اینها بخشی از ادبیات رایج این روزهای رسانهها در مواجهه با پدیدههایی است که مفهومی مشترک را تداعی میکنند: آسیبهای اجتماعی.
راهبردهای عمده مدیریت و مواجهه با اعتیاد دو خط مشی کلی را دنبال میکنند: اول کاهش عرضه و مقابله و دوم کاهش تقاضا و پیشگیری، درمان و کاهش آسیب. موفقیتهای نیروی انتظامی در دستیابی به اهداف راهبرد اول، قابل تقدیر و در سطح بینالمللی، مثالزدنی است. محافظت از مرزها و برخورد با گروههای عمده تولید و توزیع مواد بهطور قطع و یقین نتایج مثبتی در کنترل شیوع اعتیاد در کشور دارد و نیروی انتظامی، وظیفه ذاتی خود را در این مسیر بخوبی پیش برده است و میبرد.
در پیشبرد اهداف کاهش تقاضا، ایران پشتوانه علمی و تجربه عملی ارزشمندی را در بیش از یک دهه گذشته کسب کرده است و متخصصان برجسته و دستاوردهای قابل قبولی در حوزههای مختلف پیشگیری و درمان و کاهش آسیب داشتهاست که متأسفانه بخشی از این سرمایه علمی و عملی به دلیل اختلاف سلایق و گاه تصمیمگیریهای غیرکارشناسی در سالهای نه چندان دور آسیب جدی دیده است و نیاز به بازآرایی و احیای مجدد دارد.
مرور ادبیات مورد اشاره در سطح رسانهها، دو پیشفرض را فرا روی ما قرار میدهد: اول این که منشا این آسیبها انسانها هستند یا خیابانهای شهر؟
چنانچه بر عامل انسانی و نقش فرد معتاد تأکید داشته باشیم، فارغ از این که این فرد در خیابانهای شهر است یا چاردیواری منزل خود یا پشت دیوارهای یک اقامتگاه یا زندان، برای مواجهه با او باید رویکردی مناسب با هدف کاهش شیوع اعتیاد طراحی شود.
الف) پیشگیری برای کاهش نرخ بروز اعتیاد: متأسفانه دانش و خدمات پیشگیری اعتیاد در سالهای گذشته بسیار کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بجز تلاشهای پراکنده اطلاعرسانی و آموزش عمومی، کمتر برنامه هدفمند و مدونی با هدف پیشگیری در سطوح مختلف جامعه اجرا شدهاست.
ب) درمان اعتیاد: با وجود این که سیستم درمان و دانش اعتیاد در ایران از پیشروترین، بهروزترین و کاملترین سیستمهای درمان اعتیاد در دنیاست و درمانهای دارویی، غیردارویی، سرپایی، بستری، اقامتی و... در سطوح مختلف برای بیماران در دسترس است، به دلایل مختلف از جمله نبود حمایت عملی مناسب از این سیستم از سوی متولیان، وضعیت فعلی درمان اعتیاد را با کاستیها و مخاطراتی روبه رو کرده است که به چارهاندیشی نیاز دارد.
اما چنانچه بر منشأ اجتماعی اعتیاد تأکید کنیم و خیابانها را عامل اصلی بروز آسیبهای اجتماعی و اعتیاد بدانیم و فکر کنیم شهر ما از یک سو بستر آسیبزایی دارد و از سوی دیگر نمیتواند پذیرای آسیبدیدگان خود باشد، باید رویکرد خود را به اصلاح این بستر پرخطر معطوف کنیم.
الف) پیشگیری از اعتیاد
ب) کاهش آسیب: یعنی مداخلاتی بهمنظور کاهش عوارض و تبعات فردی و اجتماعی مواد و دیگر آسیبهای اجتماعی برای حفظ شأن انسانی و کمک به افراد آسیب دیده طراحی کنیم تا حداقلهای ضروری برای حیات آنها فراهم شود . اگر آسیب در دل خیابانهای همین شهر رخ دادهاست، وظیفه انسانی ما حکم میکند کمک و حمایت برای آسیبدیدگان را نیز در همین بستر فراهم آوریم. جدا کردن افراد آسیبدیده و دور کردن آنها از جلوی دید، تنها تسکینی موقت بر چهره شهری است که واقعیت آن دیگر گونه است؛ شهری که خیابانهای آن بازنمودی از خانههای آن است.
انسانها باید به قدر کافی زنده بمانند و حمایت شوند تا بتوانند وارد مسیر تغییر شوند و در آن گام بردارند و وظیفه ما تأمین حداقلها برای زیستن همشهریانمان است.
دکتر رضا دانشمند / عضو مرکز تحقیقات اعتیاد دانشگاه علوم بهزیستی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد