در شیوه حکومت امام علی(ع)، آبادانی مملکت و حقوق مردم بر حقوق حاکمیت مقدم است

جایگاه مردم در عهدنامه مالک‌اشتر

کمال علم و رفع اختلافات موهوم در دولت مهدوی

در صدر اسلام، با توجه به شرایط تاریخی و جغرافیایی خاص جامعه اسلامی در آن زمان، ما شاهد حضور اقشار و دسته‌های گوناگون و ادیان و ملل مختلف در اجتماع بوده‌ایم. حال یکی از موضوعاتی که می‌تواند در رابطه با حکومت مهدوی مطرح باشد این است که آیا در آن حکومت نیز چنین پدیده‌ای وجود خواهد داشت یا خیر.
کد خبر: ۸۰۴۲۹۹
کمال علم و رفع اختلافات موهوم در دولت مهدوی

در پاسخ به این پرسش باید گفت بر اساس روایات اصولا با ظهور و حضور امام عصر(عج) کثرت و اختلاف به نحوی از میان برداشته خواهد شد.

توضیح مطلب از این قرار است که در زمان ولی‌عصر طبق آنچه در آثار آمده است علوم و رشد فرهنگی، بسیار گسترده می‌شود. بر اساس روایات، علم 28 حرف است و 2 حرف آن در میان مردم و بقیه آن نزد مهدی موعود است. معنای این مطلب گسترش علم و دانش در زمان حضرت صاحب است.

در نتیجه در زمان ایشان سطح افکار به قدری بالا آمده و رشد می‌کند و زنده‌تر می‌شود و پرده از روی مجهولات برداشته می‌‌شود که دسته‌بندی‌ها و تنازع در افکار و آرا کنار می‌رود.

آنچه در زمان حضور امام اتفاق می‌افتد این است که در اثر تکامل علم و تحقیقات و پژوهش‌ها، واقعیات منکشف می‌شود و دیگر موضوعی برای اختلاف باقی نمی‌ماند؛ بلکه اختلافات علمی جای خود را به بهره‌مندی از نتایج علم می‌دهد.

در آن شرایط این که عده‌ای چپ فکر کنند و عده‌ای دیگر راست بیندیشند اصلا معنا ندارد. در آن زمان کاملا حس می‌شود که ناظمی وجود دارد که جهان را نظم بخشیده و جهان در دست اوست و در چنین شرایطی دیگر ماتریالیسم و ماده‌گرایی معنا ندارد و به یک شوخی تبدیل می‌شود؛ کاپیتالیسم و سوسیالیسم و لیبرالیسم و اومانیسم و ایسم‌های دیگر نظری و عملی نیز همین طور. همچنان که فرضیه‌هایی پیش از این وجود داشته است که الان دیگر مانند یک شوخی به نظر می‌رسند.

چنین چیزی شاید دور از ذهن به نظر آید، اما علت این‌که این تصویر از ذهن ما دور است آن است که ما اختلاف‌های موجود را اختلاف‌های واقعی می‌دانیم؛ در حالی که این گونه نیست. اکثریت مباحثی که الان در جوامع علمی جریان دارد فرضیه و واقعیت نیست.

برای مثال هیئت بطلمیوس چند صد سال حاکم بود و مردم فکر می‌کردند واقعیت همان گونه است که در این هیئت بیان می‌شود. اما گالیله و کوپرنیک چیز دیگری گفتند و واقع که کشف شد نظریه بطلمیوس عقب‌نشینی کرد و ادعاهای آن مبنی بر این که زمین ساکن است و منظومه شمسی به‌دور آن می‌چرخد، کنار رفت.

این به این دلیل بود که انکشاف از واقع شد و با کشف شدن واقعیت طرفداری از آنچه جهل است دیگر معنا ندارد. امروز می‌گویند که فلان ظرف یک بار مصرف برای بدن مشکلی ندارد، اما بعد از مدتی مشخص می‌شود که سرطان‌زاست.

پس آنچه بوده علم نبوده بلکه خیال و فرضیه‌ای بوده است. در زمان حضرت مهدی(عج) علم گسترش پیدا می‌کند و جهالت‌ها عمدتا از روی طبیعت و از روی کائنات برداشته می‌شود.

بنابراین اگر در زمان امیرالمؤمنین(ع) یا حتی 200 سال بعد از آن، در زمان امام رضا(ع)، تعداد ملل و نحل زیاد بوده است، دلیلی جز آشکار نبودن و منکشف نبودن واقع نداشته است.

در آن شرایط دسته‌ای معتزله بودند، یک دسته اشاعره شدند، دسته‌ای دیگر قدریه شدند و... اما در زمان حضرت مهدی(عج)، طبق آنچه در روایات و احادیث می‌خوانیم، علم و نه فرضیه، گسترش پیدا می‌کند.

آیت‌الله علی اسلامی - عضو مجلس خبرگان رهبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها