با حمل ۲۵۰۰تن کمک‌های بشردوستانه ایران

«کشتی نجات» عصر امروز از بندرعباس عازم یمن می‌شود

پیامدهای جنگ یمن گریبان اروپا را می‌گیرد

گرچه یمن با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند، اما کمبود سلاح یکی از این مشکلات نیست.
کد خبر: ۷۹۶۱۹۷
پیامدهای جنگ یمن گریبان اروپا را می‌گیرد

طبق گزارش سازمان ملل در اوایل سال جاری، یمنی‌ها خود 40 تا 60 میلیون اسلحه در اختیار داشتند که این میزان تسلیحات باید برای 26 میلیون یمنی کافی باشد؛ البته کارشناسان بر این باورند که میزان تقاضا برای نارنجک که پیشتر 5 دلار، نارنجک دستی (150 دلار) و آک ـ 47 اس (150 دلار) هزینه در بر داشت، اکنون 8 برابر شده است. جنگ در یمن قرار نیست پایان یابد زیرا هیچ کدام از شرکت‌کنندگان در این ائتلاف با کمبود سلاح مواجه نیستند.

سیاست یمنی‌ها بسیار پیچیده و عجیب و غریب بوده زیرا با شکسته شدن ائتلاف، دشمنان سابق یکدیگر را در آغوش گرفته و دوستان قدیمی تلاش بسیاری را برای کشتار یکدیگر صرف می‌کنند. اما این شگفتی به آن معنا نیست که جنگ در یمن که عربستان سعودی در 26 مارس آن را آغاز کرد، نامرتبط با دیگر کشورهای جهان است.

وضع پایدار جنگی در یمن باعث می‌شود تا موجی از قایق‌ها راهی اروپای غربی یا هر کشور دیگری شوند که پذیرای پناهندگان است. تظاهر رهبران اروپایی برای مبارزه با تروریسم یا حل مساله پناهندگان که در دریای مدیترانه غرق می‌شوند، آن هم درست زمانی که این رهبران از واقعیت جنگ که ریشه در بسیاری از حوادث داشته چشم‌پوشی می‌کنند، بسیار مهمل و بیهوده است.

آمریکا تاکنون تلاش‌های نافرجامی را برای پایان دادن به جنگ یمن که عربستان سعودی و کشورهای خلیج‌فارس آن را به راه انداخته‌اند، انجام داده است. اما واقعیت آنچه در یمن رخ می‌دهد بسیار متفاوت از آن چیزی است که ارائه می‌شود. سعودی‌ها می‌گویند در حال دفع حملات حوثی‌هایی هستند که مورد حمایت ایران بوده و هدفشان تسلط بر یمن است. عربستان همچنین می‌گوید قصد دارد «عبد ربه منصور الهادی» رئیس‌جمهور فراری این کشور را به قدرت باز گرداند. اما حقیقت این است که تسلط حوثی‌ها بر بیشتر نقاط یمن که سال گذشته صورت گرفت، ارتباط اندکی با ایران داشت. این موضوع بیشتر در ارتباط با دشمن قدیمی حوثی‌ها یعنی علی عبدالله صالح رئیس‌جمهور سابق بود که همچنان تسلط لازم را بر ارتش یمن دارد. این موضوع حوثی‌ها را که سنگرهایشان در شمال یمن بود، قادر ساخت تا سپتامبر گذشته صنعا را براحتی در دست بگیرند.

عملیات هوایی سعودی‌ها بیش از آن‌که باعث تضعیف حوثی‌ها شود، آسیب بسیار جدی را به واحدهای ارتش یمن که وفادار به صالح بوده، وارد کرده است. حوثی‌ها تجارب ارزنده‌ای را در نبرد با دشمن دارند، مهارت‌های نظامی آنها و توانایی مقاومت در برابر 6 حمله هوایی صالح در سال‌های 2004 تا 2010 فراموش نشدنی است. همین موضوع باعث شد تا صالح در سال 2012 تنها پس از برکناری از قدرت صلح با مبارزان حوثی را بپذیرد.

جنگ عربستان سعودی با هدف شکستن ائتلاف میان حوثی‌ها و واحدهای نظامی تحت کنترل علی عبدالله صالح و نابودی پایگاه‌های ارتش و تسلیحات سنگین آنها انجام شده است. احتمال کمی وجود دارد که حوثی‌های مسلح در جریان حملات هوایی عربستان متحمل هزینه‌های سنگین شده باشند. دامنه جنگ هم اکنون در استان‌های جنوب صنعا بیش از حد گسترده شده است. در عدن نیز درگیری‌ها شدید گزارش می‌شود که نه تنها نبرد با بسیاری از هواداران هادی بوده بلکه این مبارزه با جدایی‌طلبان جنوبی نیز جریان دارد که خواهان لغو توافق اتحاد در سال 1990 هستند.

با این حال باید گفت عربستان سعودی در جنگ خود در یمن با خطراتی مواجه است؛ زیرا جنگ حرکتی غیرقابل کنترل بوده که چشم اندازهای سیاسی موجود را از بین می‌برد. اگر عربستان سعودی در یمن مداخله نمی‌کرد، بعید به نظر می‌رسد که حوثی‌ها در طولانی مدت قادر به تسلط بر این کشور باشند، زیرا بسیاری از مناطق، احزاب و قبایل مخالف آنها بودند. یمن آن‌قدر دچار اختلاف و دودستگی است که نمی‌تواند به پیروزی آشکار یک گروه منجر شود.

یمنی‌ها بر این موضوع پافشاری می‌کنند که جامعه آنها به طور سنتی گرفتار فرقه‌گرایی میان شیعه زیدیه، یک‌سوم جمعیت و دو‌سوم یمنی‌ها نشده است که از اهل سنت هستند؛ اما حقیقت این است که این موضوع با رویارویی منطقه‌ای گسترده‌تر و همچون جنگ ائتلاف سنی به رهبری عربستان سعودی و شیعیان به رهبری ایران می‌تواند به سرعت تغییر کند.

القاعده در شبه جزیره عربستان نیز از این موضوع سود می‌برد؛ زیرا این شبکه ذینفع اصلی سیاست‌های نظامی‌گرایانه یمنی‌ها بوده و می‌تواند به عنوان نیرویی نمایان شود که از سیاست‌های اهل سنت شوکه شده‌اند. اعضای این گروه دیگر تحت فشار ارتش منظم یمن نیستند.

سعودی‌ها و دیگر حاکمان کشورهای خلیج‌فارس بسیار نگران اوضاع یمن هستند، زیرا حیاط خلوت اصلی آنها تلقی می‌شود. اما دلایل بسیاری نیز وجود دارد که دیگر کشورهای جهان باید بسیار نگران شرایط این کشور باشند. زیرا یمن، عراق، سوریه، افغانستان، لیبی و سومالی اماکنی هستند که به یکدیگر وصل می‌شوند و در آن جنگ‌سالاران فرمان می‌رانند. بیشتر مردم این کشورها در موطن خود بارقه امیدی از زندگی احساس نمی‌کنند و هر خطری را برای فرار از این شرایط به جان و دل می‌خرند. این باید یک فاجعه ملی باشد که باعث شده قایق‌ها مملو از مهاجران مایوس و ناامیدی شود که به امید رسیدن به اروپا سراسر مدیترانه را طی می‌کنند. همین رویکرد به شکلی بسیار بد در یمن نیز مشاهده می‌شود. زیرا این کشور پیش از بحران کنونی نیز دستخوش بحران‌های دیگر بود.

طبق گزارش سازمان ملل متحد، سوءتغذیه در یمن همانند بسیاری از مناطق جنوب صحرای آفریقاست و تنها نیمی از جمعیت به آب سالم دسترسی دارند. این کشور 90 درصد غلات مورد استفاده را وارد می‌کند اما هیچ کشتی‌ای حق ورود به این کشور را ندارد، زیرا سعودی‌ها بنادر آن را محاصره کرده‌اند؛ از این رو انتقال مواد غذایی به یمن بسیار دشوار است. در شهرهای یمن کمبود برق وجود دارد و به این معناست که داروهای ضروری در بیمارستان‌ها یافت نمی‌شود.

این یک مشکل کوتاه مدت نخواهد بود. اگر تحولات به همین شکل استمرار داشته باشد، یمن در نهایت سقوط می‌کند، هرچند ممکن است این امر زمانبر باشد. سقوط یمن به آن معناست که در این کشور شاهد خلأ قدرت باشیم. اکنون این موضوع به نفع القاعده در شبه‌جزیره عربستان و دیگر گروه‌های جهادی تمام می‌شود. از طرفی، حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا علیه القاعده به گونه‌ای بوده که تاکنون نتوانسته است مانع نفوذ اعضای این گروه در تمام استان‌های یمن شود.

یمن تاکنون بسیاری از جنگ‌هایی را تحمل کرده که دیگر نقاط جهان آن را تجربه نکرده‌اند. با این حال شاید این جنگ از نوع دیگری بوده و پیامدهای دیگری داشته باشد که به نظر نمی‌رسد بخوبی محاسبه شده باشد.

ایندیپندنت / مترجم: معصومه زارع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها