نکته برجسته این سریال قهرمانپروری است که میتوان آن را دلیل اصلی جذب مخاطب در این مجموعه دانست، موضوعی که فقدان آن را میتوان علت اصلی ناکامی سینما و البته تلویزیون در زمینه جذب مخاطب دانست. نبود قهرمان در آثار سینمایی و تلویزیونی باعث به وجود آمدن چالشهایی در جامعه شده است که یکی از آنها انباشته شدن ذهن جوانان و نوجوانان از قهرمانان غیروطنی و وارداتی است. این در حالی است که در تمام دنیا برنامههای خاصی جهت قهرمانپروری و صادرات آن اجرا میشود، از هزینههای میلیاردی برای ساخت فیلمهای سینمایی در بزرگ ترین شرکتهای فیلمسازی و تولید قهرمانان جذاب و تلقیح آنها در ذهنها تا تولید سریالهای چند فصلی و چند صد قسمتی برای تزریق فرهنگ و تثبیت سبک زندگی قهرمان و عادیسازی رفتار آنها در ذهنهای آماده تا به آنچه میخواهند دست یابند.
این در حالی است که ایران در بین کشورهای همسایه از معدود کشورهایی است که صاحب صنعت فیلمسازی است. این ظرفیت عظیم میتواند از هر سلاحی موثرتر باشد که گویی برای ما فقط جنبه سرگرمی دارد. ما نه مانند هند قادر به صادرات محصولات خود به نام فیلم و اکران آنها در سینماهای غرب هستیم و نه مانند کره جنوبی سریالهای با قهرمانان آنچنانی میسازیم. یا فیلم میسازیم که فقط ساخته باشیم. فیلمهایی که حتی خودمان را هم جذب نمیکند و سوژه اکثر آنها زندگی چندروزه یا چندساعته انسانهایی درگیر با خود و دیگران است که بلاتکلیفاند و نه حرفی برای گفتن دارند و نه چیزی را به مخاطب میآموزند. آثار سینمایی و تلویزیونی ما به قهرمان زمینی از جنس مردم نیاز دارد. قهرمانی که اشتباهات و نقصهای انسانی دارد اما برای بهبود شرایط خود و دیگران تلاش میکند. منفعل نیست اگرچه گاهی میترسد یا غمگین میشود اما فعال است و عمده فعالیتش اشک ریختن نیست. تلاش و اعتماد به نفس بالا، پذیرش شکست، عبور از گذشته و زندگی در حال برای رسیدن به فردا میتواند از آدمی یک قهرمان بسازد و کسی که قهرمان زندگی خود است میتواند قهرمان و الگوی زندگی دیگران نیز باشد.
اینگونه میتوان برای مردم و بهبود سبک زندگیشان قهرمان آفرید و به آنها زندگی کردن آموخت نکتهای که ما سالهاست از آن غفلت کردهایم.
طیبه زهرایی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد