صحبت از پری یوش گنجی است نقاش تحصیلکرده و متفاوت هنر ایران که همواره به دور از هیاهو کارش را کرده است و اینک چند ماه مانده به ٧٠ سالگی به یکی از چیزهایی که دوست داشته رسیده است: یک نمایشگاه بزرگ و جامع که بیننده بتواند دستکم چند دوره آثار هنرمند را یکجا و کنار هم ببیند و بتواند درباره روند کاری و جهانبینی هنرمند ارزیابی و قضاوت کند.
از سفید تا قرمز، از روز تا شب
این نمایشگاه با دوره نقاشیهای «پنجرههای روز» آغاز میشود؛ آثاری که با تونالیتههای روشن از نشاطی جالب توجه روایت میکند. لایههای سفید روی سفید و امتدادشان تا رنگ شیری در روی بومهای بزرگ ره آورد نقاش برای مخاطبی است که شاید میپندارد نمیتوان رنگ سفید را روی بوم سپید گذاشت.
پنجرهها را قدیمیترین مجموعه آثار گنجی برمیشمرند. پنجره یعنی درگاهی به دنیا و بیرون آمدن از تنهایی که درد روزگار انسان معاصر است. خود نقاش میگوید: مدتهاست روی موضوع پنجرهها کار میکنم و برای من پنجره چارچوبی است که میتوان از آن دنیا را دید یا میتوان در آن دیده شد. بعلاوه، هر کسی پنجرهای در ذهن خود دارد که از آن به هستی و حیات مینگرد. در پنجرههای روز او، امید و روشنایی فصل مشترک است.
بانوی هنرمند در این باره میگوید: این مجموعه فضایی کاملا روشن دارد رنگهای بنفش به سمت روشنتر شدن رفتهاند، گویی زندگی کمی آرامتر و لایهها کمتر شده است و میتوان هنوز امیدوار بود. در دوره دوم «پنجرههای روز» هر چه بیشتر کار میکردم به سکوت بیشتری میرسیدم؛ فضیلت و سکوت، کارها را کمی موسیقاییتر و تونالیتههای رنگها را کمی بیشتر کرد.
«قرمز»، دومین مجموعه او در این رویداد است. تابلوهای بسیار بزرگ که یکسره سرخاند و قرمز، بسته به اینکه مخاطب در چه حال و احوالی باشد، میتوان از این آثار تلقی عشق تا خشونت هم داشت، اما این فضای رنگی و هجوم این همه قرمز تجربه واقعا متفاوتی است که به علت بزرگی گالری و محیط نمایشگاه تاثیرگذاریاش بیشتر هم میشود.
«آب»، مجموعه سوم است که چنانکه از اسمش پیداست در آن آبی حرف اول را میزند و رفته رفته به نوعی تیرگی بیشتر هم میگراید و آبیهای تندتر هم از راه میرسند. این گویا متاخرترین دوره آثار پری یوش گنجی است که میگوید: در این دوره بیشتر با آب مرکب کار کردم و بتدریج رنگ آبی در نقاشیهایم بیشتر شد.
«رزها» اما لطیفترین دوره آثار نقاش است؛ گلهایی در حریرهای رنگی، گلها البته یکی از کهنترین سوژههای نقاشی در همه اعصار است و گنجی هم از سر علاقه به آنها، همیشه توجهی نشان داده است.
«پنجرههای شب» آخرین دورهای است که به تماشاست؛مجموعهای پررمز و راز که تیرگی بومهای بزرگ، مخاطب را به جستجوی بیشتر وامیدارد و نوعی تضاد با پنجرههای روز در آن مشهود است. در پنجرههای شب، لایههای رنگهای قرمز و بنفش و سیاه چنان درهم تنیدهاند که تشخیصشان از هم به کشف و شهود نیاز دارد.
شاعرانگی و الهام
مرور یک دهه آثار گنجی در آریانا از شاعرانگی او در نقاشی میگوید؛ نوعی انتزاع ناب که بیننده را به با حوصله دیدن دعوت میکند و از او میخواهد پیرامون خویش را بهتر بنگرد تا دنیای اطراف را تا این اندازه زیبا ببیند. نگاه خاص هنرمند به رودخانه و پنجره نوعی پیام به دیدارکنندگان از آثار است که میتوان این طراوت و حسن را از طبیعت امروز هم دریافت و از آنها زندگی ساخت. از همینرو خود نقاش عاشق تابلوهایش است: همیشه لحظهای که باید تصمیم بگیرم یک نقاشی به پایان خود رسیده است، برایم جالب است، وقتی کارها خشک میشوند میبوسمشان در آغوششان میگیرم و اغلب هم در آن لحظهها گریه میکنم.
شاخصه دیگر نقاشیهای این هنرمند ارائه رنگها در لایههای متعدد رویهم است تا از این لایههای رویهم به رنگ خاص مورد نظرش برسد؛ او میگوید: لایههای مختلفی از رنگ روی هر تابلو وجود دارد. هر لایه این آثار متاثر از لایه قبلی است و میتواند بیان رخدادی باشد که در گذر زمان به وقوع پیوسته است. زندگی ما در این شهر به گونهای است که ناگزیر باید لایههای گوناگونی را روی مسائل مختلف بیاوریم تا پوشانده شوند. ما گمان میکنیم یکدیگر را میبینیم، اما به خاطر لایههای فراوان قادر به دیدن هیچکس نیستیم. زندگی زیر لایهها جریان دارد. در حقیقت ما زیر لایهها زندگی میکنیم.
بازگشت به وطن
روایت پری یوش گنجی از بازگشت به وطن جالب و شنیدنی است: خانهمان نزدیک فرودگاه واشنگتن بود و همینطور که هواپیماها میآمدند و میرفتند، دل من هم با آنها میپرید و با خودم فکر میکردم همه دارند به ایران برمیگردند و من اینجا ماندهام. تا اینکه یک روز همسرم آمد و خیلی ناگهانی گفت بیا برگردیم ایران و من هم که انگار منتظر چنین چیزی بودم پاسخ مثبت دادم و خیلی سریع در عرض دو سه روز جمع کردیم و آمدیم. روزهای جنگ بود و فضا واقعا ملتهب و نگرانکننده، اما ما دیگر در ایران عزیز بودیم، کنار مردم و هممیهنان.
پری یوش گنجی سال ١٣٢٤ در خانوادهای مهاجر در تبریز متولد شد. پدرش استاد طراحی و چاپ پارچه بود. او اصول پایه نقاشی را در هنرستان هنرهای زیبای دختران بهزاد زیر نظر استادانی چون محمود فرشچیان آموخت. او برای ادامه آموزش به انگلستان سفر کرد و تحصیلات عالی را در رشته طراحی پارچه در دانشکده هنرهای همر اسمیت لندن ادامه داد. گالری آریانا تا اول مرداد میزبان یک دهه آثار اوست که پنج دوره آثار این نقاش پیشکسوت را دربر میگیرد.
فرهنگ و هنر
سجاد روشنی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: