانی را گسترش دهند تا دیگر هیچ نقطه کوری در تهران باقی نماند، اما این که تا پایان سال 97 چنین اتفاقاتی رخ میدهد یا نه، باید منتظر بود و تماشا کرد، بخصوص این که این پیشینه ذهنی را داریم که معمولا گسترش سیستم حمل و نقل عمومی گرفتار تامین بودجه است .
فقط شهر تهران نیست که به چنین برنامههایی نیاز دارد. همه شهرها از کوچک تا بزرگ، شهرکهای اقماری و حتی روستاها به این خدمات نیاز دارند. این حرف مهرداد لاهوتی، عضو کمیسیون عمران مجلس است که در گفتوگو با ما مشکل شهرهای بزرگ را بغرنج توصیف میکند و تمام قد به مسافربرهای شخصی و جولان آزادانهشان میتازد. لاهوتی میگوید کارکردن هرکسی با خودروی شخصیاش مثل این است که هرکسی اراده کند و مغازهای باز کند و هیچ نهاد نظارتی نیز کاری با او نداشته باشد.
لاهوتی میگوید، گاهی مردم مجبور به استفاده از خودروهای عبوری هستند، خودروهایی که هیچ نهاد نظارتی مانع فعالیتشان نمیشود، شاید با این توجیه که مشکل بیکاری جوانها را باید به طریقی حل کرد. او اما به این تفکر میتازد و میگوید اگر مانع نشدن از فعالیت مسافربرهای شخصی بینام و نشان با توجیه کمک به اشتغالزایی است، پس دیگر نباید بابت بروز سرقت، تجاوز یا قتل به دست این رانندهها انگشت به دندان گزید و گله کرد.
فقط مسافربرهای شخصی نیستند که نیاز به نظارت دارند. تاکسیها نیز محتاج این نظارتند، بویژه آنهایی که فقط دربستی کار میکنند، قبل از تاریک شدن هوا به خود استراحت میدهند و با این که گردشگریاند، ولی در خط دلخواه کار میکنند یا تاکسی را میخوابانند و از سهمیه سوختش استفاده میکنند. مردم به رنگ تاکسی اعتماد دارند. وجود تاکسی آن هم تاکسیای که یک ناظر همیشه بیدار مراقب عملکردش است، ضامن ارتقای امنیت است، اما جامعه ما چقدر اینها را کم دارد!
گروه جامعه
مریم خباز
در جستجوی «پیامآوران امنیت» در خیابانهای شهر
جامعه
مینا مولایی
در علم روانشناسی و از نگاه مازلو روانشناس مشهور آمریکایی احساس امنیت دومین نیاز مهم یک انسان در هرم سلسله مراتب نیازهایش است؛ احساسی که حفظ و نگهداری آن خارج از چاردیواری خانهها، وقتی به سطح شهر و کوچه و خیابانهایش کشیده میشود، مسئولیت بزرگی را روی دوش نهادها و سازمانهای فعال در سطح شهرها قرار میدهد. این احساس ناامنی میتواند از کوچههای خلوت شهر و ساختمانها و مغازههای ریز و درشتش شروع شود و تا روی صندلی ماشینهایی که در سطح خیابانها پراکندهاند ادامه پیدا کند؛ سروکله تاکسی سرویسهای بانوان دقیقا در راستای حفظ همین هدف و برای ایجاد حس امنیت در زنان در خیابانها و بزرگراههای شهرها پیدا شده است. از آذر 85 که این تاکسیها «پیام آوران امنیت» نام گرفتند تا امروز چیزی حدود 9 سال میگذرد، با این که در این مدت بر تعداد تاکسی سرویسهای بانوان به مرور اضافه شده اما هنوز هم این تعداد آنقدر نیست که جوابگوی جمعیت زنان شهری باشد.
برای دیدن این تاکسیهای مخصوص، مسافرها باید مدت زیادی منتظر بمانند و بارها بین ماشینهای مختلف چشم بچرخانند؛ انتظاری که البته در بیشتر موارد به نتیجه نمیرسد. به این ترتیب اگر بانویی به عنوان مسافر گوشه خیابان بایستد، در بیشتر موارد نه تنها یک تاکسی با راننده زن مقابل پایش ترمز نمیزند، که خیلی وقتها مسافربرهای شخصی گویسبقت را حتی از راننده تاکسیهای مرد هم میربایند. در حالی که به گفته بسیاری از بانوانی که از این تاکسیها استفاده کردهاند، مهمترین ویژگی این وسیله نقلیه امنیت است و حضور زنان بهعنوان رانندگان تاکسی علاوه بر امنیتی که به همراه میآورد، موجب آرامش خاطر مسافران در طول مسیر میشود، به صورتی که براساس دادههای یک تحقیق میدانی در رابطه با تاکسیهای بانوان که دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران انجام داده بیش از نیمی (2/52 درصد) از پاسخگویان در مورد میزان اطمینانبخش بودن سیستم امنیتی این تاکسیها رضایت دارند و بیشتر بانوان مورد مطالعه (8/97درصد) نیز رعایت شئون اخلاقی توسط رانندگان این تاکسیها را به میزان خوب ارزیابی کردهاند. به نظر میرسد بین همه برنامههایی که مسوولان ناوگان تاکسیرانی برای بهبود حمل و نقل شهری با آن درگیرند، افزایش ظرفیت تاکسیهای ویژه بانوان و ارتقای خدمات این تاکسیها مخصوصا با توجه به جمعیت شهرهایی مثل تهران،برنامهای است که نگاه ویژه آنها را میطلبد؛ موضوعی که در نهایت به ایجاد و حفظ احساس امنیت در جمعیتی منجر میشود که طبق آمارها تقریبا نیمی از افراد جامعه را تشکیل میدهند.
مجوز تاکسی در دنیا
مترجم: نادیا زکالوند
تاکسیها در سیستم حمل و نقل عمومی کشور نقش مهمی دارند و عده بسیاری از مردم در سنین و طبقات مختلف اجتماع از این وسایط نقلیه استفاده میکنند. بنابراین وضعیت ایمنی تاکسیها در بسیاری از کشورها مانند آمریکا، انگلیس وآلمان مهم تلقی شده و قوانین سختگیرانهای نسبت به آن دارند.
قوانین مربوط به اعطای مجوز تاکسیرانی اگرچه از شهری به شهر دیگر ممکن است تفاوت داشته باشد، اما در موارد مهم یکی بوده و برای دریافت مجوز پیششرطهایی لازم است.
انجمنهای مخصوص صدور مجوز تاکسی متعددی در کشورهای مختلف فعالیت میکنند که هریک اختیاراتی مربوط به منطقه فعالیتشان دارند، اما در مواردی مسئولیتشان یکسان بوده و آن نیز بالا بردن ضریب ایمنی مردم و به کار گرفتن رانندگان شایسته و همچنین اعلام کرایه مناسب است.
هنگام اعطای مجوز به راننده متقاضی، پیشینه او کاملا بررسی میشود و نباید کوچکترین سابقه خشونت و اعمال خلاف قانون و حتی بدرفتاری در پروندهاش وجود داشته باشد. در واقع او باید بتواند برگه ایمنی دریافت کند. برای امضای برگه ایمنی موارد زیر بررسی میشود:
فیزیکی: راننده متقاضی نباید سابقه کتککاری و ضرب و جرح داشته باشد.
جنسی: در پرونده او نباید سابقهای از اقدام یا آزارجنسی وجود داشته باشد.
روانی: به هیچ طریق با کسی درگیری لفظی، تهدید، تحقیر، ارعاب و کنترل نداشته باشد.
مالی: سابقه کلاهبرداری، دزدی یا سوءاستفاده از اموال دیگران نداشته باشد.
بیتوجهی: راننده متقاضی باید به سلامت و بهداشت خود اهمیت بدهد در غیراین صورت مناسب دریافت برگه ایمنی و به دنبال آن دریافت مجوز نیست.
اگر فردی بتواند برگه ایمنی دریافت کند، میتواند امیدوار باشد که مجوز تاکسی هم دریافت خواهد کرد.
البته موضوع دیگری که به آن بسیار اهمیت میدهند آموزش رانندگان تاکسی است و حتی برای آنها دورههای آموزشی برگزار میکنند و طی آن نحوه برخورد با مسافران و نیز پیدا کردن مسیرها را آموزش میدهند.
این انجمنها موظف هستند عملکرد رانندگان را نظارت و به شکایات رسیدگی کرده و درصورت لزوم مجوز فعالیت راننده خاطی را لغو کنند.
منبع: www.local.gov.u
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: