معنای سخن آن است که قلب انسان، ضمیر انسان و روح انسان همیشه یکسان نیست، بلکه گاهی دارای اقبال و انبساط است و گاهی دارای ادبار و انقباض و گرفتگی و آدمیزاد باید این احوال را رعایت کند و آنچه را عکس اقتضای این احوال است، انجام ندهد.
بر این اساس حضرت میفرمایند، وقتی قلب شما اقبال و انبساط دارد، نافلهها را انجام دهید و مستحبات را به نفستان تحمیل کنید. به عبارتی همه آنچه از مستحبات سفارش شده، برای زمانی است که قلب دارای اقبال و انبساط و حال خاصی است و اتفاقا این اقبال و انبساط در ماه مبارک رمضان زیاد است و بیش از دیگر اوقات و شایسته است چنین توجهی در این ماه وجود داشته باشد.
حضرت همچنین فرمودهاند اوقاتی نیز هست که در آن اوقات، قلب ادبار و انقباض و کدورت دارد و به اصطلاح با حال نیست. توصیه ایشان این است که در این حالتها به واجبات اکتفا کنید و مستحبات را بر خودتان تحمیل نکنید.
دلیل توصیه آن است که وقتی نفس در حالت آمادگی و نشاط نیست، تحمیل مستحبات شاید به نتیجه عکس منجر شود. این حکمت حضرت امیر(ع) نشاندهنده انسانشناسی بسیار بالای آن حضرت است که حتی به لحظات کاملا فردی و خلوت انسان دقت دارد و توصیه میکند حواستان به این لحظهها و حالات و شرایط باشد؛ چرا که رعایت آنها و در نظر گرفتنشان بسیار مهم و ضروری است.
حق در مرحله وصف و حق در مرحله انصاف
یکی از آسیبهایی را که امروز با آن مواجهیم و حضرت امیر مانند همیشه به بهترین نحو آن را دیده و به بهترین بیان و شکل در مقام درمان آن برآمده است، میتوان در فرازی از خطبه 27 نهجالبلاغه دید که در عبارتی از عبارات آن آمده است «الحق اوسع الأشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف؛ حق وسیعترین میدانها را در سخنگویی دارد و تنگترین میدانها را در عمل کردن.»
این عبارت به این معناست که آن مقدار که ما به زبان و تبلیغ زبانی و سخنرانی بها میدهیم و تصور میکنیم با سخنرانی حق آشکار میشود و مردم به حق میگرایند، چنین نیست و سخنرانی چندان هم بها ندارد. این امر ناشی از دشواری عمل به حق است. از سوی دیگر معنای این سخن که حضرت میفرمایند حق تنگترین مجالها را در عمل کردن دارد، این است که اتفاقا هر چقدر بتوانید به حق و حقیقت عمل کنید و خودتان در راستای حق قرار بگیرید ـ حتی اگر به ضررتان باشد ـ بیشترین امکان دعوت و تبلیغ فراهم میشود. به عبارتی نسبتی عکس وجود دارد میان مجالی که برای حق در سطح زبان یا عمل وجود دارد و میزان تأثیرگذاریای که اقدام در جهت حق در هر کدام از این سطوح دارد؛ و هر چه مجال تنگ تر باشد، عمل انجام شده در آن مجال اثرگذارتر است. در همین ارتباط، امام صادق(ع) فرمودند «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم؛ مردم را با غیرزبانتان [به سوی حق] دعوت کنید.»
این سخن شریف که بخشی از خطبه 27 نهجالبلاغه است، بیانگر این است که در ارتباط با حق بیش از آنچه از زبان و گفتار استفاده میکنیم، باید از کردار استفاده کنیم و این البته به همان میزان دشوارتر خواهد بود.
از آن جهت که ما معمولا به این گونه توصیهها در عمل توجهی نمیکنیم و آن را به خود نمیگیریم و گمان میکنیم برای دیگران بیان میشود، بد نیست مثالی ارائه شود تا بهتر دایره شمول این حدیث شریف را دریابیم که هر موقعیتی را در بر میگیرد.
اگر در روزی بارانی، در صف اتوبوسی باشید و به علت شلوغی، اتوبوس در ایستگاه قبلی پر شده باشد، حتما دیدهاید همه کسانی که در ایستگاه منتظر بودهاند، از کسانی که در اتوبوس هستند، با ادعا و لحنی حقخواهانه میخواهند جایی باز کنند تا افرادی که در ایستگاه هستند، سوار شوند. در این موقعیت همه افراد پایین اتوبوس حقطلب جلوه میکنند، اما اگر خود ما جزو این افراد باشیم به محض پا گذاشتن در اتوبوس و گذشتن از در آن فریاد میکشیم که اتوبوس پر شده و از راننده میخواهیم حرکت کند. حتی زمانی که خود ما احیانا با زور وارد میشویم و وسط راهروی اتوبوس میایستیم در ایستگاه بعدی که باز مردم منتظرند، آن حقخواهی و حقطلبی فراموش میشود و حتی حاضر نیستیم کمی به سمت راست یا به سمت چپ حرکت کنیم تا احیانا افراد بیشتری وارد شوند.
چنین رفتاری نشان می دهد، حقخواهی معمولا دچار آسیب خودخواهی میشود. در مثال مذکور ما در پایین اتوبوس به ظاهر حقخواه بودیم و با بیان و دفاع از حقی که مردم دارند، از افراد داخل اتوبوس میخواستیم مردم را به داخل راه بدهند، اما در حقیقت آنچه ما میخواستیم این بود که «به من راه بدهید و اجازه دهید سوار شوم» و به محض این که پای من به داخل اتوبوس رسید حقخواهیام فراموش شد و برعکس نهتنها هیچ سفارشی به راننده نمیکنم بلکه می گویم «برو جا نیست.»
این دقیقا مصداق فرمایش حضرت امیر است که مجال حق را در مرحله انصاف تنگ میدانند. باید توجه داشت این موضوع شامل همه میشود و نباید تصور کرد فقط شامل مسئولان و زمامداران و دولتمردان است. نه، همه ما در مقام انصاف و عمل به حق دچار این تنگنا هستیم و هیچ تفاوتی در اصل موضوع وجود ندارد، و لو این که این پدیده در رفتار فردی که دسترسی بیشتری دارد، بروز بیشتری مییابد. افراد دیگر نیز اگر دستشان به جایی نرسد، ممکن است تنگی در حق و عمل نکردن به آن را در حق همسر، همسایه، فرزند، استاد یا دیگر کسانی که با او در تماس هستند، تجربه کنند.
جـامجـم
دکتر غلامرضا ذکیانی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد