چه اتفاقی افتاد که بازیگر نقش منصور عموی بهار در سری دوم سریال «دردسرهای عظیم» شدید؟
آقای مهام، تهیهکننده سریال با من تماس گرفت و گفت نقشی نوشته شده که راست کار خودت است. گفتم من که فیلمنامه را نخواندهام. مهام گفت که به من اعتماد کن. من هم اعتماد کردم.
از این اعتماد که پشیمان نیستید؟
نه، از اینکه پس از چند سال با این گروه کار کردم خوشحالم. گروهی خوب و تیمی حرفهای بودند.
شخصیت منصور را دوست داشتید؟
بله، دوست داشتم. فیلمنامه را که خواندم از او خوشم آمد.
به نظر میرسد منصور در سریال نقشی تعیینکننده دارد؟
او به اندازه خودش نقش و جایگاه دارد. همه شخصیتها مثل پیچ و مهره هستند که برخی از آنها بیشتر دیده میشوند؛ با این حال هر کدام که نباشند داستان از هم میپاشد. در تمام دوران حرفهایام به اندازه نقش نگاه نکردم، بلکه جایگاهش در کل داستان را در نظر گرفتهام.
سری اول دردسرهای عظیم سال گذشته از تلویزیون پخش شد و این مجموعه دنبالهای است بر آن سریال. به نظرتان دنبالهسازی بر مجموعههای موفق تلویزیونی چرا تا به امروز کمرنگ و نادر بوده است؟
فکر میکنم مدیران باید در اینباره تصمیم میگرفتند و برای تهیهکننده و کارگردان چندان نقش و سهمی نمیتوان متصور شد. این مساله بیشتر بازمیگردد به سلیقه مدیران.
یعنی اگر فیلمنامهنویس ادامه جذابی بر یک سریال پرمخاطب بنویسد، مدیران از آن استقبال نمیکنند؟!
متاسفانه طی این سالهایی که در تلویزیون فعالیت کردهام، معمولا روی یک فیلمنامه جذاب یا کارگردان و تهیهکننده موفق حسابی باز نکردهام. گاهی یک تهیهکننده و کارگردان ناموفق با یکسری متنهای دم دستی سالها طرح ارائه میکند و بودجه میگیرد و سریال میسازد. خودم هم علتش را نمیدانم. سریالسازی بعضیوقتها بر مبنای یک طرح و متن خوب و کارگردان و تهیهکننده موفق اتفاق نمیافتد.
برای مثال امکان نداشت برای برخی از سریالهای موفق مرضیه برومند دنباله و ادامهای ساخته شود؟
چرا، جا داشت اما خود خانم برومند اعتقادی به تکرار یک کار ندارد. او معمولا طرحهای جدید و خوبی در ذهن دارد. حتی من در جریان هستم که سری دوم شهر موشها را تحت چه شرایطی ساخت. اصولا چرا بازگشت به گذشتهها کنیم؟ طرحهای جدید و جذابی وجود دارد که در شان تلویزیون هم هست و اگر بودجهاش تامین شود، امکان ساخت آنها وجود دارد. البته ما ایرانیها چیزهای قدیمی را بیشتر دوست داریم. از این لحاظ شبیه انگلیسیها هستیم.
رابطه خیلی عمیق و طولانی با خانواده برومندها و رشیدیها دارید. این رابطه چگونه شکل گرفت و ادامه پیدا کرد؟
سالها پیش من با داوود رشیدی تئاتر «پیروزی در شیکاگو» را کار میکردم. همانجا با خانم برومند و لیلی رشیدی آشنا شدم. بعد هم سریال (زیزی گولو) پیش آمد. دیگر در اکثر کارهای برومند چه به عنوان بازیگر و چه در نقش دستیار و برنامهریز و مشاور حضور داشتم. سعی کردم رابطهام با مرضیه برومند را حفظ کنم، چرا که حرف دل و زبانش یکی است و شیله پیله ندارد.
اگر فقط نقشهای مشابه پیشنهاد شود در نهایت مجبور خواهم بود از میان چهارپنج پیشنهاد یکی را انتخاب کنم. این هم تقصیر من نیست شاید بر گردن کلیشهپسندی تماشاگر یا کارگردان باشد. من دو سه نقش منفی بازی کردم اما تماشاگران عام واکنش نشان داده و گفتند این نقشها در شان شما نیست |
به نظر میرسد همچنان بهترین بازیهایتان در کارهای مرضیه برومند باشد.
بله، برومند این شجاعت را دارد که براساس تواناییهای بازیگر به او نقش بدهد. شاید نقشهایی را که دیگر کارگردانان به یک بازیگر نمیسپارند او واگذار میکند. معمولا کارگردانان دیگر هم خواستهاند تا شخصیت کارهای برومند را دوباره تکرار کنم. هر چقدر هم گفتهام که آن شخصیتی دیگر بود با یک متن متفاوت، فایدهای نداشته است. البته برومند در سریال «آب پریا» نقش یک پیرمرد را به من محول کرد، اما با وجود سابقه 20 سال همکاری برای آن نقش از من تست گرفت. چند بار هم تست گریم و صدا و لباس دادم.
سالهاست با نقش یک جوان محجوب، سر به زیر، خجالتی و دست و پا چلفتی مانوس بودهاید و تماشاگر هم بیشتر شما را با این شخصیت به یاد میآورد. چقدر تلاش کرده و آیا توانستهاید از سایه این شخصیت
خارج شوید؟
بازیگر یک نقش را از میان پیشنهادهایی که دارد، انتخاب میکند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. اگر فقط نقشهای مشابه پیشنهاد شود در نهایت مجبور خواهم بود از میان چهار، پنج پیشنهاد یکی را انتخاب کنم. این هم تقصیر من نیست، شاید بر گردن کلیشهپسندی تماشاگر یا کارگردان باشد. من دو سه نقش منفی بازی کردم، اما تماشاگران عام واکنش نشان داده و گفتند که این نقشها در شان شما نیست و حیف است که دست به چنین کارهای زشتی بزنید. (میخندد)
بیننده عام به شما نگاه نوستالژیک دارد و دوست ندارد که این تصویر مخدوش شود.
من هم ماندهام که به سلیقه مخاطب احترام بگذارم یا نگران حرفه هنری خودم باشم و نقشهایی را تجربه کنم که دوستشان دارم. تا جایی که امکانش باشد سعی میکنم انتخابهای متفاوتی داشته باشم، البته از میان پیشنهاداتی که میرسد.
البته تلاشهای اخیرتان در نقشآفرینی شخصیتهای متفاوت محسوس است، مثلا نقش روحانی در سریال «زیر لب بشمار».
بله، این نقش برای خودم هم یک چالش بود که آن را شبیه روحانیهایی که مخاطبان تا بهحال دیده بودند بازی نکنم و متفاوت باشد.
اتفاقا در همین رابطه هم میخواستم از شما سوال کنم و اینکه چقدر سعی کردید روحانی این سریال به بقیه شبیه نباشد؟
همزمان با ضبط زیر لب بشمار سریال «پردهنشین» هم پخش میشد. اتفاقا خوب این سریال را نگاه کردم تا ببینم دنبال چه مسائل و کلیشههایی از روحانیت رفتهاند و چه مواردی مغفول مانده است. با کارگردان همنظر بودیم که روحانی سریال یک انسان معمولی است. سعی نکردیم که او دور و دستنیافتنی باشد. به هر حال روحانیون هم انسانهای زمینی هستند. شخصا تلاش کردم روی این وجه شخصیت کار کنم و در عین حال مختصات و اقتضائات شغلی و رفتاری او را هم به نمایش بگذارم.
شما سالها پیش با سریال «دربهدرها» کارگردانی را هم تجربه کردید. دیگر سودای چنین کاری را در سر ندارید؟
راستش قصد کارگردانی دوباره را داشتم اما اینقدر درگیر بازیگری و زندگی شخصی شدم که فرصتش فراهم نشد. از طرف دیگر، کارگردانی آنقدر مسئولیت سنگینی است که با خودم گفتم دوباره تکرارش نمیکنم مگر در شرایط ایدهآل ساخت که متن خوب و فیلمنامه کامل و زمان کافی و امکانات مناسب مهیا باشد. تا به امروز که این فرصت فراهم نشده است.
در یکی از قسمتهای سریال «خودرو تهران 11» نقش یک جوان نیشابوری را بازی کردید و بعد به نوعی آن را در مجموعه «داستانهای نوروز» ادامه دادید. به نظرتان این شخصیت جای کار بیشتری نداشت و حتی نمیتوانست به یک تیپ کمدی تبدیل شود؟
هر قسمت از کارهای مرضیه برومند مثل سریال هتل و همین خودرو تهران 11 قابلیت این را داشت که تبدیل به یک فیلم سینمایی یا سوژه یک مجموعه مجزا شود. حرف شما درست است. شخصیت جوان نیشابوری این قابلیت را داشت که ادامه پیدا کند. البته گزیدهکاری برومند هم در ماندگاری شخصیتهای آثار نمایشیاش بیتاثیر نیست. در حال حاضر دنبالهسازی بر سریالهای موفق تلویزیونی در دنیا یک امر بدیهی و عادی است. ما هم داریم تماشاگر را به این سمت و سو هدایت میکنیم و عادت میدهیم. اما باید دید نتیجه کار چه میشود و چقدر موفق خواهیم بود. گاهی سری اول یک سریال پرمخاطب میشود اما سری دوم نه. برومند هم شاید میتوانسته بر خیلی از کارهایش ادامه و دنبالهای بسازد، اما فکر کرده که پیامش را به اندازه کافی انتقال داده و دیگر نیازی به بازگویی نیست.
میزان دستمزد، بخشی از دغدغه من است، اما مهمتر پرداخت نشدن بموقع آن است. بعضی از تهیهکنندههاپشت سر هم کار میکنند، ولی دستمزد بازیگران را نمیدهند. دستمزد در چند سال گذشته هیچ تغییری نکرده؛ همانی است که سه سال پیش بوده. ای کاش حداقل ضمانتی برای پرداخت آن بود |
پرداخت دوباره به شخصیت جوان نیشابوری، حتی امروزه که حساسیتها روی لهجهها و قومیتها افزایش پیدا کرده هم بلامانع و بدون حاشیه به نظر میآید؟
بله، چون شخصیت او خیلی بر مبنای شوخی با لهجه نبود. او یک پیام انسانی را منتقل میکرد و انگی به قوم و دستهای نمیزد. البته نه اینکه اعتراضات اخیر به سریالهای تلویزیونی بابت این موضوع بوده باشد. علت اصلی این اعتراضات ظرفیت پایین جامعه در شوخی است. اتفاقا در زمان پخش سریال، کسانی که در نیشابور موضع گرفتند هم بعدها از حرفشان بازگشتند.
آخرین حضورتان در سینما به چه سالی بازمیگردد؟
من سال گذشته در فیلم یک کارگردان جوان بازی کردم. فکر میکنم یکی دو سال قبلش یک فیلم دیگر را کار کرده بودم. اینقدر بین آنها فاصله افتاده که اصلا یادم نمیآید. (میخندد)
چرا اینقدر کم کار؟
گاهی شرایطش پیش نمیآید. گاهی هم پیشنهادها آنقدر خوب نیست که بپذیرم. اگر پیشنهاد خوبی بوده و شرایط هم اجازه داده رفتهام. اگر هم نرفتهام لابد پیشنهادی نداشتهام.
سالهاست از تئاتر و صحنه نمایش هم فاصله گرفتهاید.
سال گذشته دو نمایشخوانی داشتم امسال هم یک پیشنهاد شد، اما به دلایل شرایط زندگیام و دوری راه نتوانستم بپذیرم.
در تلویزیون اما همچنان پرکار هستید.
بله با تلویزیون کار میکنم. با سینما و تئاتر هم قهر نکردهام. اگر به جایی نمیروم دلیلش این است که نمیتوانم.
اصولا چه نقشهایی باب میل و دلخواهتان هست؟
نقشهایی را دوست دارم که از خودم فاصله داشته و دور باشد. برای خودم به عنوان بازیگر جالب است که با نقش چالش داشته باشم. نقشی را که راه دستم باشد و آسان به نظر برسد نمیپسندم. دوست ندارم یک نقش را چند بار تکرار کنم.
این اواخر دیدهام که در گفتوگوهایتان از دستمزدهای پایین بازیگران گلایهمند هستید. اصولا یک بازیگر از طریق بازی کردن میتواند ارتزاق کند؟
مشخصا از طریق بازیگری خیر. گاهی شنیده میشود که فلان بازیگر اینقدر دستمزد گرفته است، اما کسی به این فکر نمیکند که مگر یک بازیگر در سال چقدر فرصت بازی دارد. میزان دستمزد، بخشی از دغدغه من هست اما مهمتر پرداخت نشدن بموقع آن است. بعضی از تهیهکنندههایی که از ناکجاآباد آمدهاند و پشت سر هم کار میکنند، ولی دستمزد بازیگران را نمیدهند. دستمزد در چند سال گذشته هیچ تغییری نکرده؛ همانی است که سه سال پیش بوده. ای کاش حداقل ضمانتی برای پرداخت آن بود.
رادیو و تلویزیون
محسن محمدی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد