آنطرفتر میتینگ خانمها است دم در خانه یکی از همسایهها یا در پارکینگ یکی از آپارتمانها. بعد از حال واحوال کردن و با خبر شدن از حال وروز همسایهای که مدتی است کسی او را در کوچه ندیده یا دختر همسایه که برایش خواستگار آمده، از این طرف و آن طرف حرف میزنند؛ حرفهای زنانه ای که انگار تحت هیچ شرایطی به پایان نمیرسد.
سر کوچه هم پاتوق مردهای میانسال و جوان است تا از بازی فوتبال یا کشتی دیشب بگویند و برای طرفداری از تیم مورد نظرشان رجز خوانی کنند یا از موتور و ماشین جدید دوست یا فامیل خبر بگیرند. اینجا هنوز صدای دستفروشان و دورهگردانی که مغازهشان را روی یک گاریدستی این طرف و آن طرف میکشند گاه و بیگاه به گوش میرسد. اگر سر بلند کنید در آسمان هم بجز پرندههای آهنیکفترهای جلد زیادی میبینید که دور یک پشت بام میچرخند تا جایی برای نشستن بیابندو تفریحی باشند برای جوانی که کفتربازی میکند.آن جا که جوادیه دو نیم شده هم هنوز صدای قطارها از پشت دیوارهای حائل شنیده میشود.
جوادیه یکی از معروفترین محلات جنوبی تهران است. شهرت این محله زمانی به داشمشدیها و لوطیها و بزنبهادرهایی بود که آوازه دعواهایشان گاهی کل تهران و حتی روزنامهها را بر میداشت. شهرت دیگرش هم به جوانانی بود که اغلبشان زمانی چند سال ابتدای جوانیشان را برای کار به ژاپن میرفتند. حالا ولی نه از آن نزاعها و بزنبهادرها نشان چندانی مانده و نه از آن سنت همهگیر ژاپن رفتن. هرچند هنوز هم شاید تک و توک بتوان رد برخی از آن لوطیهای قدیم را در معدود قهوهخانههای محله زد و خاطرات ژاپن را لابهلای حرفهای برخی اهالی که حالا دیگر میانسال شدهاند، جست.
جوادیه در جنوب غرب میدان راهآهن قرار دارد و تا همین چند سال پیش،بیشتر به پلی که جوادیه را به میدان راهآهن متصل میکرد شناخته میشد.
جوادیه قدمتی 70 ساله دارد. با خانههایی کهنه ودرهم رفته و به سختی کنار هم نفس میکشند. اگر چه در حال حاضر با ساخته شدن آپارتمانها تغییراتی در آن بهوجود آمده اما هنوز هم جوادیه از یک بافت نسبتا قدیمی برخوردار است با خانهها کوچک و خیابانهای باریک و کوچههای تودرتو و البته بنبستهای کوچک و زیاد. شاید آن وقت که آقای جواد فردانش ـ مالک اولیه زمینهای جوادیه که اسم محله هم از نام کوچک او گرفته شده ـ زمینهای این منطقه را بین کارگران کشتارگاه و راهآهن و سازمان قند وشکر تقسیم میکرد، بیشتر به اسکان آنها توجه داشت تا به خیابانبندی محله.
جواد فردانش را همین الان هم همه اهالی محله میشناسند و به نیکی از او یاد میکنند. اولین چاه آب و اولین مدرسه و مسجد محله را او در اینجا ساخته است تا محله جوادیه که قبلا ترکآباد نامیده میشد شکل بگیرد. اگر چه خودش نیست اما یادگارهایش در این محل کم نیستند؛ مسجد فردانش که همزمان با شکلگیری محله ساخته شده و قدیمیترین مسجد محله است و تمام خانههای کوچک و بزرگی که او با تقسیم زمینهایش برای هم محلهایهایش ساخت.
خیابانهای اصلی جوادیه، فیروزآباد، 10 متری اول، 20 متری جوادیه و 10 متری دوم و خیابان نوری است.
خیابان بیست متری نسبت به خیابانهای دیگر مهمتر است شاید بهدلیل مرکزیت و بافت تجاری که دارد. بازارچه معروف جوادیه که یکی از مراکز مهم خرید اهالی محل و پاتوق دستفروشان است از این خیابان شروع میشود و تا خیابان 10 متری اول ادامه مییابد. به همین دلیل شاید اکثر مواقع شلوغ است. البته این ازدحام تنها مربوط به بازارچه نیست، 20 متری بهدلیل کمبود جای پارک و ازدیاد ماشینهای دوبله پارک شده، همیشه شلوغ و پر ترافیک است.
یکی دیگر از بخشهای معروف جوادیه پل قدیمی جوادیه بود که توسط آلمانها ساخته شده بود. با ساخته شدن پل جدید که یک سازه فلزی است، این پل از بین رفت و حالا تنها نامی از آن باقی مانده است. جالب است بدانید که حتی الان هم خیلی از بچههای جوادیه در معرفی خود با افتخار از پل قدیم یاد میکنند «بچههای سر پل جوادیه».
پل جدید که عنوان «شهدای جوادیه» بر آن نهاده شده، سازه کابلی بسیار شیکی است که به ادعای سازندگانش در نوع خود منحصربهفرد است. پلی که به شکل سوزن ریل قطار ساخته شده و قرار است در مقابل زلزله خیلی مقاوم باشد و حالا برای محله جوادیه نمادی شده تا همه اینبار جوادیه را به نام پل جدید بشناسند.
جوادیه ماه محرمهای معروفی هم دارد. اهالی میگویند در ایام محرم هر شب 20 متری جوادیه پر از دستههای مختلف میشود و این عبور و مرور در روزهای تاسوعا و عاشورا به اوج خودش میرسد؛ چنانکه خیلیها از اقصینقاط تهران برای دیدن این شور و حال به این محله میآیند. از جمله خیلی از فوتبالیستها و چهرههای معروف دیگر که در عزاداری یک حسینیه خاص شرکت میکنند. حسینیهای که فرهاد کاظمی مربی معروف فوتبال در آن مداحی میکند.
پایگاه بسیاری از هیاتها و مداحان معروف آذری زبان کشور نیز در تهران، همین محله است.
جوادیه گرچه به آن معنا رستوران معروف و بزرگی ندارد اما پر است از ساندویچی و جگرکیهای قدیمی. البته اگر روزی گذرتان به جوادیه افتاد بد نیست سری به جگرکیهای اطراف میدان بهمن بزنید که خیلی از جوادیه دور نیست و حالا پاتوقی شده برای جگرخورهای حرفهای.
نزدیکی به دو بزرگراه تندگویان و شهید نواب راه دسترسی به جوادیه را بسیارآسان کرده است. اگر قصد دارید با وسایل حمل و نقل عمومیبه آنجا بروید؛ اتوبوسهای پارک شهر ـ جوادیه، اتوبوسهای انقلاب ـ خانیآباد و اتوبوسهای شهید افشار ـ و پایانه جنوب به کمک شما میآیند.
اکرم بیگی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
زحمت كشیدید و از محله با صفای جوادیه تعریف و تمجید كردید و من رو به خاطرات دوران كودكیمان بردید . یك نكته اینكه محله جوادیه جدا از لوطی گریها و ... انسانهای شریفی رو تحویل این جامعه داده است. شهدای عزیز كه جای دارد نثار شادی روحشان و آمرزششان صلواتی فرستاد و همچنین دكترها و مهندسانی كه از این جوادیه به ظاهر بزن بهادر و خلاف وارد این مملكت شده اند و در حال خدمت میباشند .
و.....
جوادیه افتخارات قشنگی دارد كه كاش این اسامی و یا به صورت كلی ذكر میشد .
باز هم ممنون از لطفتون
نواب و تندگویان و آزادگان...
نه پارك درست و حسابی براش ساختن نه یه مكان فرهنگی.
دو تا سینمای قدیمی داشت كه زحمت تعطیلی اش افتاد گردن ساخت پل جوادیه كه گذشته از این كه تردد خاصی نداره شده مایه عذاب اهالی جوادیه. چون تنها راهی كه به راه آهن میرسید رو بست.
بدتر از اون یه پل قدیمی رو بخاطرش خراب كردن.
خاصه اكثر اهالی جوادیه از این بی توجهی های مسئولین دل پری دارند ولی...