موسیقی در ایران هم هرچند فراز و نشیبهای بسیار داشته است، اما موسیقی در گذر زمان و همچنین عبور از اتفاقات زیادی به امروز رسیده است. به امروز که از برخی سازها فقط نامی باقی مانده است و فراموش شدهاند. به امروز که خیلی از سازها دگرگون شدهاند و تحول پیدا کردهاند، اما در هر صورت موسیقی در گذر زمان زنده و سرپا مانده است و به حیات خود ادامه داده است. بهقول سنایی:
خشکسیمی، خشکچوبی، خشکپوست
از کجا میآید این آوای دوست
در این نوشته سعی داریم سازهای ایرانی را دستهبندی کرده و به معرفی سازهای مطرح موسیقی به طور اجمالی بپردازیم. در این رهگذر به سازهای ابداعی که طی سالهای گذشته تاکنون از سوی اهالی موسیقی و هنرمندان این عرصه ساخته شدهاند، هم اشاره کردهایم.
هرچند سخن گفتن از سازهای ایرانی و تحول آنها بسیار دشوار است، اما موسیقی در ایران هنری دیرپاست و ریشهای عظیم و عمیق دارد.
در ایران از قدیم موسیقی نقش پررنگی در جامعه داشته است. در ایران باستان هنگام برآمدن و فرو رفتن خورشید گروهی به نواختن طبل میپرداختند. در اوستا بخش یسناها آمده که پزشکان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان میکردند.
در آن دوران سه نوع موسیقی آیینی (دینی)، بزمی و رزمی مرسوم بوده است، همچنین در جشنهای طبیعت و روزهای تاریخی و ملی نواها و موسیقی ایرانی ویژهای اجرا میشد. در دوران هخامنشیان سرودها و ترانههایی به نام هوره در جنگها و جشنها اجرا میکردند که امروزه در ایلام و سرزمینهای غرب ایران با همین نام رایج است.
در دوران ساسانیان بویژه بهرام گور و خسرو پرویز موسیقیدانهایی زیرنظر وزیر دربار «خرم باش» کار میکردند. در جشنهای بزرگ، این نوازندگان و خنیاگران نواها و آهنگهای گوناگون اجرا میکردند. در شاهنامه آمده بهرام گور تعداد ده هزار لوری (خنیاگر) از هند برای شادی و پایکوبی مردم به ایران آورد.
مشهورترین موسیقیدانهای این دوران باربد، سرکش، رامتین، بامشاد، آفرین و نکیسای چنگنواز بودند. باربد برای هر روز هفته نوایی ساخت که به هفت خسروانی معروف است. همچنین برای هر روز ماه سی لحن یا سی دستان و برای ۳۶۰ روز سال غیر از پنجه دزدیده، ۳۶۰ آهنگ یا ۳۶۰ دستان را ساخت. آهنگ جامهدران که در ردیف موسیقی ایرانی است از ساختههای نکیساست که با چنگ نواخته است.
موسیقی ایرانی دارای هفت دستگاه به نام شور، ماهور، نوا، همایون، سهگاه، چهارگاه و راست پنجگاه است و آوازهای ایرانی دارای سه بخش: دستگاه، نغمه و گوشه است.
در ایران بعد از اسلام هم دانشمندان اسلامی و موسیقیدانان بزرگ ایرانی درباره هنر موسیقی کتابها و نگارشهایی دارند که ازجمله مهمترین آنها میتوان به ابونصر فارابی اشاره کرد.
فارابی بزرگترین دانشمند قرن سوم و چهارم هجری است و در تمام علوم زمان خود استاد بود و او را معلم ثانی بعد از ارسطو میدانند. فارابی موسیقی را در بغداد آموخت و سماع طبیعی ارسطو را 40 بار خوانده است و سازی شبیه قانون نیز ساخته است و آثار مکتوبی همچون کتاب الموسیقی الکبیر و المدخل الی صناعته الموسیقی و کتاب الموسیقی پدید آورده است.
موسیقی در عصر حاضر هم داستان مفصل و فراز و نشیبهای بسیاری داشته و دارد، اما در همه این دورهها میتوان به این نکته اشاره کرد که در هر شرایطی هنر و هنرمند اصیل و ارزشمند باقی ماندهاند و نامشان از صحنه تاریخ پاک نشده و نخواهد شد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد