به گزارش جامجم، نمایشگاه کتاب تهران را میتوان یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور قلمداد کرد؛ رویدادی که قدمتش هم نشان میدهد یکی از با ریشهترین اتفاقات در حوزه فرهنگ است و حتی حضور هرساله رئیسجمهورهای ادوار مختلف در افتتاحیه این رویداد و البته بازدید رهبر معظم انقلاب هم نشان از اهمیت نمایشگاه کتاب تهران دارد.
با وجود این، هرساله بحثهای بسیار زیادی در حوزههای مختلف درمیگیرد و کارشناسان و صاحبنظران درباره موضوعات مختلفی صحبت میکنند. توجه به جنبههای نمایشگاهی به جای پررنگ کردن جنبههای فروشگاهی، دریافت وجه برای ورود به نمایشگاه از سوی برگزارکنندگان نمایشگاه، ایجاد محلی دائمی برای این رویداد، عنایت جدی به مقوله کپیرایت و فروش رایتکتابها، عرضه کتابهای روز، تخصیص هدفمند یارانهها، مدت برگزاری نمایشگاه و همچنین فصل برگزاری آن در تقویم، نحوه دریافت بنهای کتاب، دعوت از کارشناسان بینالمللی نشر، متراژ و نحوه انتخاب ناشران و بسیاری دیگر از این موضوعات، همه و همه جزو مباحثی است که هر سال از مدتها قبل از برگزاری نمایشگاهها تا مدتها بعد از آن درمیگیرد.
رضا حاجیآبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس و نشر شاهد درباره مطالباتش در آستانه برپایی نمایشگاه کتاب تهران به جامجم گفت: بحث اصلی این است که 28 دوره نمایشگاه به همین شکل برپا شده است و برگزارکنندگان این رویداد هر سال همان آییننامه نحوه حضور ناشران را کپی میکنند و باز هم نمایشگاه را مثل دورههای قبل برگزار میکنند.
او افزود: در تمام این 28 دوره، هیچ تغییری در زمان برگزاری نمایشگاه، نحوه برگزاری آن، نحوه حضور ناشران و حتی تعداد روزهای برپایی نمایشگاه به وجود نیامده است. هیچ بازنگری وجود ندارد تا کارشناسی شود آیا اصلا نیمه اردیبهشت زمان مناسبی برای برپایی نمایشگاه هست یا نه؟ آیا 10 روز زمان کافی برای نمایشگاه هست یا نه؟ ناشران به چه شکل باید در این رخداد شرکت کنند؟ جنبههای فروشگاهی نمایشگاه چرا و چطور باید کم شود؟مدیر انتشارات هزاره ققنوس بیان کرد: همان طور که میدانید نمایشگاه کتاب تهران صرفا یک فروشگاه است؛ در حالی که در همه نمایشگاههای کتاب در سطح جهان، متخصصان نشر میآیند و شرکت میکنند، اما نمایشگاه ما صرفا یک تفرجگاه و محل تفریح است که مردم میآیند در آن میگردند، ساندویچ میخورند و کنارش شاید یکی دو جلد کتاب هم بخرند.
حاجیآبادی عنوان کرد: مهمترین مطالبه من، به عنوان یک ناشر که سالهاست فعالیت میکند، این است که در نحوه برگزاری نمایشگاه و تکتک اجزایش بازنگری صورت گیرد. از بازنگری در نحوه حضور ناشران گرفته، تا بازنگری در دریافت وجه برای ورود مخاطبان به نمایشگاه تا زمان برپایی نمایشگاه. حتی باید در ارائه خدمات نمایشگاه مثل تخصیص بنهای کتاب هم بازنگری صورت گیرد و بررسی شود به چه شکل این بن باید توزیع شود. این حرفها تنها به ناشران اختصاص ندارد. اهل قلم حتی توپشان از ناشران هم پرتر است. بسیاری از آنها که نمایشگاه را قبول دارند هم حاضر نشدند در این باره صحبت کنند. انگار که اهل قلم، خود را قطعهای جدا افتاده و فراموش شده از پازل نمایشگاه میدانند.
مجید قیصری، نویسنده در پاسخ به خبرنگار ما درباره مطالباتش از نمایشگاه گفت: حتما میدانید که بیمه نویسندگان را صندوق اعتباری نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران قطع کرده و من حدود 2 هفته است که درگیر پیگیری این موضوع هستم و از این اداره به آن اداره میروم. آخرش هم تازه اگر دوباره بیمهام برقرار شود، سالها بعد که بازنشسته شوم، حداقل حقوق را میگیرم. کلاه بزرگی سر ما نویسندگان رفته است. فکر کنید نویسندهای بعد از 30 سال و نگارش دهها جلد کتاب، باید به پول امروز 700 هزار تومان بازنشستگی بگیرد. حالا در چنین شرایطی به منِ نویسنده چه ارتباطی دارد درباره نمایشگاه صحبت کنم. اصلا جنبههای فروشگاهی آن کم یا زیاد شود، چه فرقی به حال نویسنده میکند؟
او ادامه داد: بهجز بحث بیمه، نویسندگان یک دغدغه دیگر هم دارند و آن، کپیرایت کتابشان است. الان اگر کسی از روی کتاب من، بدون اجازه یک فیلم بسازد، من نویسنده دستم به کجا بند است؟ کجا باید حقم را پیگیری کنم؟
قیصری اظهار کرد: به عنوان کسی که تجربه حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت را دارم، باید بگویم که نمایشگاه کتاب تهران بیشتر یک شوی نمایشی است که بگوییم ما هم کتاب و نویسنده داریم. آنجا عدهای متخصص میآیند و بیزینس میکنند و دنبال تبادل رایت هستند. مثل اینجا نیست که عدهای آدم عادی در نمایشگاه راه بروند. همین دو مطالبه ما نویسندگان، یعنی بحث بیمه و کپیرایت اگر رعایت شود، ما دیگر دغدغهای نداریم. وگرنه باقی بحثهای نمایشگاه صرفا یک شو است، در حالی که ما با عدم رعایت کپیرایت، مانند دهکدهای خود را از جهان دور کردهایم.
اما جدای از مسائلی که ناشران و اهل قلم، درباره آن صحبت میکنند، کتابفروشیها هم طبیعی است که از نمایشگاه دل خوشی نداشته باشند. بسیاری از کتابفروشیهای تهران، خود در قامت ناشر نمایشگاه شرکت میکنند، اما بهجز اینها، کتابفروشیهای زیادی هستند که تنها کتابفروشی دارند و ناشر نیستند. تعدادشان هم کم نیست. به این جمع ناراضی، انبوه کتابفروشیهای شهرستانی را هم اضافه کنید.
سمیرا صباغیان، مسئول سفارش و فروش کتابفروشی سرزمین کتاب که در شمال تهران فعالیت میکند، به خبرنگار ما گفت: دقیقا همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب و تا یک ماه بعد از آن، فروش ما بشدت افت میکند. این کاهش فروش هم مشمول کاهش مراجعهکننده به کتابفروشی است و هم افت فروش کتاب.
در چنین شرایطی باید گفت، درست است که دولتهای مختلف هرساله زحمت زیادی برای برپایی نمایشگاه کتاب تهران میکشند، درست است که در یک دهه اخیر بابت برپایی نمایشگاه در محلی مانند مصلا تلاش زیادی را دستاندرکاران نمایشگاه متحمل میشوند تا این رویداد ملی را آبرومندانه برپا کنند، اما بعد از 3 دهه، حالا وقت آن رسیده که کار کارشناسی صورت گیرد و دستاندرکاران نشر شامل ناشران، اهل قلم و کتابفروشیها در کنار مدیران و صاحبنظران بنشینند و تصمیم بگیرند نمایشگاه کتاب تهران قرار است به فرهنگ ما خدمت کند یا بار اضافه به بودجه فرهنگی ناچیز کشور تحمیل کند؟ بر این اساس به یک مدل کارشناسی از نمایشگاه برسند و تکلیف دغدغههایی که در بالا از آن سخن گفته شد، مشخص شود.
سجاد روشنی / گروه فرهنگوهنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد