در نظام صنعتی یا سرمایهداری، ثروت تبدیل به مبنا شد و هویت اجتماعی رویهای دیگر هم پیدا کرد. معیارهای قبلی کمرنگ و معیار اصلی آن شد که فرد در فرآیند تولید چه اندازه نقش دارد؛ یعنی همان چیزی که در جامعهشناسی از آن به نام طبقه یاد میکنند. این طبقه بیشتر ناظر بود به شهروند، تا این که کلانشهرها و زندگی مدرن شهری به وجود آمد.
در اینجا 2 رویکرد مقدم و موخر داشتیم؛ در اولی جایگاه فرد در نظام تولید یا طبقه معیار بود، اما بعد با تولیدات انبوه در جوامع که صاحبان تولید به دنبال بازار و تنوع در تولیداتشان بودند، پدیده مصرف و میزان آن معیار دستهبندی اجتماعی قرار گرفت: این که ما چقدر یا چگونه مصرف میکنیم. در اینجا دیگر سخن نه از طبقه، بلکه از سبک زندگی است. در سبک زندگی معیارهایمان متعدد میشود؛ معیارهایی چون میزان مصرف، نحوه گذران اوقات فراغت، میزان صرف وقت در ترافیک و نحوه مدیریت آن یا استفاده از اینترنت.
سبک زندگی امروزه معیارهای متفاوتی دارد. سبک زندگی از ابتدا براساس مطالعه قشربندی مارکس به وجود آمد. بعد وبر بر او اشکال گرفت که بحث طبقات کاملا مادی و اقتصادی است. مطالعات وبر در جوامع دینی چیزی دیگر میگفت. وبر سه بحث ثروت، قدرت و منزلت را معیار قرار داد و نامش را گذاشت «سبک زندگی» و از سبک زندگی قشرهای مختلف سخن گفت چون سبک زندگی نظامیان، معلمان و بازاریان؛ سپس آدلر که یک روانشناس بود اصطلاح دیگری به میان آورد و گفت انسانها در سه ساحت بینشها، گرایشها و رفتار به سبکهای مختلف طبقهبندی میشوند؛ یعنی کسانی که به لحاظ بینشی، گرایش و رفتاری نزدیک هستند، یک گروه را تعریف میکنند که از سبک زندگی خاصی برخوردارند. برخی دیگر معیار را سطح بهداشت در نظر گرفتند. بعد در آمریکا و در رویکردی عملگرایانه آداب، رسوم و هنجارهای متنوعی که افراد در زندگی روزمره رعایت میکنند، سبک زندگی نام گرفت، سبک زندگی شهری، روستایی، اسلامی، مسیحی، غربی یا شرقی. سبک زندگی اخیرا در جامعه ما یک معنای عامتر پیدا کرده که معادل اخلاق، هم اخلاق فردی و هم اخلاق اجتماعی قرار میگیرد، چراکه رهبری در سخنانشان یکی از شاخصههای سبک زندگی را فرهنگ عمومی یا اخلاق تعریف کردند. لذا اگر شما از مسیحیت یا اسلام بعد اخلاقی را در نظر بگیرید، میشود سبک زندگی اسلامی یا مسیحی. از این منظر سبک زندگی دایره بسیار متنوعی را در بر میگیرد.
سبک زندگی و آگاهی
بالاترین سازوکار برای تنظیم تاثیر هویت شهروندی و اجتماعی بر زندگی فردی، آگاهی است. به این معنا که انسانها به انواع سبک زندگی و نقاط ضعف و قدرت آنها آگاه بشوند و تصمیماتشان را براساس این آگاهی و شناخت اتخاذ کنند. بدون آگاهی، انسان مدام در بنبستهای مختلف گرفتار میآید و تنها به فکر رهایی خود از بنبست خواهد بود. البته گاهی شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه افراد را در این بنبستها قرار میدهد و زندگی فرد یا اصولی که براساس آن جامعهپذیر شده بیاثر و بیرنگ میشود. برای نمونه در بحث اشتغال، فردی که در بنبست بیکاری گیر افتاده، دیگر نمیاندیشد که یک شغل با او و هویت اجتماعی او چه اندازه همخوان بوده و برایش ارضای روحی دارد. در بحث تحصیل و ازدواج هم اوضاع به این منوال است.
علاوه بر بنبست شرایطی اشاره شده، باید به تاثیر مد اجتماعی نیز در هویت شهروندی اشاره کرد. به جرات میتوان گفت بیش از 70 درصد افرادی که در دانشگاه تحصیل میکنند نه براساس علاقه یا آگاهی، بلکه براساس یک مد و فضای اجتماعی شناور مشغول تحصیلند و از این رو نه انگیزه دارند، نه هدف. بنابراین گرفتار شدن در برخی بنبستها دست خود انسان نیست. البته این نه به معنای جبر اجتماعی بلکه به معنای الزام اجتماعی است که در آن آگاهی باعث میشود افراد در موقعیتهای مرزی بتوانند تصمیمگیری کنند.
اراده و گرایش در سبک زندگی
اما عامل تاثیرگذار دیگری هم افزون بر آگاهی وجود دارد و آن عامل اراده و گرایش است؛ این که بین آگاهی و تمایلاتتان تعارض ایجاد میشود، عقل حکمی میدهد و دل کشش دیگری دارد و از این نباید غفلت کرد. بخصوص در جوانها گرایشها بر بینشها غالب است. باز در اینجا نیز بحث جامعهپذیری و رسانهها و آگاهی و بخصوص فضای مجازی بسیار میتواند تاثیرگذار باشد. این موارد میتواند باعث تزلزل سبک زندگی شده و آن را شناور بسازد. بخصوص در جوامع شهری مدرن تحت تاثیر فضای مجازی سبک زندگی در سیالیت و شناوری قرار میگیرد و آدمها بلاتکلیفند. امروزه یک فرد در بازه زمانی عمرش دو تا سه تیپ فکری شخصیتی را تجربه میکند یا حتی بعضا دو تا سه مذهب را تجربه میکند، اما در گذشته شاید دو سه نسل یک تیپ فکری داشتند. البته آدمهایی هم وجود دارند که تثبیت شده هستند و اینها از نظر سلامت روان و بهداشت آن آسودهتر هستند زیرا کسی که سبک زندگی سیالی دارد، مدام در تکاپوست و به نظر واحدی نمیرسد. البته این به معنای ارزشگذاری هیچ یک از دو مورد نیست.
دکتر مجید کافی / استاد جامعهشناسی دانشگاه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم