اما وقتی صحبت از کیفیت تاکسیها میشود، هیچکس نیست که چیزی بر آن اضافه کند. نه خود رانندگان تاکسی و نه سازمانهای مربوط که باید بازرس بفرستند داخل تاکسیها و نحوه خدماتدهی رانندگان را از نزدیک مشاهده و بلکه لمس کنند. هر سال هم مثل افزایش طبیعی نرخ کرایه، یک چیزی هم بر خدمات آن افزوده شود. مگر اجداد ما که چهارپا سوار میشدند، نمیگفتند هر چقدر که پول بدهی، به همان نسبت آش میخوری؟.... پس چی شد؟
خوشحالیم که بالاخره برخی از مسئولان در این زمینه یک تحرکات مفید و مثبتی دارند نشان میدهند که جای امیدواری و تشکر دارد. آقای تشکری هاشمی، معاون شهردار تهران و رئیس سازمان حملو نقل و ترافیک شهرداری تهران، یک حرفهای قشنگی در این راستا زدند که شنیدن دارد.
خبر وارده: «معاون شهردار تهران با بیان اینکه وجود 12 هزار تاکسی فرسوده در معابر تهران در شأن مردم پایتخت نیست؛ گفت: شهرداری تهران 6000 تاکسی پیکان را از ابتدای دیماه امسال نوسازی خواهد کرد.» ــ به نقل از جراید
تاکسیهای بد: ما ضمن تائید فرمایشهای متین معاون محترم شهردار تهران و تأکید مجدد بر ضرورت نوسازی ناوگان تاکسیهای پایتخت در راستای افزایش کیفیت آنها، خواهش میکنیم که از سازمان تاکسیرانی نیز بخواهند که نظارت خود بر نحوه ارائه خدمات در تاکسیها را افزایش دهند. یک دفترچه یادداشتی بازرسان داشته باشند که اسامی تاکسیهای خوب و بد را یادداشت کنند. تاکسیهای خوب و رانندههای خوب تاکسی زیاد داریم. همین چند شب پیش سوار یک تاکسی شدم که رانندهاش به مسافران شکلات میداد. شاید به جای حذف شکلات از برخی پروازها!.... ولی خب تاکسیهای بد هم داریم. ذیلا به چند نمونه از تاکسیهای بد اشاره میشود:
1ــ تاکسی بیدستگیره: بعضی تاکسیها انگار آدم را دستگیر وسوار ماشین زندان کردهاند. حتی در هوای داغ تابستان، دستگیرههای بالابر شیشههای تاکسی را برداشته و داخل داشبورد گذاشتهاند. اگر حالت خیلی خراب شود، فقط میتوانی از راننده خواهش کنی که اگر میشود، دستگیره بالابر شیشه را تقدیم شما کند. نمیدانم چه ضرورتی بوده که کارخانههای سازنده این خودروها، دستگیره بالابر شیشه برای این آنها درنظر گرفتهاند؟
2ـ تاکسی کثیف: بعضی تاکسیها آن قدر صندلیها و روکشهای آنها کثیف و آلوده است که بوی خرمرده میدهند. مسافر باید ابتدا یک گیره لباس بر بینیاش بزند سپس داخل تاکسی شود. یا هم که تا مقصد، نفس خود را در سینه حبس کند. فوقش تا فوت شده پیاده میشود.
3ــ تاکسی شلوغ: بعضی تاکسیها بدون توجه به اعصاب مسافر و آزادی وی، هر شبکه رادیویی یا هر نواری که خودشان دوست دارند، گوش میکنند و چنان صدایش را هم بلند میکنند که انگار وظیفه شماست همراه با راننده به آن گوش دهید. تاکسی را با منزل خودشان اشتباه گرفتند که گفتند چهاردیواری و اختیاری. لااقل یک منویی از انواع آهنگها به شما نمیدهند که انتخاب کنید.
4ــ تاکسی مستقیم: بعضی رانندهها حتی در شرایطی که کلی مسافر روی زمین، سرگردان مانده؛ باز هم فقط مستقیم سوار میکنند. انگار که اصلا اعتقادی به چرخاندن فرمان ندارند. شرایط آب و هوایی که بدتر میشود، به جای همراهی و دلسوزی با مسافرها، از آن به عنوان نقطه ضعف آنها استفاده میکنند و فقط مستقیم یا دربست سوار میکنند؛ چون میدانند که مسافرها در زیر آفتاب داغ تابستان یا سرمای سخت زمستان، مجبورند و با هر قیمت و شرایطی سوار میشوند. اوج انصاف و بنیآدم اعضای یک پیکرند و از این حرفهای خوشگل و قشنگ!
رضا رفیع
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اسماعیل حلالی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید به مناسبت هفته بزرگداشت شهدا در گفتوگوی اختصاصی با روزنامه «جامجم» مطرح کرد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم